اجتماعیاقتصادی

تغییرات ارزی و یکپارچگی بازارها؛ دلیل اصلی گرانی‌ها

به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرمهم، افزایش قیمت در بازارهای مختلف سرعت بیشتری گرفته است و این افزایش قیمت از ۳۰ تا ۶۰ درصد در کالاهای مختلف متغیر بوده که هرکدام اثرات متفاوتی در بازارهای وابسته به خود دارند. به‌طور خلاصه، سیمان ۶۰ درصد، موبایل ۳۰ تا ۵۰ درصد، لوازم‌خانگی تا ۶۰ درصد و لبنیات تا ۴۰ درصد رشد قیمت را تجربه کرده‌اند که این رویه ادامه دارد. در همین ارتباط، نظر وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، را در این‌باره جویا شده‌ایم که در ادامه می‌آید.

در ماه‌های اخیر شاهد افزایش بی‌رویه و شاید پرسرعت قیمت در بازارهای مختلف هستیم. این روند افزایشی قیمت در همه بازارها در حال رخ‌دادن است و به‌نظر می‌رسد متوقف هم نمی‌شود، مشکل کار کجاست که همه بازارها به‌سرعت در حال تغییر قیمت هستند؟

بازارهای ایران یکپارچه است و متاسفانه این مساله را مورد توجه قرار نمی‌دهیم و نتیجه آن افزایش پی‌درپی قیمت‌ها در بازارهای مختلف می‌شود. تقریبا از بهمن‌ماه بازار سرمایه شروع به رشد کرد وقتی هم بیماری کرونا به‌وجود آمد، بازار سرمایه رشدهای بسیار بالایی را در سهام شاهد بود. به‌تدریج کرونا اثرات خود را در تعطیلی و مسدودشدن مرزها و مشکلات صادرات غیرنفتی نشان داشت و در کنار تحریم‌ها، موجب شد تا تراز ارزی به مشکل بخورد. صادرات غیرنفتی فصل بهار ایران هم عملا۳۰ درصد کاهش یافت و وقتی چنین اتفاقاتی در اقتصاد می‌افتد ماحصل آن افزایش شتابان و بی‌رویه بازار سرمایه و قیمت سهام، کاهش ۳۰ درصدی صادرات غیرنفتی، کاهش قیمت نفت و محصولات پتروشیمی‌ و فلزات می‌شود که باعث شده تا مشکلات متعددی را با هم تجربه کنیم. افزایش ۱۵۰۰ تا دو هزار تومانی قیمت دلار را شاهد بودیم، یعنی دلاری که ۱۵ هزار تومان بود در کانال ۱۷ هزار تومان قرار گرفت، طلایی که در اسفند و اوایل فروردین حدود ۶۵۰ هزار تومان به‌ازای هر گرم قیمت داشت در کانال ۷۰۰ هزار تومان قرار گرفت و به‌تبع آن افزایش قیمت مسکن نیز رخ داد و وقتی قیمت ارز، طلا، مسکن، خودرو و سهام افزایش می‌یابد، به‌تدریج اثرات خود را در بازارهای دیگر می‌گذارد به این دلیل که بازار واحد است. همه بازارها هم به نحوی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرند چراکه قیمت دلار اثر خود را هم به صورت مستقیم و هم به‌صورت انتظارات تورمی ‌و روانی در سایر بازارها را نشان می‌دهد.

گاها می‌بینیم که سازمان تعزیرات حکومتی برای کنترل قیمت وارد بازار می‌شود، آیا با این روش می‌توان قیمت‌ها را کنترل کرد؟

ایراد کار این است که فهم مدیریت اقتصادی فکر می‌کند با ابزارهای تعزیرات و پلیسی می‌تواند بازار را کنترل کرد، اما با این ابزارها نمی‌توان در یک دوره زمانی بلندمدت بازار را کنترل کرد. بازار با سیاست‌گذاری درست کنترل می‌شود و چون ما از این ابزارها استفاده نمی‌کنیم و از طرف دیگر چون مشخص شده علل افزایش قیمت‌ها موارد دیگری است، شاهد افزایش قیمت کالا در سایر بازارها هستیم.

افزایش قیمت‌ها در بازارهای مختلف تا چه زمانی می‌تواند ادامه پیدا کند؟

افزایش قیمت‌ها با سایر بازارها همراه می‌شود، واقعیت این است که همه قیمت‌ها به نحوی تابع عرضه و تقاضا‌ هستند. زمانی‌که قیمت‌ها افزایش می‌یابد خانواده‌ها تا حدی می‌توانند پاسخگوی افزایش قیمت باشند، اما وقتی قیمت‌ها از حدی بالاتر برود هزینه‌ها را اولویت‌بندی می‌کنند. به‌عنوان مثال یک کارمند یا کارگر حقوق ثابتی را دریافت می‌کند و در سبد مصرفی خانوارش ۱۰ تا ۱۵ کالا وجود دارد که می‌تواند شامل اجاره‌بها، خوراک و هزینه‌های جاری خانواده باشد؛ زمانی که قیمت‌ها افزایش می‌یابد و حقوق ثابت است، فرد مجبور می‌شود تعدادی از کالاهای مصرفی خانوار را از سبدخانوار حذف کند. اگر فشار قیمت‌ها بالاتر برود با توجه به موضوع عرضه و تقاضا، سبد مصرفی خانوار و حقوق و دستمزد، افراد شروع به حذف برخی از اقلام مصرفی یا کاهش مصرف برخی از اقلام خواهند کرد. خود این اتفاق در نهایتی باعث خواهد شد تا افراد عادت مصرفی خود را کنار بگذارند یا برخی اقلام مصرفی را حذف کنند یا کاهش دهند. به‌عنوان مثال زمانی که اجاره‌بها افزایش می‌یابد و از حدی می‌گذرد فرد مجبور می‌شود خانه‌‌اش را جابه‌جا و از متراژهای بزرگتر به متراژهای کوچک‌تر نقل مکان کند. یکی از افزایش قیمت دلار است در یک بازار متحد باعث افزایش قیمت سایر کالاها می‌شود. بعد از این است که تصمیم می‌گیریم با ابزارهای تعزیراتی با این بازار برخورد کنیم، اما این مسیر اشتباه است شاید یک بازار را به مدت محدود کنترل کنیم، اما این بازار را نمی‌توان به‌صورت دائمی ‌با چنین ابزارهایی کنترل کرد چرا که اثرات این اتفاق در بازارهای دیگر خود را نشان می‌دهد.

سیاست‌های اتخاذشده در سال‌های اخیر در به ثبات رساندن اقتصاد قابل لمس نبوده، مشکل اصلی کجاست؟ آیا در سیاست‌گذاری یا اجرای سیاست‌ها یا نظارت بر اجرای قوانین مشکل داریم یا تحریم‌ها اثر بیشتری دارند؟

بخشی از این مسائل مربوط به تحریم است و نمی‌توان این موضوع را از اقتصاد ایران حذف کرد باید بپذیریم تحریم مشکلات زیادی برای کشور در صادرات نفتی، واردات کالاها و فناوری‌ها، مبادلات پولی ایجاد کرده و هزینه مبادلات را هم افزایش داده است، اما مساله فقط تحریم نیست. یعنی بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی ارتباطی با تحریم‌ها ندارد. این ضعف در سیاست‌گذاری‌ها و اجرای سیاست‌هاست. سیاست‌گذاری‌ها یا درست نیست یا هنوز اتخاذ نشده است. به‌عنوان مثال بهبود فضای کسب و کار که یک سیاست بنیادین است چه ربطی به تحریم‌ها دارد؟ هزینه کسب و کار در اقتصاد به‌حدی بالاست که بسیاری از فعالان اقتصادی حاضر نیستند درگیر پروسه طولانی مجوز و فرایند کسب و کار شوند. افزایش هزینه تولید به دلیل ساختارهای معیوب است و عملا مالیات زمان از تولید داخلی گرفته می‌شود، یعنی شخصی که می‌خواهد کسب و کاری راه بیندازد، به همین دلایل مجبور می‌شود شش‌ماه دیگر آن راه‌اندازی کند. بحث بهبود فضای کسب و کار سیاستی است که قانون هم شده، اما اجرا نشده یا ضعیف اجرا شده است.

نقش ابزارهای مالیاتی را برای کنترل رشد فزاینده قیمت‌ها چطور ارزیابی می‌کنید؟

بخشی از مشکلات افزایش قیمت‌ها به‌دلیل نبود ابزار مالیاتی برای کنترل فعالیت‌های مخل اقتصاد است، به‌عنوان مثال در بازارهای مختلف شاهد این هستیم که افرادی با پول‌های‌ کلان، کالاها را خریداری و احتکار می‌کنند و در شرایطی که مازاد تقاضا تشدید می‌شود آن را به چندین برابر قیمت می‌فروشند. همه جای دنیا با ابزار مالیاتی این اتفاق را کنترل می‌کنند، اما در کشور ما از این ابزار استفاده نمی‌شود. مثلا کسی که مسکنی را خریداری و احتکار کرده‌ تا دو ماه بعد آن را بفروشد و سود چند برابری به‌دست آورد را در نظر بگیرید، همه جای دنیا با ابزار مالیات مانند مالیات بر عایدی سرمایه و ثروت جلوی این کار را می‌گیرد، یعنی فعالیت‌های مخل تولید را کنترل می‌کنند. در کشور ما این موضوع تصویب نشده است./آرمان ملی

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا