اجتماعی

حذف اساتید، خیلی‌ها را به درون خود تبعید می‌کند

خبرمهم: یک استاد دانشگاه تهران در واکنش به اخراج اساتیدی همچون محمد فاضلی و آرش اباذری، گفت: « دکتر شفیعی کدکنی شعر هشدار دهنده‌ای دارند و آن این است که «آخرین فاجعه این بود که ما هر یک به درون خویش تبعید شدیم.» این برخورد‌ها خیلی‌ها را به دورن خود تبعید می‌کند و اجازه نمی‌دهد که از ظرفیت‌های نیروهای نخبه ما در داخل برای حل مشکلات داخلی استفاده شود.»

یک استاد دانشگاه تهران در واکنش به اخراج اساتید، گفت: « دکتر شفیعی کدکنی شعر هشدار دهنده‌ای دارند و آن این است که «آخرین فاجعه این بود که ما هر یک به درون خویش تبعید شدیم.» این برخورد‌ها خیلی‌ها را به درون خود تبعید می‌کند و اجازه نمی‌دهد که از ظرفیت‌های نیروهای نخبه ما در داخل برای حل مشکلات داخلی استفاده شود.»

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، غلامرضا ظریفیان در مورد اهداف پشت اخراج اساتیدی همچون محمد فاضلی، گفت: «به باورم یک نوع نگاه ایجاد خلوص در ذهن بعضی افراد هست که فکر می‌کنند اگر ایجاد خلوص کنند و انسان‌هایی از دیدگاه خودشان ناب را در جاهای مختلف قرار دهند، مسیر علم به یک مسیر به سامان و خجسته‌ای خواهد رسید. بخش دیگری از افراد نگاه سیاسی داردند و فکر می‌کنند کسانی که در دانشگاه‌ها اهل نظر، تئوری و دیدگاه هستند و نگاه‌شان متفاوت با نگاه رایج و رسمی باشد، حضور این افراد در دانشگاه‌ها ممکن است اقتدار‌شان را با مشکل مواجه کند. در حالیکه به باور من با یک اشتباه بزرگ رو به رو هستند و آن این است که اساسا ساحت دانشگاه متکثر است و این ساحت است که به پیدا کردن این مسئله‌ها می‌پردازد، این مسئله ها را می‌کاود و بعد برایش شاخص‌های مناسب تعبیه می‌کند، این امر تدریجا منجر به بحث نظریه‌پردازی در دانشگاه می‌شود.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، افزود: « اگر ما می‌بینیم که علیرغم تلاش‌های بسیار زیادی که در این چهل سال اخیر و اتفاقات بسیار خوبی که در عرصه آموزش عالی کشور هم به لحاظ گستردگی و هم به لحاظ عمق، صورت گرفته است ولی ما همچنان از نظریه‌پردازی معطوف به حل مسئله جامعه خودمان رنج می‌بریم، به دلیل همین تنگ نظری‌ها و نگرش‌های غلط است.»

او درمورد نتایج این نگرش‌های غلط، عنوان کرد: «حاصلش این می‌شود که دانشگاه ما یا دچار درخور فرورفتگی کسانی که اهل فکر، نظر و اندیشه هستند، می‌شود و آن‌ها به دلیل مصلحت‌های خاص دیگر نظرشان را ارئه نمی‌کنند یا سرمایه‌هایی که می‌توانند با همین نگرش‌های متفاوت و متکثر و در عین حال دردمند و متعهد به مسئله جامعه ما، به طرح مسئله بپردازند، چالش‌ها را مورد واکاوی قرار دهند، مسائل را روشمند بررسی کنند و دانشجو با نگاه انتقادی تربیت کنند، وقتی می‌بینند اینجا راه برایشان بسته است، طبیعتا مسیر دیگری را در پیش می‌گیرند و این خسارت بزرگی برای کشور ما است.»

ظریفیان، ادامه داد: «علیرغم اینکه کشور ما بیش از چین دارای تعدد سایت دانشگاهی به خصوص در عرصه علوم انسانی است، شاهد این هستیم که بسیاری از نخبگان ما از این مسیر خود را به مسیر‌های دیگری سوق می‌دهند و احساس می‌کنند که بخش علوم انسانی در ایران با موانع زیادی رو به رو است. بنابراین آن سرمایه، اندیشه و فکری که می‌تواند برای مسائل ایران و وضعیت کنونی ما و فکر کند و بعد برایش راه حل متناسب را پیدا کند را اینگونه از دست می‌دهیم. یا راه دیگری را در پیش می‌گیرند و آن این است که اخیرا متاسفانه شاهد مهاجرت‌های اساتید و دانشجویان علوم انسانی به کشورهای دیگر هستیم. بنابراین این خطای بسیار بزرگی است که در برخی دوره‌ها اتفاق می‌افتد.»

این استاد دانشگاه تهران درمورد عواقب اخراج و حذف اساتید دغدغه‌مند، عنوان کرد: «حاصل این خطا این است که یک نوع رویه ثابتی را ایجاد می‌کند مبنی بر اینکه ما در اینجا امکان رشد و طرح مسئله نداریم که در نهایت منجر به خالی شدن جامعه و سرمایه‌های گرانقدرش می‌شود. با این تفاسیر چه با نگاه انتقادی و خلوص‌گرایی نگاه کنیم و چه با رویکرد کارکردی، هر دو این نگاه حاصلش خسارت‌های بزرگی است که شاهد هستیم که نیرو‌های بسیار مستعد و توانمند ما و کسانی که درد و دغدغه جامعه دارند، یا از این مسیر خودشان به سمت فعالیت‌های دیگر می‌روند یا همین مسیر خود را در جای دیگری طی می‌کنند.»

او در ادامه خاطرنشان کرد: «دکتر شفیعی کدکنی که از سرمایه‌های بزرگ جامعه ما هستند، در یک برهه‌ای که تصمیم گرفتند از ایران بروند و بعد بازگشتند، شعر هشدار دهنده‌ای دارند و آن این است که «آخرین فاجعه این بود که ما هر یک به درون خویش تبعید شدیم.» این برخورد‌ها خیلی‌ها را به دورن خود تبعید می‌کند و اجازه نمی‌دهد که از ظرفیت‌های نیروهای نخبه ما در داخل برای حل مشکلات داخلی استفاده شود و آن‌ها هم ظرفیت‌هایشان را به جامعه دیگری برای حل مسائل دیگری به کار می‌گیرند.»

ظریفیان در پاسخ به این پرسش که آیا اخراج‌ اساتید در ادامه ی همان روند در دولت نهم و دهم نیست، گفت: «امیدوارم اینچنین نباشد. حداقل باید امید داشته باشیم که این اتفاقی که در چند مورد اخیر رخ داده است را خود مسئولین امر پیگیری کنند. کارنامه افرادی مثل دکتر فاضلی بسیار روشن است، هم از لحاظ فهم مسئله و هم از لحاظ دغدغه ایران را داشتند و تربیت نیروی انسانی مستعد. امیدواریم این اتفاقات تبدیل به آن رویه‌ای که در آن هشت سال رخ داد و شاهد این بودیم که حتی بسیاری از اساتیدی که شرایط استخدامی کاملا مستحکمی هم داشتند یا بازنشسته شدند یا قراردادشان تمدید نشد، نباشد.»

معوان وزیر علوم دوران اصلاحات، تاکید کرد: «من همچنان امیدوارم که این خطاهای درون دانشگاهی باشد و تبدیل به یک رویه نشود. تجربه تاریخی جامعه ما نشان داده که خسارت‌های این رویه‌ها غیر قابل بازگشت است. چرا که به دلیل جایگاه ارزشمند و والایی که آن استاد دارد، وقتی کنار گذاشته می‌شود بسیاری از نخبگان را دچار یاس و ناامیدی می‌کند. جامعه‌ای که نیاز به امید دارد و بدون امید نمی‌تواند مشکلاتش حل شود، وقتی به سمت نوعی یاس‌های نگران کننده‌ی فلسفی و ناامید کننده می‌رود،  متاسفانه می‌بینیم که کسانی که در خارج از ایران هستند و درد و رنج جامعه ایرانی چندان مورد توجهشان نیست، چه قدر از این خطا برای ناامید کردن نسل جوان ما استفاده می‌کنند.»

این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: «گزارش‌هایی که به طور رسمی داده می‌شود که در همین سال جاری میزان قابل توجهی از سرمایه‌های مادی ما به سمت خرید خانه در ترکیه رفته است. این مهم نشان می‌دهد که این نوع خطاها می‌تواند آثار مخربی برای کشور داشته باشد. امیدوارم که مسئولین امر با توجه به شناختی که نسبت به این اساتید دارند، مسئله را جبران کنند و اجازه ندهند تبدیل به آن رویه‌های غلطی شود که نتایج بسیار زیانباری داشت که حاصلش یا تبعید به درون یا مهاجرت به بیرون است.»

ظریفیان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در واکنش به اخراج دکتر فاضلی، دانشجویان و انجمن‌ها بیانیه‌هایی منتشر کرده‌اند ولی به نظر می‌رسد اساتید دانشگاه‌ آنطور که انتظار می‌رفت، واکنش موثری نداشتند، گفت: «البته من دیده‌ام که تعداد قابل توجهی از انجمن‌های علمی اساتید واکنش نشان داده‌اند ولی در ایران علیرغم اینکه خیلی از تشکل‌های صنفی که نقش موثری در ایجاد همگرایی جوامع مختلف و کمک می‌کنند که مشکلات حاد‌تر نشود ایفا می‌کنند، متاسفانه به این نوع انجمن‌های صنفی نگاه سیاسی می‌شود و تصور می‍‌کنند که انجمن صنفی آمده است که فشار وارد کند تا به کانون سیاسی تبدیل شود. در حالیکه انجمن‌های صنفی به شکل تخصصی نگاه می‌کنند و به دستگاه‌های حاکمیتی و عقلانیت بین الذهنی کمک می‌کنند تا مسائل و مشکلات را به طور عقلانی مطرح کنند.»

این استاد تاریخ دانشگاه تهران، اضافه کرد: «متاسفانه با این نگاه سیاسی که به انجمن‌های صنفی می‌شود، این نگرانی وجود دارد که این فعالیت‌های صنفی یک سری پیامدهای سیاسی برای افراد داشته باشد و به همین دلیل گاهی شاهد هستیم که خود این پیامد‌های سیاسی موجب نوعی فقدان واکنش مناسب می‌شود. البته در این قضیه دیده‌ام که دست کم انجمن جامعه شناسی واکنش نشان داده است. امیدوارم این نگاه شکل گیرد که حضور این اساتید نه تنها برای حکومت و جامعه علمی ما تهدید نیست بلکه یک فرصت طلایی است برای اینکه بسیاری از نیرو‌های توانمند را تشویق کنند که می‌توانند در جامعه فکر و مسئله‌یابی کنند و به حل مسئله جامعه ما کمک کنند.»

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا