قضایی

کلاهبرداری مهندس جوان با چهار هزار سیم‌کارت

خبرمهم: ٣٣ نیروی زن در شرکت مرد تحصیلکرده، وظیفه شکار مالباختگان را از سراسر کشور داشتند.

به گزارش بخش قضایی سایت خبرمهم،  چهار هزار سیم‌کارت، ٣٣ نیروی زن و یک شرکت صوری کافی بود تا مهندس جوان به فکر سرکیسه کردن مردم بیفتد. تنها با یک تماس یا یک پیامک می‌توانست مردم را فریب دهد و از آن‌ها پول بگیرد.

پول‌هایی که به بهانه برنده شدن در قرعه‌کشی به حساب این مرد کلاهبردار واریز می‌شد. مردمی که تصور می‌کردند، وسایل گرانقیمت آشپزخانه یا سکه برنده شده‌اند و برای تحویل جایزه‌شان باید پول بدهند.

پول‌ها، اما در جیب یک مرد کلاهبردار می‌رفت. مردی که حدودا ٩ ماه با همین شگرد توانست پول به جیب بزند، اما نتوانست از ردیابی ماموران خود را خلاص کند.

او دو روز پیش در عملیات پلیسی در پایتخت دستگیر شد و به کلاهبرداری از مردم سراسر کشور اعتراف کرد.

او که لیسانس مهندسی مکانیک دارد، درباره جزئیات ماجرای کلاهبرداری‌هایش می‌گوید: «از ٩ ماه پیش شروع کردم. یک دفتر در خیابان ستارخان اجاره و آنجا را تبدیل به شرکت کردم. چند نیرو هم استخدام کردم. در کل ٣۴ نفر بودیم. همه نیرو‌هایی که برای من کار می‌کردند، زن بودند. آن‌ها به مردم پیامک ارسال می‌کردند و می‌گفتند که در قرعه‌کشی برنده شده‌اند. بعضی‌ها در همان پیام اول فریب می‌خوردند، اما بعضی‌ها باید با آن‌ها تماس می‌گرفتیم و کلی صحبت می‌کردیم تا حرفمان را باور کنند. معمولا می‌گفتیم که در قرعه‌کشی، وسایل آشپزخانه برنده شده‌اند. وسایلی که بسیار گرانقیمت هستند. مثلا می‌گفتیم ماشین لباسشویی یا مایکروفر برنده شده‌اند. از آن‌ها مبلغی پول می‌گرفتیم. حدودا ۵٠٠ هزار تومان؛ مردم هم قبول می‌کردند و پول را واریز می‌کردند.»

او در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «قربانی‌ها را به صورت رندوم انتخاب می‌کردیم. فرقی نداشت. هر بار یک شماره می‌گرفتیم و با آن فرد صحبت می‌کردیم. گاهی تهران و گاهی هم از شهرستان‌های مختلف انتخاب می‌کردیم. البته بیشتر سعی می‌کردیم که از شهرستان‌ها انتخاب کنیم. معمولا خانم‌های شرکت با قربانی‌ها تماس می‌گرفتند. بعد از کمی مکالمه آن‌ها نیز بلافاصله فریب می‌خوردند و برای تحویل گرفتن سکه یا وسیله آشپزخانه پول را واریز می‌کردند. بعد از آن شماره را مسدود می‌کردیم و به سراغ فرد دیگری می‌رفتیم.

البته گاهی وقت‌ها نیز وسیله‌ای ارزانقیمت برای افراد می‌فرستادیم و دیگر پاسخگوی آن‌ها نبودیم. مثلا اگر ۵٠٠ هزارتومان پول داده بودند، یک وسیله ارزان به اندازه ١٠٠ هزارتومان به آدرسی که داده بودند پست می‌کردیم. من سابقه‌ای ندارم و تازه این کار را شروع کرده بودم. چون بی‌پول بودم. با وجود مدرک تحصیلی هرچه دنبال کار گشتم فایده‌ای نداشت. مدتی بود که بیکار شده بودم و با این گرانی‌ها دیگر نمی‌توانستم زندگی کنم. یک روز که داشتم با یکی از آشناهایم صحبت می‌کردم، او به شوخی گفت برو سر مردم را کلاه بگذار.

او شوخی کرد، ولی من فکرم مشغول شد و در نهایت این نقشه را طراحی کردم. چون پول خیلی زیادی از مردم نمی‌گرفتیم، تصور می‌کردم که بیشترشان شکایت نکنند. چون اصلا ارزش شکایت نداشت. برای همین فکر نمی‌کردم به این زودی دستگیر شوم و گیر بیفتم. در این مدت پول خوبی گیرم آمد، ولی حالا که دستگیر شده‌ام فهمیدم که اصلا نمی‌ارزید. پول زیاد با ثبت این سابقه و تحمل دوران حبس، اصلا فایده‌ای ندارد.»/شهروند

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا