«جزیره مرگ» ،گمشده در زمان
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، این سیاره پهناور، سرشار از گوشههای پنهانی است که حتی با وجود پیشرفت فناوری، گویا قرار است همچنان ناشناخته بمانند. مکانهای ممنوعهای که هیچ انسانی اجازه ورود به آنها را ندارد و تنها افراد معدودی توانستهاند اطلاعات پراکندهای را درباره اش بهدست آورند و منتشر کنند. این محدودیت رفتوآمد خود به خود باعث شده ماجراجویان تمایل بیشتری برای رفتن به آنجا داشته باشند. شاید باورتان نشود که در برخی از این مناطق روی کرهزمین هنوز قبیلههایی زندگی میکنند که گویی در عصر حجر ماندهاند.
جزیره «سنتینل شمالی» در اقیانوس هند یکی از مرموزترین و ایزولهترین نقاط دنیاست که تا به حال کسی نتوانسته وارد آن بشود، در حالی که رفتن به آنجا کار خیلی سختی هم نیست. ساکنان این جزیره قرنطینه شده، احتمالا تنها قبیلهای هستند که از دنیای مدرن کاملا جدا مانده اند. با وجود زیبایی بینظیرش، بازدید از آن تحت هیچ شرایطی امکانپذیر نیست چرا که بومیان، مخالف ورود بیگانگان به دنیای خود هستند. کسی چه میداند شاید این بیگانهگریزی آنها باعث شده تا افراد این قبیله از بحران کرونایی که این روزها همه دنیا را درگیر کرده است، در امان بمانند! در پرونده امروز به هر آنچه درباره این ساکنان منزوی به لطف فناوری ها و مستندات تاریخی درز کرده است، میپردازیم.
جمعیت مردم این سرزمین معلوم نیست!
بیش از هزار جزیره کوچک و بزرگ در اطراف هند وجود دارد که به دلیل صخرههای مرجانی، کوههای آتشفشانی و سواحل دیدنیاش، سالانه گردشگران زیادی را به خود جذب میکند. در این میان جزیره سنتینل شمالی حسابش از بقیه جزایر جداست. این جزیره کوچک از جزایر آندامان و نیکوبار در خلیج بنگال است که از بخش اصلی آندامان بزرگ جدا افتاده، با سنگهای مرجانی احاطه شده و فاقد بندر است. به دلیل تمایل نداشتن بومیان این منطقه به ارتباط با بیگانگان، آمار دقیقی از این جزیره و جمعیتش در دسترس نیست و محققان بر اساس شواهد محدود و نامطمئنی که داشتند، جمعیت جزیره را بین ۱۰۰تا ۵۰۰ نفر تخمین زدهاند
اگرچه هند بر مرزهای این جزیره حکومت میکند اما هیچ توافقی میان آنها و بومیان این منطقه صورت نگرفته و در واقع سنتینل یک جزیره خودمختار است. عکسهای هوایی نشان میدهد این جزیره حدود هفت هزار هکتار است و تمام جزیره به غیر از صخرههای مرجانی، پوشیده از جنگلهای انبوه و سرسبز است. این جزیره در سال ۲۰۰۴ دچار زمینلرزه و سونامی شد و به دلیل همکاری نداشتن بومیان برای کمکرسانی، هرگز آماری از میزان خسارات وارد شده بهدست نیامد چرا که افراد در اولین کمکرسانی، هدف اصابت سنگ و نیزه بومیان قرار گرفتند اما بهنظر میرسد با وقوع حوادث طبیعی، تالابهای ساحل شرقی آن کاملا نابود و به جای آن تعدادی از صخرههای مرجانی نمایان شده است. با کمک فناوری، تصاویری محدود و غیرواضح، آن هم از دور از برخی بخشهای این جزیره در دسترس است.
قدیمیترین قبیله دورافتاده جهان در «سنتینل» است
مردم این جزیره معمولا در دستهای از قبایل آندامان قرار میگیرند و فقط سه تا از پنج قبیلهای که اولین بار اروپاییها در آندامان دیدهاند، هنوز زنده هستند. دو قبیله کاملا منقرض شدهاند و سه قبیله دیگر عبارتند از «جاراوا»، «اُنگ» و «سنتیلس». نخستین بار مردمان قبیله انگ، از وجود این منطقه آگاه شدند و آن را «چیا داکوُکویه» نامیدند. فرهنگ آنها بسیار شبیه فرهنگ دیگر قبایل آن حوالی بود اما بهطور مستند، اولین بار در سال ۱۷۷۱ توسط یک نقشهبردار انگلیسی به نام «جان ریچن» مشاهده و ثبت شدند. او هنگام عبور از کنار این جزیره توسط کشتی، نورهایی را از این جزیره مشاهده کرد.
بومیان این قبایل پر از ابهام هستند، نتایج تحقیقاتی که درباره آنها انجام شدهاست تناقضات ژنتیکی بسیاری را نشان میدهد. از طرفی محققان هم هیچوقت نتوانستهاند به اندازه کافی به آنها نزدیک شوند تا نمونههای دی.ان.ای لازم را جمعآوری کنند. با توجه به تفاوت فاحش دی.ان.ای آنها و نظریههای مختلفی که درباره مهاجرت آنها در دسترس است، منشأ اصلی و ارتباط آنها همچنان کشفنشده باقی مانده است. تا زمانی که دی.ان.ای بومیان این جزیره در دسترس نباشد نمیتوان نتایج محکمی را ارائه کرد. تنها چیزی که از این جزیره میدانیم این است که هم اکنون آنها قدیمیترین قبیله دورافتاده جهان هستند. قبیلهای از عصر حجر که حدود ۶۰ هزار سال است هیچ ارتباط موثری با دنیای بیرون ندارند. هنوز کسی موفق نشده است تاریخچه ورود این افراد را به این منطقه کشف کند.
جزیرهای که به «باغوحش انسانی» مشهور است
طی سالهای متمادی افراد زیادی برای برقراری ارتباط و دوستی با افراد ساکن در این جزیره، تحقیقات علمی و حتی دعوت آنها به ادیان مختلف، وارد سنتینل شدند ولی با استقبالی نظیر انسانهای اولیه روبهرو شدند. به همین دلیل، این جزیره به «باغ وحش انسانی» مشهور شده است. در سال ۱۸۸۰ «موریس ویدال پورتمن» به قصد مطالعه سبک زندگی بومیها و سنتهایشان به این منطقه رفت. او به دنبال کسب اطلاعات بیشتر درباره این جزیره برای امپراتوری انگلیس بود. هنگامی که آنها با خیال راحت به جزیره رسیدند، تصمیم به اکتشاف گرفتند. این تیم برخی مسیرها و روستاهای متروک را کشف کردند.
در فرایند این تحقیق، آنها شش سنتینلی شامل یک زوج سالخورده و چهار بچه را ربودند و برای ادامه تحقیقات به «بندر بلر» در جزیره آندامان جنوبی انتقال دادند تا اطلاعات بیشتری درباره آنها کسب کنند. اما همه آنها بیمار شدند و زوج سالخورده نیز پس از مدتی به دلیل ایمن نبودن بدنشان در برابر عفونتهای دنیای مدرن فوت کردند. تیم تحقیقاتی کودکان را به خاطر نگرانی از مریضشدن همراه با هدایایی دوباره به خانه خود بازگرداندند. در سال ۱۹۷۴ نیز گروه دیگری برای تحقیق به این جزیره سفر کردند که رئیس گروه آنها با برخورد نیزهای به قتل رسید. یکی از مدیران مرکز مطالعات انسانشناسی هند به نام پاندیت در سال ۱۹۹۱ توانست اولین ارتباط صلحآمیز را با سنتینلیها برقرار کند که شش سال بعد این ارتباط قطع شد. بهجز این موارد، دیگر هیچکس نتوانسته تاکنون به قلمرو این انسانهای بدوی راه پیدا کند.
مرگ، عاقبت تمام غریبههای کنجکاو برای ورود به این جزیره
در آگوست سال ۱۹۸۱، یک کشتی در جزیره سنتینل به گل نشست. پس از چند روز معطلی در ساحل، سرنشینان با مردانی ریزجثه با چهره هایی سیاه روبهرو شدند که با خود نیزه و پیکان همراه داشتند و مشغول ساخت قایق در ساحل بودند. «کاپیتان پریموس» که از دیدن آنها غافل گیر شده بود، به صورت رادیویی درخواست کمک اضطراری کرد تا او و خدمه کشتی در مقابل ساکنان جزیره از خود دفاع کنند. با توفانی شدن دریا، جزیرهنشینان از کشتی متوقف شده دور ماندند.
پس از گذشت یک هفته، یک بالگرد برای نجات خدمه کشتی به این جزیره نزدیک شد. در سال ۱۹۸۶ هم یک زندانی فراری بریتانیایی از جزایر آندامان به طور تصادفی سر از سواحل جزیره سنتینل شمالی درآورد. چند روز بعد یک گروه تجسس جسد او را در ساحل پیدا کردند. در سال ۲۰۰۶ دو ماهیگیر ۴۸ و ۵۲ ساله که بهطور تصادفی به این جزیره رسیده بودند، توسط مردم جزیره کشته شدند. آخرین بار در نوامبر ۲۰۱۸ ساکنان جزیره یک جهانگرد آمریکایی به نام «جان چائو» را که به کمک چند نفر به این جزیره پا نهاده بود، کشتند. این جوان از یک قایق نزدیک به جزیره تن به آب میزند و به سمت آن شنا میکند. سپس شروع به صحبت و تلاش برای برقراری ارتباط میکند که بومیان خشمگین می شوند و به سمت او نیزه و تیر پرتاب میکنند و یکی از این تیرها به کتاب در دستش فرو میرود. چائو سپس به سمت قایقی که منتظر اوست شنا میکند.
شب را در قایق میگذراند، شرحی از اتفاقات را در دفتر خاطراتش مینویسد و روز بعد به جزیره بازمیگردد. کسی نمیداند از زمان بازگشت دوباره دقیقا چه اتفاقی برای او میافتد. ماهیگیران روز بعد به نزدیکی جزیره رفتند و دیدند که یک بومی در حال دفن جسد جوان آمریکایی است. در ضمن، نزدیکشدن هرگونه هواپیما، بالگرد یا پهپاد به این جزیره با پرتاب سنگ، نیزه و تیروکمان مواجه میشود. قایقهایی که آگاهانه یا بهطور تصادفی به جزیره نزدیک میشوند به طرز عجیبی ناپدید میشوند. حتی بالگردهایی که در ارتفاعات پایین بر فراز جزیره به پرواز درمیآیند تا ناهمواریها و توپوگرافی منطقه را بررسی کنند هم از گزند تیرها و نیزههای آنان در امان نیستند.
نظر جالب مارکوپولو درباره سبکزندگی سنتینلیها
همانطور که از یک فرهنگ کهن دورافتاده باید انتظار داشت، مردم جزیره سنتینل به نظر میرسد به سبک شکارچیان، دستهجمعی زندگی میکنند. اگر آنها هم مثل دیگر آندامانیها باشند، کشاورزی در آن رشد نکرده است و مردم هنوز به روش شکار به زندگی خود ادامه میدهند. آنها از مارمولک، حشرات و موجودات دریایی که توسط خودشان صید شده و از میوهها و سبزیجات خام و ریشه گیاهان وحشی تغذیه میکنند. بومیان با استفاده از تورهای دستسازشان در آبهای اطراف جزیره ماهیگیری میکنند یا در صخرههای مرجانی به شکار خرچنگ و لاکپشت میپردازند.
ادعایی مبنی بر آدمخوار بودن اهالی جزیره هم وجود دارد اما برخی در رد این ادعا گفتهاند که تمام جسدهای کشف شده از این جزیره، سالم بودند. با اینکه هیچ مدرکی مبنی بر آدمخواری آنها وجود ندارد اما با وحشتی که از خود به جا گذاشتهاند باعث شده اند مارکوپولو، کاوشگر مشهور که از طریق آسیا سفر کرده بود، درباره آنها بگوید: «آنها بیرحمترین نسلاند و هر کسی را که از نژاد خودشان نباشد شکار میکنند و میخورند!» با توجه به تصاویر ثبت شده بهنظر میرسد مردمی قوی، سالم و مسلط به زندگی با سبک خودشان باشند. سنتینلیها با استفاده از قطعات فلزی رها شده در سواحل، سه نوع تیر برای کمانها به سبک سلاحهای ابتدایی و عصر حجری میسازند، یکی برای ماهیگیری و دیگری برای شکار. همچنین از تیرهای بلند برای هشدار دادن و تهدید بالگردهایی که گاهی اوقات روی جزیره پرواز میکنند، استفاده میکنند./خراسان
چه کاریه اخه. یه ارتش بفرستن جلو همشون رو بگیرن و به دنیای عادی بیارن.
به نظرم باید اسم جزیره را گذاشت سرزمین مردم عاقل یا بهشت اختصاصی ، همانجا که واقعاً فهمیدند هر بلایی سر آدم می آید از دیگران است، خوش به حالشون… کاشکی آنجا به دنیا آمده بودم !
دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد ، نمونه اش همین کرونابی که در حال نابودی همه دنیا است از ارتباط افراد تغذیه و رشد می کند