اجتماعیاستانیاصفهانتبریزتهرانخراسانفارسقممازندران

راهکارهایی برای بازگشت تعادل به جامعه پساکرونا

خبرمهم: یک جامعه شناس ضمن تشریح تبعات اجتماعی و روانشناختی پسابحران و مداخلات و راهکارهای موثر جهت بازگشت تعادل روانی و اجتماعی به جامعه، با اشاره به مسدولیت لایه‌های مختلف اجتماع در حل این بحران، تاکید کرد: تناسب بین رویداد و عمل درست انسان اجتماعی فرهیخته، وابسته به ذهنیتی است منظم و غیرمشوّش، هم پیمان با سایر همنوعان و تابع قوانین الزام آور اجتماعی که فقط منحصر به قوانین مدوّن و نوشته شده نیست بلکه بسیار فراتر از آن و اخلاقی است.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، دکتر مجتبی صداقتی فرد در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه پدیدارهای اجتماعی و روان شناختی چندبُعدی تبعات و پیامدهای گوناگونی را حتی تا سالها پس از خود به جای می‌گذارند، اظهار کرد: نمونۀ روشن این پدیده‌های چندوجهی جنگ‌ها هستند که آثار و نتایج آن تنها محدود به قربانیان کشته و مجروح دوران آن نمی‌شود بلکه تا چندین نسل پس از پایان جنگ نیز هزینه‌های روانی و اجتماعی آن باقی می‌ماند. طبیعتاً چنین واقعیتی در مورد پدیدۀ ناگهانی و جهانی شدۀ کرونا که از حیث گستره و همه‌گیری به لحاظ تاریخی در تمام ادوار بشری پیشینۀ مشابهی نداشته نیز از همین قاعده پیروی می‌کند.

پیش بینی رفتارها و واکنش‌ها در دوران پسابحران قابل اندازه‌گیری نیست

وی با بیان اینکه پیش بینی رفتارها و واکنش‌ها در دوران پسابحران دقیقاً قابل اندازه‌گیری نیست، عنوان کرد: با این حال می‌توان احتمال داد پدیده‌ای که توانسته خود را بر زندگی مردم تحمیل و سبک زندگی خاص خود را خلق کند، بر مهمترین و رایج‌ترین امر اجتماعی یعنی ارتباط افراد مسلط شود و به لحاظ روان شناختی در انسانها احساس ترس ایجاد کند (نه تنها در مورد بازماندگان و قربانیان این ویروس که مستقیماً تاوان آن را داده‌اند بلکه درمورد همۀ کسانی که در حدود دوماه اخیر خود و خانوادۀ خود را در قرنطینه یا محدودیت شدید ارتباطی قرار داده‌اند)؛ موجب تغییراتی در پهنۀ زیست‌شان خواهد شد.

بروز انزوای اجتماعی در تودۀ مردم تا رفع کامل بحران

این جامعه شناس ادامه داد: ‌احتمالاً باید انتظار داشت که انفکاک فیزیکی و انزوای اجتماعی در تودۀ مردم تا رفع کامل این بحران که منحصراً با درمان علمی یا واکسیناسیون خواهد بود نه عوام‌گرایی و خرافه‌پروری، تا مدتی نه چندان کوتاه ادامه داشته باشد، در عین حال ارتباط در سطح غیرواقعی یا مجازی که پیش از این دغدغه بود سیر صعودی داشته باشد.

این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه در این شرایط ناگزیر، ارتباطات در فضای مجازی بار قابل توجهی از انزوا و فاصله‌گیری اجباری را کاهش داد، عنوان کرد: البته مهمترین مساله از بُعد روانی و اجتماعی تحت تاثیر حجم و تعدد قربانیان وسیع این ویروس است که زندگی بسیاری از افراد را حتی پس از پایان این بحران تحت الشعاع قرار می‌دهد.

جامعۀ بعد از کرونا بشدت شکننده خواهد بود

به اعتقاد وی، جامعۀ بعد از کرونا ممکن است بشدت شکننده و توام با بحران‌های جدیدتری باشد که برآمده از بحران اصلی اما از آن آسیب زننده‌تر است. بحران‌هایی مانند افسردگی‌های فراگیر، اضطراب‌های منتشر، شیوع رفتارهای عصبی یا پرخاشگرانه، اختلالات خلقی، افزایش تعارض و جدایی‌های زناشویی و مشکلات روابط والد و فرزندی، یأس و سایر آسیب‌های روانی، همچنین برهم خوردن نظم نظام آموزشی و آسیب‌های اجتماعی مانند بیکاری، فقر و محرومیت که رابطه‌ای تنگاتنگ با آسیب‌های روانشناختی اشاره شده دارد.

مداخلات و راهکارهای موثر  جهت بازگشت تعادل روانی به جامعه

این جامعه شناس با اشاره به مداخلات و راهکارهای موثر  جهت بازگشت تعادل روانی به جامعه در دوران پساکرونا، اظهار کرد: متخصصین مطالعۀ علمی خانواده یا خانواده درمانگرها، خانواده‌ای را سالم و بهنجار معرفی می‌کنند که ساختاری منسجم داشته و تا حد قابل قبولی می‌تواند با کمترین میزان آشفتگی از بحران‌ها عبور کند. یعنی در مقابل اتفاقات غیرمنتظره یا تکان دهنده، ضربه می‌خورد اما از هم نپاشیده و انسجام خود را برای حل مشکلات حفظ می‌کند و این البته به کارکرد صحیح تمام اعضاء آن وابسته است.

وی با بیان اینکه همین مساله در مورد جامعه نیز صدق می‌کند، عنوان کرد: جامعه و حاکمیت باید سازمان و ساختاری منسجمی برای گذار از بحران‌های خاص داشته باشند. بر این اساس بازگشت به تعادل بعد از کرونا را نه امری پسینی، بلکه باید امری پیشینی تلقی کنیم.

نقش نهادهای اجتماعی در حل بحران

وی با تاکید بر اینکه نهادهای اجتماعی ایجاد شده برای پاسخ به رفع نیازهای انسانی و اجتماعی نقش مهمی در حل یا مددرسانی این بحران دارند، تصریح کرد:  مسایل روانی و معضلات اقتصادی ناشی از بحران کرونا بی‌تردید باید از سوی نهادهای مرتبط مدیریت شوند، چراکه یکی از رسالتهای چنین نهادهایی، پیشگیری، درمان و حل مسائلی نظیر اختلالات روان شناختی مرتبط با کرونا مانند وسواس، افسردگی یا سوگ ناشی از فقدان عزیزان و نظایرآن در موقعیت‌های پیش بینی نشده است. جامعۀ روان‌شناسی علمی کشور باید برای چنین روزهایی آماده ارائه کمک‌های تخصصی باشد.

هشدار نسبت به وجود روانشناسی شعار گونه و همراه با عوام زدگی در  جامعه

این عضو هیات علمی دانشگاه با تاکید بر حضور موثر روانشناسان علمی در این شرایط، اظهار کرد:‌ متاسفانه بخش بزرگی از آنچه به این نام در جامعۀ ما خوانده می‌شود فاقد جنبۀ علمی، واقع بینانه و کارکردی این علم بوده و تنها نوعی سرگرمی، شعار و عوام زدگی است. این در حالیست که افراد به کمک درمانگرِ با دانش می‌توانند نسبت به کاهش اضطراب ناشی از انزوای اجتماعی و ترس از قربانی ویروس شدن کاسته و سطح تاب‌آوری برای گذر از این دوران را ارتقاء دهند.

وی با تاکید بر ضرورت ارتقاء و تقویت فعالیت مراکز درمان روان شناختی بعد از دوران قرنطینه، اظهار کرد: با توجه به گزارش‌های منتشر شده مبنی بر افزایش میزان اختلافات و تعارضات زناشویی و همچنین اختلالات روانشناختی تقویت فعالیت مراکز روانشناختی و مددکاری ضروری است.

صداقتی با تاکید بر اهمیت کارکرد نهادهای اقتصادی طی دوران بحران، خاطرنشان کرد: کاهش تبعات اقتصادی این بحران، بشدت مستلزم حمایت‌رسانی کافی به نیازمندان بوده که تاکنون کافی نبوده است.

ضرورت تجهیز و استحکام پایه‌های نهاد بهداشت و درمان برای نقش آفرینی در بحران‌ها

وی تجهیز و استحکام پایه‌های نهاد بهداشت و درمان را برای نقش آفرینی در چنین روزهایی از ضروریات عنوان کرد و گفت: همانطور که سازمانی به نام آتش نشانی برای موقعیت‌های خاص و مهلک در آماده باش همیشگی تعریف شده، وجود نهادی برای مدیریت و نقش‌آفرینی بالقوه و بالفعل در اتفاقات مهیب‌تر از آنچه سیل و زلزله و سایر بلایای طبیعی و غیرمنتظره ایجاد می‌کنند، در هر جامعه‌ای ضروری است.

این جامعه شناس همچنین بازگشت تعادل روانی به جامعه  و بازسازی اجتماعی را مستلزم تقویت اعتماد اجتماعی دانست و گفت: همراهی مردم و پیوند اجتماعی محصول اعتماد در سطح خرد و کلان است و به همین دلیل از آن با عنوان سرمایه ای اجتماعی یاد می‌شود.

وی صداقت و شفافیت در رابطه با جوانب گوناگون ومرتبط این ویروس را ضروری دانست و گفت: متاسفانه از روزهای نخست شیوع بیماری شاهد تناقض‌گویی‌های پیوستۀ برخی افراد در مورد واقعیت بیماری، شیوع، تبعات و آمار آن بودیم و برخی مسئولان گاه با انکار و گاه با کوچک شماری موضوعی با چنین اهمیت، به فضای بی اعتمادی دامن زدند.

دولت و ملت باید در یک مسیر حرکت ‌کنند

وی با بیان اینکه اصولاً دولت و ملت قرار نیست دو هدف مجزا داشته باشند، بلکه  در یک مسیر حرکت می کنند، عنوان کرد: این صداقت و روراستی است که می‌توانست و همچنان می‌تواند در مقطع زمانی خاص خود به همکاری و همیاری جمعی برای مقابلۀ با بحران بیانجامد. همانطور که جوامعی با بسیج همگانی ناشی از اعتماد و حرکت جمعی به سوی حل مشکل، از شیوع آن بسیار کاسته‌اند و اخیراً در معدودی از جوامع، خبرها حاکی از کنترل سریع بیماری است.

مسئولیت لایه‌های مختلف جامعه جهت کاهش آسیب‌های دوران پسا بحران

این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به وظیفه و مسئولیت لایه‌های مختلف جامعه جهت کاهش آسیب‌های اجتماعی و روانشناختی دوران پسا بحران، اظهار کرد: قاعدتاً دردهای مشترک، رویکرد مسئولانه و همدلانه‌ای را در جهت خیر عمومی می‌طلبد، چنانکه پیش از این در بحران‌های سیل و زلزله از سوی بخش مهمی از مردم شاهد همراهی‌های خوبی در جهت نوع‌دوستی و دستگیری از هم بوده‌ایم. لذا در سطح فردی و اجتماعی نخست انتظار می‌رود افراد با خود و دیگران در شفقت و همکاری متقابل باشند.

وی با بیان اینکه داشتن کارکرد صحیح فردی در بُعد اجتماعی این مسئولیت کمک بسیار ارزنده‌ایست، اظهار کرد: به عنوان نمونه این روزها بسیار شنیده‌ایم که متاثر از فضای قرنطینه نظم زندگی مردم تغییر کرده و نیک می‌دانیم این اتفاقِ تا حدی ناگزیر، در حال و آتیه چه پیامدهایی دارد. در این راستا  داشتن نظم صحیح در عملکرد شبانه‌روزی باعث می‌شود به اتمسفر قرنطینه اجازۀ تسلط بر شئون و جوانب زندگی داده نشود.

جامعۀ پساکرونا بشدت نیازمند صلح و وفاق اجتماعی است

وی با تاکید بر اینکه در بعد فردی و اجتماعی، جامعۀ پساکرونا بشدت نیازمند صلح و وفاق اجتماعی با همدلی و نیک خواهی است، عنوان کرد: در مورد بُعد ملی و حکومتی نیز لازم است دستگاه حاکمیتی ضمن داشتن صداقت و شفافیت در باب واقعیت، اولویت اقتصادی خود را بر کاهش سریع نرخ کالاهای ضروری و کمک به بخش بزرگی از جامعه نیازمند قرار دهد که در غیر اینصورت به فروپاشی در سطح اجتماعی و اقتصادی خواهیم رسید که بسی پرهزینه‌تر و سهمگین‌تر از کرونا خواهد بود.

چرا برخی عمق بحران را درک نمی‌کنند؟

صداقتی در رابطه با عدم درک عمق بحران از سوی برخی افراد و مسئولان، خاطرنشان کرد:‌ این تأخر یا دیر به خود آمدن و عدم درک سطح واقعیت بحران، صرفنظر از ناگزیری اقتصادی و معیشتی، به ناکارآمدی نظام تربیتی و فرهنگی و اخلاق عمومی ما بی‌ارتباط نیست.

این جامعه شناس با بیان اینکه اصولاً توسعه یافتگی قبل از پیشرفت‌های مادی، صنعتی و فراصنعتی یا همان بُعد سخت افزاری، با بخش نرم افزاری یا ذهنیت آحاد جامعه سر و کار دارد، گفت: جامعۀ توسعه یافته، محصول ذهنیتی توسعه یافته است و ذهنیت توسعه یافته همان است که مطالعه می‌کند، قانون پذیر است، در جهت خیر عمومی ائتلاف و مشارکت و همراهی می‌کند، مشکلات جمعی را بطور جمعی و نه فردی درک می‌کند و بسیاری دیگر از این دست.

این عضو هیات علمی دانشگاه در خاتمه تاکید کرد: بنابراین تناسب بین رویداد و عمل درست انسان اجتماعی فرهیخته، وابسته به ذهنیتی است منظم و غیرمشوّش، هم پیمان با سایر همنوعان و تابع قوانین الزام آور اجتماعی که فقط منحصر به قوانین مدوّن و نوشته شده نیست بلکه بسیار فراتر از آن و اخلاقی است./ایسنا

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا