اجتماعیسلامت

روزگار پرزخم فراموش‌شدگان

خبرهای فوری: تعدادی از جانبازان شیمیایی از مشکلات دارو و درمان به همشهری می‌گویند

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، استفاده غیرانسانی از سلاح‌های شیمیایی در جنگ تحمیلی، ده‌ها هزار نفر از هموطنانمان را به درصد‌های مختلفی از جانبازی مبتلا کرد. گاز خردل، ‌تابون و گاز اعصاب ازجمله سلاح‌های شیمیایی بودند که عراق در جنگ تحمیلی علیه کشورمان به‌کار برد و رزمندگان و ساکنان شهرهایی که در معرض این گازها قرار گرفتند بعد از گذشت ۳دهه از پایان جنگ تحمیلی همچنان با عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کنند.
گاز خردل، یکی از سلاح‌هایی بود که بیشترین شیوع را در بمباران‌ها داشت و تأثیرات زیادی را برروی ریه، چشم و پوست رزمندگان گذاشت. عوارض سلاح‌های شیمیایی حالا سال‌هاست همنشین جانبازان شیمیایی و خانواده‌های‌شان شده است؛ خانواده‌هایی که بعضا امکانات کمی در اختیار دارند و در شرایطی سخت، روزگار می‌گذرانند. جانبازان شیمیایی که جاودانه‌های حماسه دفاع ‌مقدس هستند، حالا اکثرا در دهه‌های‌۶‌و‌۷زندگی‌شان به سرمی‌برند و بیشتر از گذشته به توجه و دریافت خدمات درمانی نیاز دارند، اما آنچه در زندگی روزمره‌شان مشاهده می‌شود نه‌تنها تکریم رشادت، استقامت و پایمردی‌شان در راه کشورمان نیست، بلکه کم‌محلی‌هایی که از سوی نهادهای مسئول به این جانبازان می‌شود، می‌گویند حتی بیشتر از عوارض سلاح‌های شیمیایی آنها را آزار می‌دهد. جانبازانی که حالا و با افزایش سن با وخیم‌تر شدن عوارض شیمیایی روبه‌رو هستند و داروهای مورد نیازشان به جان آنها پیوند خورده و باید بدون تأخیر در اختیارشان قرار بگیرد؛ اما آنچه در متن زندگی این جانبازان جریان دارد برخلاف آن چیزی است که باید باشد. کمبود داروهای حیاتی و بی‌توجهی مسئولان به این افراد از گلایه‌هایی است که ورد زبان جانبازان شیمیایی است و ظاهرا صدای دادخواهی‌شان به هیچ کجا نمی‌رسد.

چشم‌هایش 

حمید، جانباز ۷۰درصد شیمیایی است، عوارض سلاح‌های شیمیایی سال‌هاست با زندگی روزمره وی عجین شده و نه‌تنها بهبود پیدا نکرده که روزبه‌روز نیز بدتر از قبل شده است. قرار گرفتن در معرض بمب‌های شیمیایی باعث شده تا ۲چشم، ریه‌ و پوست حمید، عوارض جبران‌ناپذیری را متحمل شوند. مواد شیمیایی قرنیه چشم‌هایش را از بین برده و پزشکان دست به دامان پیوند قرنیه شده‌اند، اما خودش می‌گوید کمبود و کیفیت پایین داروها باعث شده تا مشکلات زیادی در زندگی داشته باشد.
حمید به همشهری می‌گوید:‌ تا الان ۳ بار پیوند قرنیه را انجام داده‌ام و قطره اشک مصنوعی مهم‌ترین دارویی است که در طول روز باید آن را استفاده کنم، اما ۲ سال است فقط قطره اشک مصنوعی ایرانی را توانسته‌ام تهیه کنم. درحالی‌که بهترین قطره برای ما قطره «ارتلاک ادونس» تولید کشور آلمان ‌است که کمتر ما را اذیت می‌کند و برای افرادی مثل من که پیوند قرنیه دارند بهترین گزینه است.
وی می‌گوید: ‌از ۲ سال قبل تا الان قطر‌ه آلمانی وارد کشورمان نشده و به اجبار اشک چشم مصنوعی ایرانی استفاده می‌کنم، اما آنها به آن حساسیت نشان داده و این دارو به جای اینکه باعث نرم شدن چشمم شوند، بیشتر باعث خارش آنها شده‌اند و احساس می‌کنم در چشم‌هایم سوزن می‌زنند. حمید ادامه داد: مشکل حادتری که ما داریم درخصوص داروهای پیوند است، داروهای سلسپت و ساندیمون برای افرادی که عمل پیوند انجام می‌دهند، بسیار ضروری است، اما متأسفانه برای تهیه این داروها مشکلات زیادی داریم و نمی‌توانیم آنها را تهیه کنیم؛ به همین علت ترس از این داریم پیوندی که انجام داده‌ایم با مشکل مواجه شود.

از مشکلات‌مان بی‌خبرند؟

احمد سال ۶۶ در عملیات بیت‌المقدس ۴ و در ۱۷سالگی جانباز شده و الان در ۴۸سالگی با ۷۰درصد جانبازی با عوارض شیمیایی که روزبه‌روز بیشتر می‌شود دست‌وپنجه نرم می‌کند. هر ۲چشم احمد پیوندی است، با وجود این یکی از چشمانش بینایی‌اش را از دست داده و دومی هم بعد از پیوند خونریزی کرده و فعلا بینایی ندارد. وی با ابراز تأسف از اینکه بنیاد جانبازان از مشکلات جانبازانی مثل وی خبر ندارد، می‌گوید: بنیاد هیچ احوالی از ما نمی‌پرسد؛ مگر اینکه خودمان به‌دلیل مشکلاتی که داریم به بنیاد برویم. بنیاد باید داروهای ما را که جزو داروهای خاص است به‌دست ما برساند؛ همانطور که از سال‌های بعد از مجروحیت‌مان این کار انجام می‌شد، اما حالا سال‌هاست که هیچ فردی از بنیاد جانبازان احوالمان را نپرسیده و گویی برایشان مهم نیست که ما می‌توانیم داروهایمان را که برایمان حیاتی است، تهیه کنیم یا نه؟
احمد از سال ۶۶ تا‌کنون ۱۳بار پیوند چشم انجام داده و ۲ ماه قبل نیز آخرین پیوند چشم را داشته، اما با وجود این، داروهایی را که باید بعد از پیوند در اختیار داشته باشد، نمی‌تواند تهیه کند. وی می‌گوید: بعد از پیوند چشمم باید روزی ۴عدد قرص سلسپت بخورم تا پیوند پس نزند. اگر این قرص در داروخانه‌ها موجود باشد با بیمه تامین اجتماعی باید ۱۲۰هزار تومان برای ۱۲۰عدد آن هزینه کنم. اگر نه در بازار آزاد باید ۴۲۰هزار تومان آن را بخرم. این دارو هم همیشه در داروخانه‌ها موجود نیست و بیشتر اوقات ناچاریم آن را در بازار آزاد تهیه کنیم. با وجود این مابه‌التفاوت هزینه‌های دارویی را که پرداخت می‌کنیم، بنیاد شهید به ما پرداخت نمی‌کند.
نایاب بودن قطره چشم، مشکل دیگری بود که احمد به آن اشاره کرد و گفت:‌ بعد از پیوند قرنیه، چشم‌هایم دچار خشکی زیاد شده و باید حتما از اشک چشم استفاده کنم. حالا به‌دلیل نایاب بودن قطره چشم‌های آلمانی ناچاریم از قطره سینالون ایرانی هر یک ربع یک‌بار استفاده کنیم، اما این قطره را هم که البته کارایی قطره آلمانی را ندارد، با مشقت می‌توانیم از داروخانه‌ها تهیه کنیم.
وی ادامه داد:‌ ریه‌هایم هم نیز در اثر بمباران شیمیایی آسیب دیده‌اند. ‌اسپری‌های اسپیروا (Spiriva) و سرتاید تولید کشور فرانسه بهترین اسپری‌هایی بودند که مصرف می‌کردم و برای افرادی مثل من حیاتی است، اما این داروها هم دیگر وارد نمی‌شود و ناچاریم از داروهای هندی که عوارض زیادی دارد، استفاده کنیم. یکی از مهم‌ترین عارضه‌های این داروها پوسیدگی شدید دندان‌ها و شکستن آنهاست؛ ضمن اینکه این اسپری‌ها روی دستگاه گوارش و معده‌ام هم اثرات نامطلوبی داشته و حالا ناچارم دنبال درمان دستگاه گوارشم هم بروم.

با سیلی صورتمان را سرخ نگه داشته‌ایم

آقا غلام ۶۵ ساله است و در سال‌های ۶۲ و ۶۵ شیمیایی شده و ۷۰درصد جانبازی ریه دارد. تحریم‌ها باعث شده تا داروهای مورد نیاز آقاغلام همچون دیگر جانبازان شیمیایی به دستشان نرسد. آقا غلام می‌گوید: مدت زیادی است که دیگر کسی از طرف بنیاد جانبازان به ما سر نزده و احوالی از ما نپرسیده، قبل‌تر‌ها به بهانه تحویل داروهایمان هم که بود نماینده‌ای از بنیاد جانبازان به منزلمان می‌آمد و حال و احوالی می‌کرد و دلمان خوش بود که فراموشمان نکرده‌اند؛ حالا همین دلخوشی هم از ما گرفته شده است. وی می‌گوید: مدت زیادی است که داروهایم را از بازار آزاد تهیه می‌کنم؛ داروهایی که برای ریه‌هایم استفاده می‌کنم همه مایع هستند و باید همراه با کپسول اکسیژن مصرف کنم. داروی «ایپراتروپیوم سالبوتامول نبولایزر دائولین» و «پی.‌ام. اوتور» و یک داروی یخچالی دیگر هم هست که برای اینکه زنده بمانم باید آنها را استفاده کنم، اما به زحمت می‌توانم این داروها را  در بازار آزاد تهیه کنم.
آقاغلام ادامه می‌دهد:‌ چشم‌هایم در اثر بمباران شیمیایی آسیب دیده و پزشکان توصیه کرده‌اند که عمل پیوند انجام دهم، اما همرزمانم که پیوند چشم داشته‌اند به من توصیه می‌کنند که این کار را انجام ندهم؛ چرا که داروهای بعد از پیوند کمیاب است و مشکلاتم بعد از عمل پیوند چندبرابر می‌شود.
آقاغلام با بیان اینکه جانبازان شیمیایی با سیلی صورتشان را سرخ نگه می‌دارند، می‌گوید: ما دندان به جگر گذاشته‌ایم و حرفی نمی‌زنیم چون دوست نداریم آبروی بنیاد جانبازان در انظار مردم ریخته شود، اما واقعیت آنچه در زندگی ما وجود دارد با آنچه مردم تصور می‌کنند که مثلا بنیاد خیلی به جانبازان رسیدگی می‌کند تفاوت دارد. درست است که زبانی به ما احترام زیادی گذاشته می‌شود، اما در عمل بیشتر بی‌توجهی بنیاد را شاهد هستیم تا توجه به جانبازان را.

ما فراموش شده‌ایم

آقامراد متولد سال ۱۳۳۸است و از ناحیه ریه، ‌چشم، پرده‌های گوش و پوست دچار ۷۰درصد جانبازی شده است. آقامراد هم همانند دیگر همرزمانش داروهایش را شاید بتواند در بازار آزاد با هزینه زیاد تهیه کند. اسپری‌های اسپیروا، سرتاید، فکتیو و فورادیل از داروهای فرانسوی هستند که آقامراد ناچار است آنها را از بازار آزاد تهیه کند و امیدی هم به گرفتن هزینه آنها از بیمه دی که عنوان بیمه تکمیلی را برایشان یدک می‌کشد، ندارد.
وی با ابراز تأسف از اینکه مسئولان بنیاد، جانبازان را فراموش کرده‌اند، می‌گوید: ‌آخرین بار عید ۲ سال قبل به نمایندگی از بنیاد شهید به خانه‌مان آمدند و بعد از آن دیگر چشم‌مان به در خشک شد و هیچ‌کس حتی برای آوردن داروهایمان نیز نیامد. الان بهانه‌ای که برای داروهایمان می‌آورند این است که  آنها وارد نمی‌شود، اشکالی ندارد حداقل می‌توانند سالی یک‌بار بیایند ببینند ما زنده‌ایم یا نه؟ /همشهری

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا