علیرضا ابراهیمی
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، چند سالی است که طاعون و خشک سالی دامن گیر کشور عزیزمان گشته و همانطور که می‌دانید بسیاری از رودها و دریاچه های کشور را به سوی خشکسالی برده است؛ البته در این میان نباید از ضعف مدیریت برخی از مدیران استانی و کشوری غافل شد . شاید از خود بپرسید خب خشکسالی کشور چه ارتباطی با پروژه پانترکیسم دارد ؟!
باید بگویم که در این گیر و گدار خشکسالی همگانی کشور عزیزمان، دریاچه با ارزش ارومیه هم در حال خشک شدن است. همانطور که مطلع هستید دریاچه اُرومیه نام دریاچه‌ای در شمال غربی کشور عزیزمان ایران است که طبق تقسیمات کشوری ایران، این دریاچه میان دو استان آذربایجان غربی و استان آذربایجان شرقی قرار گرفته‌است. این دریاچه از اهمیت بالایی برخوردار است و خشک شدن آن عواقب ناگواری خواهد داشت. دولت‌های گذشته هم پیش از خشکسالی بزرگ سال‌های اخیر، بودجه‌های قابل توجه‌ای و طرح‌های زیست محیطی بسیاری برای احیای این دریاچه تدارک دیدند که به دلایل مختلف تاثیرگذار و موفق نبودند. اما چند مدتی است که مطالبات مردم در مورد مشکلات این دریاچه از حالت عادی خارج شده و تحت یک سازماندهی حساب شده و هدف دار توسط بیگانگان در جهت تفرقه میان اقوام ایران و متهم سازی دولت به تبعیض قومیتی پیش میرود. برای مثال قوم‌گرایانی که خود یکی از عوامل بزرگ خشکسالی دریاچه ارومیه هستند و به نقل از رسانه جمهوری اسلامی با حفر هفتاد هزار حلقه چاه در حوضه آبریز این دریاچه، یکی از عوامل اصلی خشک شدن این دریاچه به شمار می‌روند تحت عوامل پروژه پانترکیسم دایه عزیزتر از مادر شدند!! در‌گام بعدی قوم گرایان پروژه پانترکیسم همراه با رسانه‌های بیگانه سعی دارند دولت را به داشتن نگاه تبعیض آمیز نسبت به قوم عزیز آذری کشورمان متهم کنند. در‌ادامه آنها مدعی هستند دولت هیچگونه تلاشی برای احیای دریاچه ارومیه ندارد و یا نداشته است ،در صورتی که شواهد این را نشان نمی‌دهد. البته قوم گرایان پروژه پانترکیسم گاها پا را فراتر از حد معمول گذاشته و توهمات خود را گسترش می‌دهند و قومیت های دیگر را با دلایل کودکانه متهم به آسیب رساندن به دریاچه ارومیه و یا دشمنی با قوم خود میدانند. قوم گرایان پروژه پانترکیسم در چند روز گذشته تلاش کردند که مشکلات دریاچه ارومیه را از یک مشکل ملی به یک مشکل قومی تبدیل کنند و راه را برای دخالت عوامل کشورهای بیگانه در مشکلات ملی هموار کنند ،برای مثال آنها در توییتر برای نجات دریاچه ارومیه یک هشتگ همگانی به راه انداختند که بر خلاف همه هشتگ های اعتراضی و مطالباتی قبلی مردم به زبان ملی ایران یعنی زبان پارسی نبود و پیرو زبان قومی بود که هدف از این کار هموار کردن راه دخالت بیگانگان (ترک زبان‌های کشور جمهوری آذربایجان و ترکیه) در امور ملی کشور بود و همراه کردن ترک زبان‌های کشورهای بیگانه در یک مسأله ملی و قومی سازی این مشکل !
البته هدف‌های دیگری هم در این مسأله داشتند مانند کج دهنی به زبان ملی ایران و شخصی سازی و مصادره کردن مشکلات ملی و تقلیل آن به یک مسئله قومی فراتر از مرزهای ایران . البته این پایان ماجرا نبود و آنها تصمیم گرفتند تا در روز ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۱ در راس ساعت ۶ عصر در شهرهای آذری نشین کشور به اضافه پایتخت کشورمان اعتراضاتی را در مراکز شهر به راه بیاندازند ، در این تجمعات چند تن از جهت دهندگان اعتراضات که اتفاقا از قبیله گرایان پروژه پانترکیسم هم بودند توسط نیروهای نظامی کشورمان دستگیر شدند و حال رسانه های بیگانه و رسانه های قوم گرایان پروژه پانترکیسم در تلاش هستند که این افراد را که در تمام این مدت به طور قوم گرایانه عمل می‌کردند ملی‌گرا نشان دهند تا از احساسات مردم عزیز کشورمان در جهت منافع خودشان سو استفاده کرده و دولت را متهم نشان دهند . در آخر دو پرسش پراهمیت باقی میماند :
قوم‌گرایان محلی اطراف دریاچه ارومیه چرا برای احیای این دریاچه از سود شخصی خود دست نمی‌کشند و در چاه‌های غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه را نمی‌بندند ؟ و سوال مهم تر اینکه چرا قوم گرایانی که سعی میکنند خشکی دریاچه ارومیه را به گردن اقوام دیگر و دولت بیاندازند از سدهای ترکیه که بخشی از علت خشکسالی دریاچه ارومیه شده حرفی نمیزنند؟ آیا پاسخ این سوالات جز این است که قوم گرایان پروژه پانترکیسم در تلاش هستند با افزایش مشکلات و ایجاد توهم تبعیض قومیتی نسبت به آذری‌های عزیز کشورمان تفرقه قومیتی در کشور ایجاد کنند و منافع ملی کشور را به خطر بیاندازند؟!
