اجتماعیسلامت

هر زن باید بیش از ۲ فرزند داشته باشد تا ترکیب جمعیتی ایران حفظ شود

خبرمهم: مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت می‌گوید: کاهش موالید همچنان ادامه دارد و کشور بیش از ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار سالمند دارد و کشور باید همه انرژی و توان خود را بگذارد که به حد جایگزینی برسیم.

 یک دهه گذشته، زمانی برای هشدارهای گوناگون درباره کاهش جمعیت بود. هشدارهایی که باعث تدوین سیاست‌هایی برای افزایش جمعیت شد. سال پیش بود که خبر رسید وزارت بهداشت وسایل پیشگیری از بارداری رایگان در خانه‌های بهداشت را ممنوع کرده و آخرینِ این سیاست‌ها، تدوین طرح جوانی جمعیت در مجلس شورای اسلامی است. طرحی که موادی از آن از جمله حذف اجباری غربالگری نوزادان در ماه‌های اخیر مورد بحث‌های و انتقادات زیادی روبرو شده است.

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، اما آنطور که از آمارها و اظهارنظرهای مسئولان و کارشناسان برمی‌آید، تلاش‌ها در این باره نتیجه چندانی نداشته است. دو روز پیش بود که صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور در مصاحبه‌ای با ایسنا ضمن هشدار درباره «تمام شاخص‌های جمعیتی ایران» گفت که در صورت بی‌توجهی دولت و مجلس در هشت سال آینده «پنجره‌ طلایی جمعیت» در کشور را از دست می‌دهیم و دیگر کاری از دست‌مان بر نمی‌آید.

حامد برکاتی، مدیر کل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت هم همین هشدارها را می‌دهد. او می‌گوید همانطور که سرعت کاهش موالید از ۹۸ به ۹۹ کمتر شده است، در سال‌های آتی همین روند ادامه خواهد یافت. او می‌گوید عملا اقدام موثری در دستگاه‌های مختلف کشور در این زمینه انجام نشده است؛ «ما ۱۱ وزارتخانه داریم که در بحث جمعیت و ایجاد ظرفیت‌هایی که باید به جوانان کشور برای ازدواج و فرزندآوری کمک کنند، نقش دارند. اگر با همین ساختار امروزی پیش برویم، فکر می‌کنم در پنج سال آینده به یک ثبات می‌رسیم. یعنی به حدی خواهیم رسید که بعد از آن، احتمالا  TFR(نرخ کل باروری) را در حدود ۱.۵ خواهیم داشت که اصلا عدد خوبی نیست.»

متن گفتگو با حامد برکاتی، مدیر کل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت را در زیر می‌خوانید.

در حال حاضر سن ازدواج مردان و زنان چند سال است و چه زمانی اولین فرزند را به دنیا می‌آورند؟

مردان ما حدود ۲۹ سالگی و زنان بعد از ۲۴ سالگی ازدواج می‌کنند. وقتی اولین فرزند را به دنیا می‌آورند، به‌طور متوسط سن زنان بالای ۲۸ سال است. پسران هم حدودا ۳۳ یا ۳۲ سال دارند که اولین فرزند را دارند. یعنی به طور متوسط بعد از حدود ۴.۵ تا ۵ سال بعد از ازدواج، فرزندآوری صورت می‌گیرد. فاصله فرزند دوم هم همین است. یعنی حدود ۱۰ سال بعد از ازدواج طول می‌کشد که یک زوج ایرانی، صاحب دو فرزند شوند. از سال ۹۳ و بعد از تغییر سیاست‌ها، به مرور در داخل سیستم سلامت کشور این موضوع مورد توجه قرار گرفته که حتما زنانی که در سن باروری هستند مشاوره شوند اما کسی را که نمی‌شود اجبار به فرزندآوری کرد. ولی به زنان گفته می‌شود که اگر بین فرزندآوری فاصله بیفتد، حتما عوارضی دارد.

چه مواردی باید برای افزایش جمعیت در نظر گرفته شود که با توجه به همه سیاست هایی که در چند سال اخیر مدنظر بوده، عملا اجرایی نشده است؟

بحث اقناع جوان‌ها برای ازدواج و فرزندآوری الزاماتی دارد؛ الزاماتش، بحث اقتصاد و معیشت، مسکن و ایجاد شغل پایدار است. در کنار آن، ما هم به‌عنوان بخش سلامت، باید فعال باشیم. باید ازدواج و بارداری سالم شود. فرزندآوری و بعد از آن، مراقبت از فرزند هم، درست باشد که به آن ترکیب جمعیتی که کشور نیاز دارد، برسیم.

علاوه بر بحث اقتصاد و معیشت، نقش مباحث فرهنگی در این باره چقدر است؟

بله بیشتر از همه عوامل، فرهنگ نقش‌آفرین است. فرهنگ الگوی غربی زندگی، فرهنگ کار کردن زنان که نمی‌خواهم در درست یا غلط بودنش بحث کنم، اشتغال و تحصیل‌شان عوامل مهمی در بحث کاهش جمعیت‌اند. کاری که حاکمیت نکرده، توازن میان اشتغال یک زن، ازدواج و توازن میان تحصیل و اشتغال و فرزندآوری اوست. منظورم تحصیلات عالیه بعد از دیپلم است. حاکمیت، این توازن را ایجاد نکرده و از زنان در سن باروری هم حمایت نکرده است. طبیعتا این افت رشد جمعیت برای این عوامل است. طبیعتا کاهش باروری تا چند سال دیگر هم ادامه پیدا خواهد کرد، به‌خاطر اینکه جمعیت مولد زنان که در سن باروری‌­اند، به مرور، شروع به کمتر شدن خواهد کرد.

با توجه به این عوامل، سرعت کاهش موالید همچنان ادامه خواهد داشت؟

همانطور که سرعت کاهش موالید از ۹۸ به ۹۹ کمتر شده است، در سال‌های آتی همین روند ادامه خواهد یافت. عملا اقدام موثری در دستگاه‌های مختلف کشور در این زمینه انجام نشده است. ما ۱۱ وزارتخانه داریم که در بحث جمعیت و ایجاد ظرفیت‌هایی که باید به جوانان کشور برای ازدواج و فرزندآوری کمک کنند، نقش دارند. اگر با همین ساختار امروزی پیش برویم، فکر می‌کنم در ۵ سال آینده به یک ثبات می‌رسیم. یعنی به حدی خواهیم رسید که بعد از آن، احتمالا  TFR (نرخ کل باروری) را در حدود ۱.۵ خواهیم داشت که اصلا عدد خوبی نیست.

کشور باید همه انرژی و توان خود را بگذارد که به حد جایگزینی برسیم. یعنی چیزی که همه کشورهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه، دنبالش­ هستند. به این معنا که به ازای هر زن در سن باروری، حداقل ۲.۱ فرد، جایگزین شود. یعنی یک زن بیش از ۲ بچه داشته باشد. این عددی حداقلی است. جدای بحث جوانی و ازدیاد جمعیت، اگر بخواهیم همین ترکیب جمعیتی را داشته باشیم و بخواهیم بحث توسعه متوازن کشور را در آینده دنبال کنیم، باید به ازای هر زن در سن باروری، ۲.۱ نفر جایگزین شوند تا ترکیب جمعیتی ما حفظ شود.

با این اوصاف می توانیم بگوییم پنجره جمعیتی ما در حال بسته شدن است؟

حدود ۵ سال اول دهه ۸۰، یعنی در سال‌های ۸۱ و ۸۲ و ۸۳، پنجره جمعیتی باز شده است. هر کشوری در دنیا که پنجره جمعیتی‌اش باز شده است، بین ۴۰ تا ۵۵ سال طول کشیده تا آن بسته شود. برآورد ما این است بین سال‌های ۱۴۲۵ تا ۱۴۳۵، پنجره جمعیتی ما بسته خواهد شد. یعنی بین ۲۰ تا ۳۰ سال دیگر.

علمای علم اقتصاد و جمعیت می‌گویند در پنجره جمعیتی، دو سود جمعیتی داریم. سود جمعیتی اول که جمعیت جوان می‌شود، مثل الان ما. مولد می‌شود، اشتغال ایجاد می‌شود، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و توسعه فرهنگی به وجود می آید. سود دوم، وقتی است که این جمعیت به سنین بالاتر، میانسالی و پیری می‌رسند، از تجربه اینها استفاده می‌کند. مثال مشخص آن، الان ژاپن است.

وقتی پنجره جمعیتی ژاپن باز شد، به سال‌های تولید رسید. تفوق تکنولوژیکی و اقتصادی که پیدا کرد، کماکان با سود جمعیتی دوم، آن را نگه داشته است. اما همان‌جا هم این علما می‌گویند کشوری که از سود جمعیتی اول استفاده نکند، در مرحله دوم که حدود ۲۰-۲۵ سال بعد است، تنبیه جمعیتی خواهد شد. یکی از چیزهایی که یک‌سری از فعالان حوزه جمعیت، الان به دنبال آن هستند، برای این که است که دچار تنبیه جمعیتی در آینده نشویم.

با توجه به این ارقام، این وضعیت بر نسبت سالمندان هم تاثیر دارد؟

زادوولد در کشور ما کم شده است که طبیعتا ترکیب جمعیتی را به هم می‌زند. بنابراین خود زاد و ولد، تاثیر مثبت یا منفی بر رقم سالمندان و نسبت آنها در جمعیت دارد. از طرفی امید به زندگی ما افزایش پیدا کرده است. عدد دقیقی ندارم اما امید به زندگی در مردان بیش از ۷۵ سال و در میان زنان ۷۷ سال است. در حالی که در سال انقلاب، امید به زندگی‌مان ۵۵ سال بوده است. با توجه به این که سالمندان ما در کشور بیشتر زنده می‌مانند، نسبتشان هم افزایش پیدا کرده است. در سرشماری سال ۹۵، ۹.۲ درصد جمعیت ما سالمند بوده است الان از این ۸۴ میلیون نفر، بیش از هشت میلیون و ۴۰۰ هزار سالمند داریم.

با توجه به همه این صحبت‌ها، آیا می‌توانیم بگوییم به مرز هشدار در زمینه جمعیت رسیده‌ایم و باید کارهای موثرتری بکنیم؟

آن چیزی که جمعیت شناسان و اساتید حوزه جمعیت شناسی می‌گویند، TFR (نرخ کلی باروری) در هر کشوری به ۱.۵ یا کمتر از آن برسد با چاله جمعیتی مواجه شده است. اگر به کمتر از ۱.۳ برسد، چاه جمعیتی به وجود می آید. یعنی کشوری که TFR در آن کمتر از ۱.۳ شود، نخواهد توانست ساختار جمعیت خودش را اصلاح کند و به مرور و در سالهای بعد، شروع به کاهش جمعیت می‌کند. یعنی جمعیت چند صد میلیونی اگر باشد، به مرور از آن کمتر می‌شود. مثالش هم کشورهای اروپای غربی هستند که الان می‌بینند خود جمعیت‌شان نمی‌تواند افزایش یابد و به مهاجرت‌پذیری رو آورده‌اند. آلمان سالانه ۳۰۰ هزار مهاجر را در برنامه‌اش دیده است که عمدتا هم جوان‌ها هستند. یعنی اگر کسی بعد از ۳۰ سال برای مهاجرت اقدام کند، احتمالا قبول نخواهند کرد. مگر این که فرد خیلی ویژه‌ای باشد که بخواهند به او خدمات بدهند. ما الان در مرز هشدار هستیم. ما در روند کاهشی هستیم. جمعیت مولد دهه ۶۰ یا از سن باروری خارج شده‌اند یا در سه چهار سال آینده خارج خواهند شد.

در سال‌های اخیر شاهد افزایش زوج‌هایی که اصلا و به هیچ عنوان نمی‌خواهند بچه‌دار شوند، بوده‌ایم؟

زوج‌هایی که اصلا نخواهند بچه‌دار شوند، درصد بسیار کمی هستند. مثلا فرض کنید کسانی که اصلا نمی‌خواستند بچه‌دار شوند اگر یک دهم درصد بوده، حالا به سه‌دهم درصد رسیده است. این عدد در چالش جمعیتی، خیلی نقش ندارد. مهم این است که بیش از ۹۹ درصد زوجین می‌خواهند فرزنددار شوند اما بحث‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی باید برایشان فراهم شود تا اولا ازدواج اتفاق بیافتد. دوم، فرزندآوری رخ دهد. یعنی مطمئن باشید عدد آنهایی که می‌خواهند فرزنددار شوند و منتظر هستند که شرایط اجتماعی و فرهنگی آنها فراهم شود برای فرزندآوری، چند ده برابر آنهایی است که نمی‌خواهند بچه‌دار شوند. فطرت انسانی جوان های ما این است که می‌خواهند ازدواج کنند. بعد از این که ازدواج کردند، اگر شرایط برای آنها مهیا شود، می‌خواهند کار کنند. دختر امروزی ما، دختر نوجوان یا تازه جوان ما، دوست دارد تحصیل کند. بعد از این که تحصیل کرد، دوست دارد کار کند. نمی‌خواهد مدرکش را روی طاقچه بگذارد و پز آن را بدهد. می‌خواهد با آن کار کند. اگر حاکمیت توازنی میان تحصیل عالی زنان و فرزندآوری آنها را ببیند، مثلا مرخصی‌های تحصیلی، حمایت از زوج‌های جوان، خوابگاه متاهلی، مراکز و مهدکودک‌هایی برای زوجین در حال تحصیل فراهم کند و بحث‌های اقتصادی و وام‌هایی که لازم است داده شود، حتما آن جمعیتی که می‌خواهند فرزندآوری کنند، اقدام خواهند کرد.

چند درصد از موالید کشور مختص زنان بالای ۳۵ سال است؟

آخرین آماری که دارم و برای سال گذشته است، حدود ۱۷ درصد بارداری‌های کشور که منجر به فرزندآوری شده، بالای ۳۵ سال است. این عدد در دو دهه پیش، کمتر از ۱۰ درصد بوده است. عملا دوگانه‌ای بین کار کردن و فرزندآوری زنان به وجود آمده است که یا تحصیل یا فرزندآوری. یا اشتغال یا فرزندآوری. این وظیفه حاکمیت است که از زنی که تحصیل می‌کند یا اشتغال دارد، حمایت کند. حمایت از فرزندآوری، یک بحث و اقدام ملی است. بارداری‌های بعد از ۳۵ سال ما در سال‌های گذشته، افزایش پیدا کرده است.

پیش‌بینی ما این است که در سال‌های آتی باز هم افزایش بیشتری خواهد داشت. نسبت زنانی که بارداری خود را به تاخیر می‌اندازند، ازدواج خود را به تاخیر می‌اندازند، دیرتر ازدواج می‌کنند و بعد از ازدواج هم فرزندآوری را به تاخیر می‌اندازند، بیشتر شده است.

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا