روایت خبرنگار روزنامه ایران از فرار امیر توحید فاضل
خبرهای فوری: آخرین بار که او را دیدم در حال کشیدن سیگار جلوی هتل و صحبت با تلفن بود که بعد از آن در حالی که کسی به او توجهی نداشت، گروه را ترک کرد.
به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، مریم سالاری خبرنگار روزنامه ایران جزئیات جدیدی از فرار و پناهندگی دبیر سیاسی خبرگزاری موج منتشر کرده است.
۱-من یکی از خبرنگاران همراه با هیات ظریف در سفر به اسکاندیناوی، آخرین نفری بودم که آقای امیر_توحید_فاضل را قبل از ناپدید شدن دیدم. میخواهم در دیدههای خود از ماجرای پناهندگی او را روایت کنم.
۲-افراد حاضر در سفر شامل دستیاران و مشاوران آقای ظریف، اعضای تیم تشریفات، مسئولان رسانه ای، محافظان و خبرنگاران بود. آقای فاضل گفته ۴۸ نفر محافظ ظریف را در این سفر همراهی میکردند در حالیکه مجموع کل اعضای تیم ۳۳ نفر بود و کل تعداد محافظان ۲ نفر محافظ آقای ظریف بودند.
۳-این اولین سفر خارجی آقای فاضل به عنوان خبرنگار بود. او مدعی شده که چمدانی را هم به همراه داشته و مجبور شده برای فرار آن را در ماشین خبرنگاران باقی بگذارد. در حالیکه در محل پاویون فرودگاه تنها کسی بود که چمدانی با خود همراه نداشت و همه وسایلش را در یک کوله پشتی حمل میکرد.
۴-با تعدادی از خبرنگاران آشنایی داشت و با دیدن آنها به میان جمع آمد و سر صحبت را باز کرد و با افتخار گفت: من تنها خبرنگاری بودم که #کریمی_قدوسی به او اعتماد داشت و لیست #دوتابعیتیها را در اختیارم گذاشت. این را هم گفت که پسرش به تازگی عمل لوزه داشته و نتوانسته ۳ روز غذا بخورد.
۵-بعد از فنلاند مقصد ما سوئد بود. قرار بود در استهکلم مستقیماً در مهمانی سفارت ایران که با حضور جمعی از ایرانیان برپا شده بود، حضور داشته باشیم. در پرواز وقتی ظریف به جمع ما آمد اتفاقا فاضل از کسانی بود که از او خواست به مناسبت عیدغدیر به خبرنگاران عیدی دهد. فیلم آن هم موجود است
۶-بعداز حضور درسفارت هنگامی که ظریف اعلام کرد قرار است در برنامهای از پیش تعیین نشده به پاریس برویم، برای تنظیم خبر به محوطه بیرونی آمدم و فاضل با حالتی هیجانی و عصبی رسید و پرسید که آیا این خبر را منتشر میکنم و گفت: من خیلی هیجان زده و عصبی هستم و نمیتوانم خبر را تنظیم کنم.
۷-به نظرم آن وضعیت روحی میتوانست ناشی از تردید او برای ماندن در سوئد یا پناهنده شدن در پاریس باشد. برنامههای روز سهشنبه طوری بود که خبرنگاران امکان حضور در شهر را هم داشتند. هتل محل اقامت ما فاصله کمی با هتل محل اقامت ظریف داشت.
۸-حضور پراکنده تعدادی از اعضای سازمان مجاهدین در محل به شدت موجب نگرانی اعضای تیم سفارت شده بود و آنها به طور دائم از خبرنگاران درخواست میکردند که برای رفت و آمدهای خود به داخل شهرمراقب باشند.
۹-امیر توحید فاضل مدعی شده که ماموران امنیتی به طور دائم همه خبرنگاران را کنترل میکردند و این در حالی بود که شاید اگر کسی در رفت و آمدها مورد حمله یکی از اعضای مجاهدین هم قرار میگرفت هیچ ماموری حضور نداشت که حتی از او کمک بگیرد.
۱۰-بعد ازظهر مسئول سفارت به بچهها پیشنهاد کرد هر کسی مایل است آماده شود تا به مرکز استهکلم برویم. در راه آقای فاضل به طور مرتب از وضعیت معیشت، حمل و نقل و امکانات زندگی در این شهر سوال میکرد و نهایت بهره برداری خود را برای کسب اطلاعات مورد نظرش در همین گردش ۲ ساعته انجام داد.
۱۱- او تمام بعد از ظهر آن روز را مشغول گردش و کسب اطلاعات از مسئولان سفارت مشغول بود. صبح سه شنبه که ما عازم محل سخنرانی ظریف و بعد از آن ترک سوئد بودیم، بعداز صبحانه و درحالیکه کوله پشتی خود را بر دوش داشت ودرحال صحبت با تلفن بود، به بقیه گفت که برای کشیدن سیگار به بیرون میرود.
۱۲-آخرین بار که او را دیدم در حال کشیدن سیگار جلوی هتل و صحبت با تلفن بود که بعد از آن در حالی که کسی به او توجهی نداشت، گروه را ترک کرد. امیرتوحید فاضل تمام ساعاتی که مسئولان رسانهای و خبرنگاران برایش پیام میگذاشتند و جویای موقعیتش بودند آنلاین بود، اما به پرسشها پاسخی نمیداد.
فرار؟
فرار!
احمق؟
احمق!