سیاسی
موضوعات داغ

آذرمنصوری: قانون حجاب اجباری لغو و گشت ارشاد باید جمع شود!

آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل حزب اتحاد ملت در گفتگو با گروه رسانه‌ای خبرهای فوری و مهم: مهم‌ترین مسئله در‌حال حاضر سلامت زندانیان اوین است \ جای دانش‌آموز، دانشجو و معترض زندان نیست \ قانون حجاب اجباری لغو و گشت ارشاد باید جمع شود. 

به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، مطهره حیدری در گفت‌وگو با آذر منصوری فعال سیاسی:
خانم منصوری با توجه به تکذیب ارتباط آتش‌سوزی زندان اوین با حوادث اخیر توسط مسئولین، نظرتان را در‌این خصوص برای مخاطبین ما بفرمایید؟ 

 هنوز ابعاد ماجرا برای ما روشن نیست و تا روشن شدن ابعاد ماجرا نمی‌شود  قضاوت دقیقی در این ارتباط داشت. چیزی که الان اهمیت دارد سلامت زندانیان است و وظیفه سازمان زندان‌ها و دستگاه‌های نظارتی این است که از سلامت زندانیان حراست کند تا اتفاق ناگواری برای زندانیان پیش نیامده باشد. در‌حال حاضر ما بی‌اطلاع هستیم از وضعیت زندانیان و امیدوارم طبق اخباری که منتشر شده همه خانواده زندانی‌هایی که در این مدت عزیزان‌شان در بازداشت بودند و زندانیان دیگر که دیشب با این خبر نگران شدند بتوانند از وضعیت سلامت بستگان‌شان در زندان اوین آگاه شوند و به نگرانی‌شان خاتمه داده شود. اما در‌خصوص مسائل دیگر تا روشن‌تر شدن ابعاد ماجرای حادثه دیشب زندان اوین هیچ قضاوتی نمی‌شود داشت و هر چیزی که مطرح می‌شود حدس و گمان است. باید شرایطی میسر شود تا زندانیان و بازداشتی‌ها بتوانند با خانواده‌هایشان دیدار کنند تا از این طریق به نوعی در جریان مسائل داخل زندان قرار بگیرند.  متاسفانه اخباری که از کشته شدن و مصدومیت زندانیان منتشر شده نگرانی‌ها را بیشتر کرد.

 درباره صدای انفجار‌هایی که دیشب شنیده شد و اخباری که از فرار زندانیان و رفتنشان به میدان مین داده شد، به عنوان یک فعال سیاسی نظر شما درباره مین‌گذاری اطراف زندان، چیست؟

ظاهرا در اطراف کوه‌ها مین‌گذاری شده که من اطلاعی در این‌باره و ارتباط ندارم. ولی در کنار صدای انفجار موضوع آتش سوزی زندان اوین مطرح است، آتشی که شعله‌های آن زبانه می‌کشید و از فاصله دور نیز این آتش  دیده می‌شد. ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد، چه در‌مورد انفجار و چه در‌مورد آتش‌سوزی و اینکه آیا افرادی در آنجا آسیب دیدند یا کشته شدند؟ چه کسانی مسبب این اتفاق بودند؟ برای این اخبار باید صبر کرد تا اطلاعات دقیق از زندان اوین بیرون بیاید تا بعد در موردش قضاوت کنیم. باز هم تکرار می‌کنم فوری‌ترین کار در‌شرایط فعلی خانواده‌های زندانیان که نگران خانواده‌های خود هستند بتوانند دیدار حضوری با زندانیان داشته باشند و کسب اطلاع کنند از سلامتی آن‌ها. من فکر می‌کنم مهمترین مسئله‌ای که می‌تواند این التهاب را کاهش دهد، همین مسئله دیدار است و اهتمام جدی مسئولین هم باید تحقق همین اتفاق باشد یعنی اطمینان از سلامتی کسانی که در زندان بودند. مخصوصا کسانی که در اعتراضات اخیر بازداشت شدند. عمده نگرانی خانواده‌ها هم که دیشب شنیدم منجر به اعتراضاتی در اطراف زندان اوین شده بود بخاطر همین نگرانی از سلامت عزیزان‌شان در زندان است. اما از لحاظ قانونی در‌خصوص مین‌گذاری در‌اطراف زندان باید سازمان زندان‌ها به‌طور شفاف  توضیحات لازم را به افکار عمومی بدهد. در هر حال این‌ها  تماما مسائلی است که هم قوه قضاییه و هم سازمان زندان‌ها باید در مورد آن شفاف سازی کند.

یاسر هاشمی، برادر مهدی هاشمی در خصوص مرخصی زود‌هنگام برادرش گفته احتمال می‌دهد که مسئولین زندان از قبل از وقوع آتش‌سوزی اطلاع از این حادثه داشتند، از طرفی یک سری خبرگزاری‌های داخلی گفتند زندانیان برای این حادثه از مدتی قبل برنامه‌ریزی داشتند. آیا شما اطلاعی از این موضوعات دارید و به طور کلی نظرتان درباره این ادعاها چیست؟

نه من از این‌ها اطلاعی ندارم. البته شنیدم آقای یاسر هاشمی در‌این خصوص صحبت‌هایی داشتند. شاید توضیحات بیشتر ایشان بتواند یک مقدار ابعاد مسئله را باز کند. طبعا خانواده آقای هاشمی و کسانی که این موضوع را مطرح کرده‌اند بهتر می‌توانند در‌این خصوص توضیحاتی را ارائه بدهند. 

 فکر می‌کنید زندان و یا به عبارتی کانون اصلاح و تربیت مکان مناسبی برای آموزش دانش‌آموزان است؟

نه جای دانش‌آموز زندان است نه جای دانشجو زندان است و نه جای معترض در زندان است، در‌واقع زندان و بازداشت معترضین در‌هر رده سنی مخصوصا در محیط تعلیم و تربیت چه مدرسه و چه دانشگاه درست نیست. طبعا اگر اعتراضی وجود دارد پاسخ این اعتراض بازداشت و ایجاد شرایط امنیتی نیست. کاری در شرایط فعلی که در‌کنار توجه به مطالبات معترضین باید مورد عنایت قرار بگیرد یا بهترین اقدام در‌کنار لغو قانون حجاب اجباری، لغو گشت ارشاد و وضعیتی است که در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت بوجود آمده، فکر می‌کنم کمترین کاری که حاکمیت می‌تواند انجام دهد در‌کنار لغو قانون حجاب اجباری، جمع شدن گشت ارشاد و کنار‌گذاشتن قانون صیانت از دستور کار مجلس و آزاد شدن بازداشتی‌هایی است که به صرف اعتراض به شرایط موجود و مرگ یکی از دختران این سرزمین بازداشت هستند و طبعا در‌شرایط فعلی که قانون حمایت از حقوق کودکان ، افراد زیر ۱۸ سال را کودک قلمداد می‌کند، بازداشت کودکان در هر رده سنی که باشند به نظر من نقض این قانون است و نه تنها مسئله‌ای را  حل نمی‌کند بلکه به مسائل موجود اضافه می‌کند و شاید در شرایط فعلی وقتی که یک دانش‌آموز یا جمعی از دانش‌آموزان یک مدرسه بازداشت می‌شوند یا دانشجویان از جمعیت دانشجویان یک دانشگاه بازداشت می‌شوند نه تنها به هر ترتیب موضوع و مسئله اعتراض را حل نمی‌کند بلکه بر خشم موجود در جامعه و انباشت این خشم هم کمک می‌کند . این نوع اقدامات متاسفانه پاک کردن صورت مسئله است. محیط تعلیم و تربیت و محیط دانشگاه نمی‌تواند یک محیط نظامی و نظمیه‌ای باشد. محیط تعلیم و تربیت باید به گونه‌ای باشد که دانشجو و دانش‌آموز بتوانند در فضا فکر کنند و اندیشه کنند و به دنبال دانش و ارتقای مهارت‌های فردی خودشان بتوانند در یک محیط آزاد، رشد‌ کنند. در‌چنین شرایطی به نظر من متولیان ما که در آموزش عالی و چه در آموزش و پرورش تامل جدی در مورد نهاد تعلیم و تربیت چه در دانشگاه‌ها و چه در مدارس داشته باشند و با این رویه به خصوص در دانشگاه شریف که یکی از مراکز اصلی نخبگی ایران است طبعا فقط صورت مسائل پاک می‌شود و بر مشکلات موجود افزوده می‌شود. در‌خصوص این انباشتگی خشم هم اگر فکری نشود می‌تواند دامنه و ابعاد گسترده‌ای داشته باشد و طبعا نفعی نه برای کشور ایران و نه برای حاکمیت و نه برای مردم ایران و نه منافع ملی دارد. بهترین حالت این است که نظامی که برآمده از یک انقلاب مردمی است بیشترین نقطه قوت خود را توجه به خواست مردم قرار دهد که ولی نعمتان این نظام و این کشور هستند. 

شما از خیلی وقت پیش هشدارهایی را در خصوص حجاب اجباری و گشت ارشاد داده بودین و عواقبی را برای آن پیش بینی کرده بودین، فکر می‌کنید در حال حاضر پافشاری یک سری از مسئولین و ستاد امربه معروف بر این موضوع چه عواقبی خواهد داشت؟

ببینید من فکر می‌کنم مهم ترین مسئله این است که سیاست گذاری‌های ما و در واقع مبنای سیاستگذاری ما در کشور باید با درخواست شهروندان باشد. من مدت‌ها پیش شاید نزدیک به ده سال است که مرتب درباره گشت ارشاد و آنچه که در بطن جامعه در‌حال وقوع هست نوشتم و هشدار دادم و نه تنها من، بلکه جامعه‌شناسان دیگر و فعالین حوزه زنان و کسانی که اتفاقا این پوشش(حجاب)  انتخاب خودشان است هشدارهای لازم را داده‌اند. به طور مثال برای خود من که این پوشش (حجاب) انتخابم است، بدترین حالت این است که احساس کنم شهروندی نمی‌خواهد این پوشش من را داشته باشد. این غیر‌مستقیم توهین به خود من است و نگرانی ما را طبعا بیشتر می‌کند. در‌شرایط موجود من فکر می‌کنم با توجه به مناقشه‌ای که روز به روز ویرانگر‌تر شده و ویرانگر‌تر هم خواهد شد، اگر به این مسئله توجه جدی نشود و بخواهند فقط صورت مساله را پاک کنند. در شرایط موجود همان‌طور که گفتم بهترین و شاید حداقل‌ترین و کوتاه مدت‌ترین و کم‌هزینه‌ترین اقدام که می‌شود انجام داد این است که تجدید‌نظر جدی در‌مورد قانون حجاب شود و گشت ارشاد جمع شود و در بلندمدت اتفاقا باید تلاش شود که به خواست نیمی از جمعیت کشور توجه شود. نیمی از جمعیت کشور که امروز همه جوامع توسعه یافته به این نتیجه رسیدند که یکی از راه حل‌های توسعه یافتگی  در کشورشان این است که به  تبعیض‌های موجود برای زنان که نیمی از جمعیت کشور هستند خاتمه دهند و برای زنان فرصت‌های برابر را ایجاد کنند. این راه‌حل بلند‌مدت برای زنان است. اما مسئله اصلی به نظر من این است که وقتی اعتراضات به کف خیابان کشیده می‌شود و نهادهای پاسخ‌گو وجود ندارد تا مطالبات شهروندی را در قالب‌های متفاوت بررسی کنند اعم از نهادهای انتخابی که باید برگرفته و برآمده از آرای تمام شهروندان باشند و نهادهای واسطه‌ای که از ارکان جامعه ما باید باشند اعم از تشکل‌های صنفی و احزاب.

 به نظر من وقتی اعتراضات به کف خیابان کشیده می‌شود شاید یکی از آشکارترین هشدارهایی است که حاکمیت باید به آن توجه کند و بداند کجا اشکال دارد و تلاش کند اشکالات را برطرف کند. اساسا اصل ۲۷ قانون اساسی برای این است که مخالفین و معترضین بتوانند از این فرصت استفاده کنند و اشکالات را گوشزد کنند ولی متاسفانه این اصل در بخش‌های مختلف مکرر نادیده گرفته شده. اما فکر می‌کنم در شرایط موجود کم‌ هزینه‌ترین اقدام برای حاکمیت این باشد که تجدید‌نظر جدی داشته باشد درباره قانون حجاب اجباری و به‌خصوص گشت ارشاد که سال‌هاست هشدار آن داده شده. اگر بنا‌بر اسلامی کردن جامعه است، این اسلامی کردن جامعه فقط در پوشش زنان خلاصه نمی‌شود. اجزای دیگر جامعه هم باید نماد اسلامی بودن داشته باشند که خب متاسفانه به آن اجزا توجهی نمی‌شود و تعارض‌ها و تناقض‌های متعدد برای بخصوص نسل جوان بوجود می‌آید و به عبارتی وضعیتی پیش می‌آید که ما امروز با آن مواجه هستیم. باور کنید من وقتی خبر مرگ مهسا امینی را شنیدم آرزو کردم که این خبر دروغ باشد و تکذیب شود به دلیل نگرانی‌هایی که از خشم موجود در جامعه داشتم. قابل پیش بینی بود که  این خبر و این داغ تبدیل به یک سوگ ملی می‌شود و طبعا داریم نتایج آن را هم میبینم که نزدیک به ۳ هفته شده که این اتفاق افتاده و اعتراضات همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد. من فکر می‌کنم حاکمیت باید به دنبال راه‌حل‌هایی غیر از بازداشت و اهاله معترضان به بیرون از ایران باشد و باید واقعیت ماجرا را ببیند. چون اگر واقعیت ماجرا و چیزی که در زیر پوست شهر در جریان است دیده نشود طبعا هیچ مسئله‌ای حل نخواهد شد و فقط صورت مسئله پاک خواهد شد. و ادامه این وضعیت بسیار برای آینده ایران نگران کننده است.

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا