اعتراض به گشت ارشاد مربوط به طبقه خاصی نیست
خبرمهم: در بسیاری از اعتراضاتی که به حجاب اجباری یا رفتارهای گشت ارشاد انجام میشود، موضع گیری سیاستمداران بهویژه چهرههای اصلاحطلب گسسته و پراکنده بوده است.
سعید شریعتی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت:
اعتراض به گشت ارشاد مربوط به طبقه خاصی نیست
به نظر شما چرا موج بزرگی در اعتراض به سوگ مهسا امینی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت؟ باتوجه به اینکه در اتفاقات تلخ دیگری مثل سانحه شلیک به هواپیمای اوکراینی، این حجم از اعتراض اتفاق نیفتاده بود؟
مساله گشت ارشاد، مسالهای نیست که درواقع با درگذشت مظلومانه خانم مهسا امینی در کلانتری وزرا تبدیل به مساله شده باشد. سقوط هواپیمای اوکراینی هم فاجعهای بود که در نوع خود بینظیر بود که کشوری هواپیمای خود را با موشک بزند، اما افکار عمومی نسبت به مساله گشت ارشاد، معترض است و سالهاست نسبت به این روش برخورد، نگاه مثبتی ندارد. لذا بستر این اعتراض فراهم بوده و این اتفاق برای طبقه متوسط و جامعه شهری ما، مسالهای عمده بوده است. از بدو تاسیس کمیتههای انقلابی که مسئولیت برخورد با متجاهرین به فسق، بدحجابی، بدپوششی و اینها را داشت و بعد تبدیل به گشت ثارالله شد تا آن زمان که شکل و موضوع آن عوض شد تا امروز که تبدیل به گشت ارشاد شده، همیشه همین بوده که چند افسر نیروی انتظامی به صف میشوند و با ابزار بازداشت تجهیز میشوند که تعهد بگیرند و در مواردی برخوردهای نامناسبی با بازداشتشدگان داشتهاند.
تلاشهای نیروهای امنیتی برای اقناع مردم کافی نبود؟
مهسا اولیننفر نبوده که توسط نیروی انتظامی بازداشت شده و قبل از مهسا، با افراد دیگری برخوردهایی شده است و تصاویر زیادی هم از برخوردهای نامناسب با متهمان وجود دارد. درواقع افکار عمومی به اندازه کافی از برخوردهای صورتگرفته عصبانی بوده و وقتی چنین حادثهای اتفاق میافتد که یکنفر جان خود را از دست میدهد، این اعتراضات طغیان میکند. نمیگویم ضربوشتم اتفاق افتاده، چون چیزی ندیدهام. چندماه پیش تصویری منتشر شد که دختر بیماری را گرفتند و به التماس مادرش توجهی نکردند یا فیلم دیگری که نشان میداد خانمی از ماشین گشت پرت شد یا اتفاقی که امروز افتاده، غلیان این اعتراض و خشم از این نوع رفتار است.
یعنی سابقه رفتارها در اعتراض مردم موثر بوده است؟
سوال مردم این است که به چهحقی این قانون گذاشته شده است؟ کجای شرع این اجبار و اکراه آمده است؟
بهخصوص برای مردمی که اصلا معلوم نیست اعتقاد آنها با قانونگذار یکی بوده یا نه. طبیعی بود که اتفاق ناگوار به این شکل، این خشم را تبدیل به همبستگی خشمگینی کند.
در این میان بهنظر میرسد هیچوقت احزاب اصلاحطلب واکنش جدی نسبت به این خواسته مطرح نمیکنند؟
به این خاطر که مساله حجاب اصلا پدیده سیاسی نیست، پدیده اجتماعی است و مطالبههای امروز زنان ربطی به برانداز، سلطنتطلب، اصلاح طلب و… ندارد. این مساله محل چالش بین حکومت و براندازان نیست یا محل چالش بین اصلاحطلبان و براندازان. اساسا اصلاحطلبان این موضوع را سیاسی نمیدانند واعتراضات آنها هم محل اردوکشی نیست. البته طبیعی است در چنین شرایطی که مردم به خیابان آمدهاند، هر فرصتطلبی بخواهد بهرهبرداری سیاسی خود را از ماجرا داشته باشد.
میتوان معترضان روزهای گذشته در شهرهای بزرگ را طبقهمتوسط شهری خواند که با خواستههای متفاوتی نسبت به معترضان ۹۶ و ۹۸ به خیابان آمدهاند؟
موضوع سبک زندگی و اجبار تحمیل سطح زندگی، در میان طبقات مختلف اجتماعی، چه مرفه، چه میانی و چه فرودست، تفاوت دارد. اما به هر حال این خواسته در همه طبقات وجود دارد. حالا ممکن است مرفهین یکجور اعتراض کنند و طبقهمتوسط و ضعیف، یکجور دیگر دست به اعتراض بزنند. همچنین اولویتها برای اعتراض کردن متفاوت است. مثلا ممکن است برای گروهی، اعتراض به وضعیت معیشت، مهمتر از این باشد. اما مساله فراگیر است و این نارضایتی از تحمیل فقط اختصاص به طبقه متوسط ندارد و نمیتوان گفت مثلا دهکپایین جامعه این دغدغه را ندارند و رضایتمند هستند. امروز جز یکسری اقشار نزدیک به خود حکومت که این سبک زندگی را میپسندند که اقلیتمحض هستند، دیگران از این قوانین نارضایتی دارند. ظهور و بروز آن را باید در یک پژوهش اجتماعی بررسی کرد. بهعنوان کسی که در شبکههای اجتماعی فعال هستم، معتقدم یک پدیده فراگیر بوده است و بهطور اعجاببرانگیزی اجبارحجاب، باعث شده این انتقاد فراگیرتر شود.
بهنظر شما بعد از اینکه رئیسان سهقوه دستور بررسی و دلجویی دادند، امکان تجدیدنظر در بعضی قوانین مرتبط با حجاب وجود دارد؟
در این مساله، بعد حاکمیتی قضیه که مبنای عمل است، ربطی به نیروی سیاسی ندارد. چهرههای موثر هم تاکید دارند که مساله حجاب امر عمومی است. در محیط عمومی هم باید اعمالقدرت شود. درواقع آنچه امروز در حوزه پوشش اتفاق میافتد، قانون نیست. قانون، تعریف دارد و چیزی است که اگر اکثریت جامعه بخواهند، باید عوض شود. معتقدم بهکاربردن کلمه قانون در این مورد، لفظ اشتباهی است. این مصوبهای نیست که فرآیندهای قانونیشدن را طی کرده باشد. نمیشود که به هر دستوری، قانون بگوییم./هم میهن