بین المللی

نبود امنیت در بین اسرائیلی‌ها

خبرمهم: روح الله رضوی، کارشناس مسائل فلسطین و شبه قاره در سالروز شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با گروه رسانه‌ای خبرهای فوری مهم گفت: در اتفاق اخیر  جنگ ۵ روزه نوار غزه، درست است که حدود سی‌وخورده فلسطینی شهید شدند و یک یا دو نفر بیشتر از اسرائیل کشته نشدند اما چیزی که ویران و کشته شد امنیت در بین رژیم صهیونیستی بود.

روح الله رضوی، کارشناس مسائل فلسطین و شبه قاره در سالروز شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با گروه رسانه‌ای خبرهای فوری مهم گفت: در اتفاق اخیر  جنگ ۵ روزه نوار غزه، درست است که حدود سی‌وخورده فلسطینی شهید شدند و یک یا دو نفر بیشتر از اسرائیل کشته نشدند اما چیزی که ویران و کشته شد امنیت در بین رژیم صهیونیستی بود.

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، روح الله رضوی، کارشناس مسائل فلسطین و شبه قاره در سالروز شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با مطهره حیدری، خبرنگار گروه رسانه‌ای خبرهای فوری مهم نسبت به علت و نحوه شکل گیری این رژیم گفت: در شکل‌گیری رژیم صهیونیستی یک روایت سنتی تاریخی در دنیا وجود دارد، که خب مبتنی بر آموزه‌ها و ارزش‌های قوم یهود بیان می‌شود، آن هم در سرزمینی که ادعا می‌کنند در کتاب مقدس‌شان در ۴هزارسال قبل به آن‌ها وعده داده شده که در آنجا زندگی کنند.

هسته درونی روایت شکل‌گیری رژیم صهیونیستی این است که قوم پراکنده‌ای را که ادعا می‌کنند یهودی‌اند و در گوشه‌های مختلف جهان زندگی می‌کردند را به فلسطین آورده. اما هیچ‌کس تا به امروز این موضوع را راستی آزمایی نکرده که آیا واقعا افرادی که از نقاط مختلف جهان از اروپا شرقی و غربی و شمال آفریقا و کشورهای غرب آسیا و خاورمیانه جمع شدند و سال ها و دهه‌های متمادی به سرزمینی منتقل شدند و خانه های فلسطینی را غصب کردند یهودی بودند یا خیر؟ این یک سوال جدی است که آیا این‌ها واقعا اصالت یهودی داشتند؟ این ادعا وجود دارد و براساس این ادعا که به زعم بنده یک ادعای مضحک است. چون پیش هر انسان عاقلی اگر این ادعا را بگذارید که ۴هزار سال قبل کسانی ادعا می‌کنند در کتابی که برای آن‌ها مقدس است نه برای همه، وعده سرزمینی داده شده، در واقع جوهره اصلی شکل گیری این رژیم است.

اما خب برای این هسته و جوهره اصلی پوسته به ظاهر قانونی هم باید تلاش می‌کردند تا دست و پا کنند. به همین دلیل قطعنامه نوامبر ۱۹۴۷قبل از در واقع شکل گیری رژیم در ۱۴ مه ۱۴۴۸ به رای گذاشته شد، در آن قطعنامه هم در سازمان مللی که همان زمان هم اکثریت جامعه جهانی در آن عضو نبودند و همان کسانی هم که عضو بودند به شیوه های مختلف یا تحت فشار قرار گرفتند یا حتی تهدید به ترور شدند. 

 رضوی در ادامه تاکید کرد: روایت آن‌ سال‌های رژیم و قطعنامه ۱۹۴۷ را بخوانید میبیند که حتی کشورهای  مثل هیئت اعزامی از طرف هندوستان که تازه تاسیس هم بود وقتی  وارد سازمان ملل شد از طرف لابی‌های کشور یهودی تهدید به ترور می‌شود تا رای منفی به قطعنامه ندهد که البته فکر ‌می‌کنم رای منفی را در همان زمان به این قطعنامه داد. در این فشارها، لابی‌ها و با وعده‌های مالی و تحریم‌ها و … توانستند رای مد نظرشان را بیاورند. البته یکبار نتیجه نگرفتند ولی بار دوم بعد از این فشارها و لابی‌ها قطعنامه به رای گذاشته شد و یک ظاهر مثلا قانونی به آن داده شد. و عملا به دست کسانی افتاد که تا به امروز نه چیزی از دست اندازی رژیم صهیونیستی به سرزمین‌های دیگر کاسته شد نه از جنایت‌های این رژیم چیزی کاسته شد. بعد از تاسیس این رژیم تا به امروز شاهدیم که اسرائیل فقط زمانی که در‌برابر ایستادگی مردم و گروه‌های مقاومت قرار می‌گیرد کوتاه می‌آید و الا در هیچ یک از میز‌های مذاکره و گفت‌وگوهای صلح حاضر نشده حقوق از دست رفته فلسطینی‌ها را به آن‌ها برگرداند. 

روح‌الله رضوی در‌خصوص نقش آمریکا و انگلستان در شکل‌گیری رژیم صهیونیستی افزود: آمریکا کشور ابرقدرت ظهور پیدا کرده بعد از جنگ جهانی دوم است و عملا بُعد دیگری از شکل‌گیری رژیم برمی‌گردد به پلن‌های نئو‌استعماری و استعمار نوین کشورهای غربی در منطقه حساس خاورمیانه یا غرب آسیا و شمال آفریقا بوده. عملا رژیم از همان مرحله شکل‌گیری خودش مهره تنظیم کننده سیاست‌های امپریالیسم آمریکا یا استعمار نوین آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده آن هم با کنترل تمامی قدرت‌هایی که می‌توانستند به قوه قدرت هژمونی برتر در منطقه باشند. اسرائیل هم در‌حال حاضر بالانس کننده این قدرت و برهم زننده تمامی این موازنه‌ها بوده.

تنها تحلیلی که می‌شود از همه رقابت‌های نزدیک میان آمریکا و سیاستمداران چپ و راست آمریکا با هیئت حاکم و هسته مرکزی رژیم صهیونیستی ارائه داد این است که این رژیم عملا مهره موازنه کننده سیاست‌های آمریکا در منطقه غرب آسیاست. انگلستان هم جرقه مشروعیت بخشی به تشکیل کشور یا دولتی بر سرزمین‌ فلسطینی‌ها را با توافق بالفور یا اعلامیه بالفور زده بود. در‌واقع این اعلامیه بالفور توسط انگلیسی‌ها صادر شده وبه عبارتی جامه عمل می‌پوشاند بر این ایده که بر‌روی سرزمینی که برای فلسطینی‌ها است، دولتی از یهود قرار است شکل بگیرد. در این اعلامیه خیلی اجمالی هم به رعایت حقوق عرب‌ها اشاره شده که خب بعدها انگلیسی‌ها خودشان نیز قربانی خونخواه‌های افراطی و بسیار تندرو یهود شدند مثل ایرگون، لحی و به‌طور کلی شبه نظامی‌های تروریستی که دیگر به عبارتی آنقدر آش‌شان شور شد که خود انگلیسی‌ها هم از دستشان کلافه شده بودند.

ولی خب با همه این اوصاف انگلیس است که زمینه شکل‌گیری رژیم صهیونیستی را بر پهنه سرزمین فلسطین فراهم می‌کند و بعد از جنگ جهانی دوم که عقب می‌نشیند و سرزمین تحت قیمومت خودش کنار می‌رود عملا عرصه را به گونه‌ای فراهم می‌آورد تا اسرائیلی‌‌ها بتوانند در دل سرزمین فلسطینی‌ها حکومتی داشته باشند. 

کارشناس مسائل فلسطین و شبه قاره در‌رابطه با آینده رژیم صهیونیستی گفت: آینده رژیم به خیلی از فاکتورها برمی‌گردد. پیشگویی در عالم سیاست نداریم، یک زمانی است ما براساس آموزه‌های الهی و اعتقادی و انگیزه‌ای می‌گوییم امیدواریم این رژیم از صحنه روزگار محو شود که خب یک بعد ماجرا است. یک بعد دیگر آن این است که براساس ابعاد سیاسی و تحلیلی، می‌گوییم رژیم با چالش‌های جدی علی‌الخصوص در مواجهه با فلسطینی‌ها روبروست. در این هفتادو خورده‌ای سال نیز تمام مذاکرات صلح، جنگ‌‌ها و … این مسئله را حل نکرده.

از طرف دیگر ما در‌حال حاضر در فلسطین با جریان مقاومتی روبرو هستیم که در مقابل اسرائیل ایستاده . البته من نمی‌گویم این ایستادن صددرصد در تمامی مسائل است. بالاخره یک کنش‌گری‌ها، بالا و پایین شدن‌ها، فراز و فرودها و ضعف و قوت‌هایی داشته اما در نهایت رژیم با یک جریانی روبرو است که دست از سلاح مقاومتش برنداشته و حاضر به خلع سلاح شدن نیست و اعتقاد دارد که در کنار همه فعالیت‌های سیاسی و گفت‌وگو، مقاومت را نباید زمین گذاشت. و رژیم صهیونیستی در‌این فضا وعده امنیت داده به کسانی که (یهودیانی که) از نقاط مختلف به این فلسطین آورده تا بگوید من به شما امنیت و آسایش را در این سرزمین به ارمغان خواهم آورد و این‌گونه یک ملت جعلی را شکل داده، ملتی که هیچ هویت مشترکی نداشتند و با‌اینکه چند دهه است که این افراد مختلف را کنار هم نگه داشته اما این‌ها هنوز هم هویت کشورهایی را دارند که از آنجا به فلسطین آمدند. آن هم به این دلیل است که این جمع کثیر دائم در رفت‌وآمد هستند و هر‌وقت که شرایط بد می‌شود، مهاجرت می‌کنند.

در واقع پایه‌های این کاخ شیشه‌ای که این رژیم در فلسطین برپا کرده به خاطر غصبی بودن است. من این را هم از منظر ایدئولوژیک، اعتقادی و انگیزشی نمی‌گویم. وقتی شما جایی را غصب می‌کنی المان‌های امنیت پایین می‌آید. شما وقتی در یک سرزمین و خانه دزدی هستید. همیشه باید این حق را برای آن صاحب خانه قائل باشی که یک روزی به سیم آخر بزند. و خب فسلطینی‌ها در این روزها واقعا به عبارت به سیم آخر زدند و اینجاست که معادلات امنیت بهم میریزد و کاخ شیشه‌ای ترک برمی‌دارد که این ترک به راحتی جبران نخواهد شد. مثل اتفاق اخیر در جنگ ۵ روزه نوار غزه، درست است که حدود سی‌وخورده فلسطینی شهید شدند و یک یا دو نفر بیشتر از اسرائیل کشته نشد، اما چیزی که ویران و کشته شد امنیت در بین رژیم بود. امنیتی که سایه اصلی زمام جامعه صهیونیستی است. و اینجاست که معادله مقاومت برای اسرائیل یک معادله وجود و عدم می‌شود. یعنی می‌تواند اساسا رژیم را با چالش‌های جدی روبرو کند. و اینجاست که طبق این گزاره آینده‌ای تاریک برای رژیم صهیونیستی  و آینده‌ای روشن برای منطقه  قابل تحقق و قابل پیش‌بینی خواهد بود. 

رضوی با اشاره به نحوه اشغال فلسطین گفت:  همیشه در این موضوع یک شبهه‌ای مطرح بوده که فلسطینی‌ها آمدند و زمینشان را فروختند به یهودی‌ها و بعد که یهودی‌ها آمدند این‌ها مدعی زمین‌هایی شدند که فروختند در حالیکه جمعا بین یک تا دو درصد از سرزمینی که متعلق به فلسطینی‌ها بوده به یهودی‌ها واگذار شده و آن هم نه مستقیم، عمدتا به وسیله واسطه‌هایی که عرب بودند  و فلسطینی‌ها گمان می‌کردند زمین خود را به یک عرب فروختند. همانطور که در دوران قیومت انگلستان و بعد از قرارداد بالفور شرایطی فراهم شد که یهودی‌ها از گوشه جهان آرام به فلسطین آمدند. خیلی از این‌ها طبق روایت تاریخی خود اسرائیلی‌ها کسانی بودند که به عنوان کارگر مزرعه می‌آمدند و در خانه فلسطینی‌ها زندگی می‌کردند. چون عمدتا این افراد چیز خاصی هم بلد نبودند و از نقاطی آمده بودند که تجربه کشاورزی و دامداری هم نداشتند و در انباری و اصطبل خانه فلسطینی‌ها زندگی می‌کردند.

اما آرام آرام شرایط به گونه‌ای شد که با قدرت گرفتن این‌ها و زیاد شدن تعدادشان و شکل‌گیری گروه‌های ترور و وحشتی که در این رژیم رقم زدند، داعیه کل فلسطین را گرفتند. و بعد هم همان‌طور که در ابتدا اشاره کردم با نوع تنظیم قطعنامه سازمان ملل تقریبا نیمی از سرزمین فلسطین به یهودی‌ها داده شد و جنگ اول اتفاق افتاد. در همان سال‌ها قبل از شروع جنگ یهودی‌ها با گروه‌های تروری که داشتند روستا به روستا وحشت ایجاد می‌کردند.  

این کارشناس مسائل فلسطین و شبه قاره در ادامه گفت: دو اتفاق مهم در آن سال‌ها کشتار دیر یاسین و بعد طنطوره بود که خیلی رعب و وحشت ایجاد کرد. خبر این کشتار مثل بمب در کل فلسطین منتشر شد و اینجا بود که آن مهاجرت گسترده بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر فلسطینی از سرزمین‌های خودشان در سایه رعب، وحشت و بی‌پناهی که در مواجهه با گروه‌ها وحشی اسرائیلی می‌دیدند رقم می‌خورد. این‌ها در اینجا برای حفظ جانشان به اجبار خانه و کاشانه‌شان را ترک می‌کنند و بعد هم که جنگ اول اتفاق‌ می‌افتد و اعراب شکست می‌خوردند، اسرائیل سرزمین‌ها و پهنه گسترده‌تری را غصب می‌کند و بعد هم جنگ ۱۹۶۷ توسعه پیدا می‌کند تا به شرایط امروز رسیدیم که در این بحبوحه چندین سال گذشته ما شاهد بودیم که قطعه‌ای از سرزمین فلسطینی‌ها به دست اسرائیلی‌ها و یهودیان افراطی افتاده و این سرزمین غصب شده است. 

روح الله رضوی، کارشناس مسائل فلسطین و شبه قاره در پایان اعلام کرد: تا الان به جز در نوار غزه ما حاکمیت مستقل فلسطینی نداریم. در کرانه باختری، رود اردن نیز عملا تشکیلات خودگردان به واسطه همکاری‌های امنیتی که با رژیم دارد نمی‌گذارد تاکیدی بر وجود حاکمیت فلسطین داشته باشیم، مگر در اردوگاه‌هایی مثل اردوگاه جنین یا نابلس یا شهرها و مناطقی که دسترسی نیروهای خودگردان و همکاری‌های امنیتی محدود است.

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا