اجتماعیاقتصادیفرهنگی

چرا بازیگران به آگهی‌های بازرگانی پناه آورده‌اند؟

خبرهای فوری: حیف است هنرمندان محبوب و به نام و بعضاً کاربلد به قیمت رها شدن از گرفتاری مادی هنر خود را به حراج بگذارند و به جای آثار خوب سینمایی و تلویزیونی، در آگهی‌های بازرگانی حاضر شوند.

به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرهای فوری، درست است که یکی از منابع درآمد مناسب در جهت خودگردانی صداوسیما کسب درآمد از آگهی است؛ و این نوع استفاده از تجارت در تمام دنیا مرسوم است اما سازمان صداوسیما در این عرصه از “هول حلیم درون دیگ افتاده است”؛ زیرا به جای استفاده تعریف شده و هدفمند از آگهی‌ها و درآمدهای حاصله و صرف آن در جهت تولیدات بهتر و شایسته‌تر، میدان آگهی را برای حضور و فعالیت گروه‌ها و افرادی باز گذاشته که مانند بخش تجاری صداوسیما،‌ بیش از هرچیز به درآمد می‌اندیشند.

این نوع نگرش باعث شده که تلویزیون در استفاده و بهره‌وری از انواع آگهی خودمختار عمل کرده و حتی از تبلیغ مواد شوینده، خوراکی و بهداشتی و حتی درمانی از نامناسب‌ترین و غیربهداشتی‌ترین این قبیل محصولات هم خودداری نکند؛ به همین دلیل است که بازار تبلیغ برخی کالاهای مصرفی، تجملاتی و مشابه غیرلازم و نامناسب با فرهنگ جامعه داغ شده و رونق پیدا کرده است؛ این روند، سرمایه‌سالاری تلویزیون را به رخ مخاطب می‌کشد.

مخاطبی که در کنار خانواده‌اش، تلویزیون را روشن می‌کند تا برنامه یا سریال‌ مورد علاقه‌اش را ببیند اما با آگهی‌های اغواگرایانه‌ای از جنس تجمل مواجه می‌شود؛ تبلیغاتی که بیش از توجه و دقت، مخاطب را به فکر فرو می‌برد که این خانه، میز صبحانه و غذا و لباس‌ها و رنگ و لعاب‌ها برای کدام خانواده‌ها و اقشارند! حتی در میان بسیاری از ثروتمندان هم یخچال‌ها و نوع لباس پوشیدن و زیستن مردمان آگهی‌های بازرگانی پیدا نمی‌شود؛ چرا اینجا نظارت صداوسیما جلوی اغواگری در معرفی کالا، تجمل و تبلیغ و ترویج نامناسب در جامعه را نمی‌گیرد؟

بر این آشفتگی تبلیغات تلویزیونی باید حضور مستمر و گروه به گروه هنرمندان در قالب آگهی‌های بازرگانی را هم اضافه کرد؛ گرچه این نوع تبلیغ کالاها هم در جهان تلویزیون و سینما و ماهواره‌ها مرسوم است اما نکته قابل تأمل آن است که برای هنرمندان شناخته شده عرصه هنر که از احترام و حرمت اجتماعی ویژه برخوردارند حساب ویژه باز کرد. نباید این هنرمندان و شرایط تحلیلی‌ معضلات اقتصادی‌شان باعث شود تا پای هنرمندانی که می‌توانند در عرصه هنر بدرخشند، در فضای سوداگرانه آگهی‌ها دفن شوند؛ گویی بازیگران به آگهی‌های بازرگانی پناه آورده‌اند؛ حیف است هنرمندان محبوب و به نام و بعضاً کاربلد به قیمت رها شدن از گرفتاری مادی هنر خود را به حراج بگذارند.

این روزها بازیگران فراتر از بازیگری در تلویزیون قدم برمی‌دارند؛ یا در برخی برنامه‌ها یا مسابقات تلویزیونی حاضر می‌شوند و یا ترجیح می‌دهند بازیگر آیتم تبلیغی آگهی‌های بازرگانی باشند. البته که در فضای مجازی هم تبلیغ کردن کالا و یا اپلکیشنی خاص توسط سلبریتی‌ها به اوج خودش رسیده است. حتی بعضاً تبلیغ برخی از کالاهای خصوصاً بهداشتی و آرایشی، آسیب‌زا بوده و آن سلبریتی خاص بدون توجه به عوارض آن، صرفاً برای منفعت شخصی‌اش، آن کالا و یا اپلیکیشن خاص را تبلیغ می‌کند.

این اتفاق امروز هم در تلویزیون افتاده و شاید برای آن هنرمندی که خودش را در معرض تبلیغ کالایی خاص قرار می‌دهد بیش از همه‌چیز درآمدزایی اهمیت داشته باشد تا جانِ مخاطب و آسیب‌هایی جسمی، روحی و روانی که آن تبلیغات و آگهی‌ها می‌تواند برای او و جامعه به ارمغان بیاورد.شاید فارغ از “پژمان جمشیدی” و “سحر ولد بیگی و نیما فلاح” و حتی صدای “آتیلا پسیانی”، “رامبد جوان” و حضور مجازی و تلویزیونی “بهنوش بختیاری”، “سروش جمشیدی” و “امیرحسین آرمان” تازه‌ترین چهره‌هایی هستند که به جمع هنرمندان آگهی‌های بازرگانی تلویزیون، پیوسته‌اند.

جالب است که “امیرحسین آرمان” بازیگر سینما و تلویزیون با مدل‌های مختلف کت و شلوار و پالتو در تبلیغات تلویزیونی دیده می‌شود؛ به مکان‌های مختلفی مانند هتل، کافه و خیابان می‌رود و لباسش توجه و تحسین اطرافیان را جلب می‌کند. مکان‌ها و لباس‌ها همه تجمل‌گرا و شاید قشر ضعیف جامعه که مخاطب حداکثری تلویزیون‌اند آزرده شوند که نمی‌توانند به چنین مکان‌هایی بروند و توان خرید چنین لباس‌هایی را ندارند؛ این‌ها قابل تأمل است که مدیران مربوطه در تلویزیون باید برای پخش آیتم‌های تبلیغاتی و استفاده از آدم‌های خاص حتماً به این نکات توجه کنند؛ اینجا تلویزیون است و مخاطب فراگیر دارد؛ قطعاً این نکته را بسیاری فراموش کرده‌اند.

سروش جمشیدی که آخرین کار او در تلویزیون به برنامه “دورهمی” و کاراکتر “قیمت” برمی‌گردد با تبلیغ محصولات یکی از برندهای موادغذایی در تلویزیون دیده می‌شود. به عنوان کمدین روبروی تماشاگران و پشت میزی می‌ایستد و با تعریف کردن خاطره و لطیفه و شوخی‌های بی‌مزه، صدای خنده‌های تماشاگران را می‌شنویم که نمایشی‌اند اما مطمئناً صاحبان برند به مقصودشان می‌رسند؛ این هم نوعی جدید از استفاده ابزاری در آگهی‌های بازرگانی است.

روزی از خانم‌ها برای تبلیغ کالاها در تلویزیون استفاده می‌شود که البته در آیتم‌های دیگری خصوصاً شوینده‌ها و مواد غذایی حضور فعال دارند و امروز به برخی از هنرمندانی رسیده‌اند که شاید در عرصه کارهای سینمایی و تلویزیونی کم‌توفیقند و یا کارهای متعدد و شناسنامه‌دار به آن‌ها پیشنهاد نمی‌شود؛ و یا دوست دارند در جلوه‌ای جدید از خودنمایی حاضر باشند و پول و دستمزد بیشتری هم برسند.اتفاقی که برای “پژمان جمشیدی” که حضور پررنگی در تبلیغات دارد و تا به حال او را در تبلیغ تلویزیونی فرش و نرم‌افزار تلفن همراه دیده‌ایم؛ احتمالاً تیزر تبلیغاتی روغن سرخ‌کردنی هم با حضور “نیما فلاح و سحر ولدبیگی” را هم در خاطر مخاطب مانده است. “بهنوش بختیاری” هم در تبلیغی حاضر شد که نه ساختار متفاوت و جدیدی نداشت و نه حضورش به عنوان هنرمند و بازیگر کار را جذاب کرد؛ این تبلیغ را خانم بازیگر به همراه تعدادی از کودکان آن را اجرا کرده است.

بعضاً چهره‌های معروف دیگری همچون ورزشکاران هم در آگهی‌های بازرگانی دیده شده که حتی این روزها می‌توان چهره این افراد را در بنرهای تبلیغاتی در سطح شهر هم دید؛ اما دیدن برخی از بازیگران در این آگهی‌ها خصوصاً تلویزیون، برای مخاطب تعجب‌آور و جای تأمل دارد که دلیل استفاده از بازیگر برای تبلیغات تلویزیونی چیست و آیا همه درهای فعالیت‌های دیگر هنری به روی آن بازیگر بسته شده که به دامنِ آگهی‌های بازرگانی پناه آورده است؟

حالا باید دید این روند حضور بازیگران در تبلیغات و آگهی‌های بازرگانی چه در تلویزیون، چه فضای مجازی و بیلبوردهای شهری تا چه زمانی و چه شکل و شمایلی ادامه خواهد داشت؟ و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی صداوسیما ممنوعیت چند سال گذشته که شرکت هنرمندان به ویژه بازیگران در تبلیغات بازرگانی را غیرقانونی اعلام کرده بود، دوباره به همان حالت قبل برگردد و مخاطب به خاطر علاقه و حسّ همذات‌پنداری که با آن بازیگر خاص دارد گرفتار برخی از تبلیغات اغواگرایانه و نادرست و ترویج تجمل و فرهنگ‌های غلط دیگر نشود./تسنیم

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

یک دیدگاه

  1. گرفتاری زندگی این افراد زیاده ،‌خرجشون زیاده ، بالاخره باید بچه هاشون رو تو کانادا بدنیا بیاورند یا نه ؟
    جدا از هرشوخی نبود سناریو و فیلمنامه خوب هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا