اجتماعی

طرح صیانت اجرا شد؟

خبرمهم: آرمان ملی در یادداشتی به قلم نعمت احمدی نوشت وزیر محترم ارتباطات راه کوتاه محدودیت را بدون تصویب طرح صیانت در پیش گرفته است و عملا خروجی وضع موجود همان عملیاتی شدن طرح صیانت بدون تصویب آن است. این پرسش جناب محمد مهاجری را تکرار می‌کنم: وقتی کانال‌های ارتباطی بسته یا محدود می‌شوند، آیا به وزیر ارتباطات در کابینه نیاز داریم؟

آرمان ملی در یادداشتی به قلم نعمت احمدی نوشت : وزیر محترم ارتباطات راه کوتاه محدودیت را بدون تصویب طرح صیانت در پیش گرفته است و عملا خروجی وضع موجود همان عملیاتی شدن طرح صیانت بدون تصویب آن است. این پرسش جناب محمد مهاجری را تکرار می‌کنم: وقتی کانال‌های ارتباطی بسته یا محدود می‌شوند، آیا به وزیر ارتباطات در کابینه نیاز داریم؟

به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، مطلبی از آقای محمد مهاجری، روزنامه‌نگار وابسته به طیف اصولگرایان که به عنوان منتقد، حرف‌های حسابی می‌زند در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. در نوشته‌ای تحت عنوان «از ما اصولگراها! خطاب به آقای دکتر عیسی زارع‌پور فارغ‌التحصیل دانشگاه نیوساوت ولز استرالیا و وزیر محترم ارتباطات دولت سیزدهم می‌نویسد: در سال‌های بحبوحه جنگ، یکی از مشکلات قطع مکرر برق برای ساعت‌های طولانی بود. یکبار که وزیر نیرو برای اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی شد، یکی از نمایندگان گفت: روزی دو ساعت برق که وزیر نمی‌خواهد! و ادامه می‌دهد: حالا هم که طرح صیانت دارد تصویب می‌شود و اینترنت هم دارد کند می‌شود، وزیر ارتباطات می‌خواهیم چکار! در طنزی گزنده می‌گوید: «فقط می‌ماند تشکیلات پست که زیر نظر وزارت ارتباطات است. آن را هم بدهید به اسنپ و خلاص!» از طعنه دوم که می‌گوید: «البته تپسی بهتر است چون خودی هم هست» و به یکی از معاونان رئیس‌جمهور گوشه چشمی منتقدانه نشان می‌دهد. وقتی اسم وزارت پست و تلگراف و تلفن جای خود را به وزارت ارتباطات و فناوری داد نشانه پذیرش این واقعیت در عالم ارتباطات بود که دیگر گستره وزارت به پست و تلگراف و تلفن که مربوط به دوره قاجار است،  منتهی نمی‌شود بلکه دنیای پررمز و راز ارتباطات را داریم که هر روز وسیع‌تر و سریع‌تر می‌شود.

در دوره دانشجویی مستاجر منزل خانواده‌ای بودم که دو تا از فرزندان خود را برای ادامه تحصیل به آمریکا فرستاده بودند. چون کنکور آن سال‌ها فی‌الواقع کنکور بود و کسانی که در کنکور داخلی قبول نمی‌شدند، اگر امکانی داشتند راه سفر به خارج را در پیش می‌گرفتند و معروف بود کافی است هزینه سفر به خارج و خرجی دو، سه ماه اول را همراه داشته باشند. بعد از دو، سه ماه کاری پیدا می‌شود ولو ظرفشویی در رستوران‌ها که هم پولی برای غذا پرداخت نمی‌کنند و هم با انعام مشتریان می‌توانستند هزینه تحصیل خود را تامین کنند.

این خانواده متوسط که درآمد ثابتی داشتند، ناظر بودند که بخشی از هزینه ماهیانه را اختصاص به پول تلفنی می‌دادند که ماهی یکبار یا دوبار به فرزندان آن سوی آب‌های خود زنگ می‌زدند. ساعت‌ها مادر با تلفن کلنجار می‌رفت تا امکان تماس برقرار شود. پست و تلگراف و تلفن را به عینه درک می‌کردیم. شهرستان زرند محل تولد من هم تلفن نداشت و هرچند مدت یکبار دو خط تلگراف به مرحوم پدرم می‌زدم که با ارسال پول از سلامتی خود باخبرم کن. بسته‌های پستی هم مثل تلفن و تلگراف وابسته به وزارت پست و تلگراف و تلفن بودند. اما دنیای ارتباطات ناگهان تغییر کرد و تلفن همراه وارد زندگی شد. تلفن ثابت به کنار رفت، تلگراف جای خود را به مسیج و واتساپ ودیگر نرم افزارها داد.

نیاز به پست هم تنها به بسته‌های پستی شد که کمتر کاربرد دارد. فضای مجازی دیگر حاکم بر زندگی و سرنوشت مردم شد. امروزه دیگر نیاز نیست ساعت‌ها با شماره‌گیر تلفن وقت صرف کنید. کافی است با خرید بسته اینترنت تصویر طرف مقابل را آن سوی کره زمین تماشا کنید. درس هم معنای خود را به صورت حضوری از دست داده است. امتحانات شفاهی دکترای دانشجویان را در سال جاری نگارنده با دو، سه نفر از همکاران برعهده داشتیم. یعنی مصاحبه را ما انجام می‌دادیم. اتاق امتحان به یک کامپیوتر و مانیتوری نصب شده بر دیوار روبه‌رو وسیله ارتباطی استادان با دانشجویان بود. یک دانشجو از کرمان، دیگری از تبریز، بعدی از اصفهان و زاهدان و بندرعباس نه طی طریقی و نه هزینه سفری، بدون حضور دانشجو. اینترنت امروزی فرصت اشتغال بالایی را در پی دارد. مدیران باید کوشش کنند که اینترنت را وارد زندگی مردم کنند. در کشورهای توسعه یافته مدارس کم‌کم دارد تعطیل می‌شود. دوربین سه بعدی وارد فضای آموزشی شده است. دیگر لازم نیست شما برای دیدن آثار تاریخی فلان کشور هزینه کنید و به مسافرت بروید. با دوربین سه بعدی وارد فضای مثلا تهران می‌شوید و استاد شروع به تدریس می‌کند. یکی از اساتید ارتباطات تعریف می‌کرد در فرصت مطالعاتی خود در یکی از کشورهای توسعه یافته بخش اعظم منابع تدریسی و شیوه آن را از یوتیوب می‌گرفتند و در آن کشور در زمان فرصت مطالعاتی، منابع تدریس خود را از یوتیوب می‌گرفت.

وقتی به ایران برگشت دیگر از یوتیوب خبری نبود و به طبع بخش تدریس این استاد دوباره به صورت سنتی پای تابلو و با گچ یا ماژیک شروع شد. همین گوگل، میلیاردها داده را در خود ذخیره کرده است و با یک گردش کوتاه می‌توان اکثر دانش دیروز و امروز و فردا را بدون مراجعه به کتابخانه و استاد پیدا کرد. نمی‌دانم این وزیر ارتباطات در شرایط موجود تنها نام وزارتخانه‌اش از پست و تلگراف و تلفن به ارتباطات و فناوری تغییر کرده است یا اینکه بر بال تکنولوژی امروزی می‌خواهد فضای ارتباطی و فناوری را پیش ببرد. اگر چنین است چرا وضع اینترنت به این صورت درآمده است؟ طرح صیانت جز محدودیت، خیری عاید مردم نمی‌کند و محدودیتی که ایجاد می‌شود با هزینه‌کرد استفاده از وی‌پی‌ان، با صرف وقت بیشتر آن را دور زد. اما در این وسط مافیای وی‌پی‌ان سود کلان می‌برند. از این همه استفاده علمی از امکانات روز اینترنت خود را به بهانه صیانت از کاربران محروم می‌کنیم به این بهانه که مثلا فرد یا افراد ناباب از اینترنت استفاده بلاجهت می‌کنند و راه کوتاه انسداد اینترنت یا محدودکردن آن را پیاده می‌کنیم. آیا توانستیم با ویدئو، ماهواره، دیش و رسیور مبارزه کنیم؟ فضای کشور را با این همه هزینه از این تکنولوژی پاک کنیم. رادیو و تلویزیون ملی ایران چرا نمی‌تواند با این همه بودجه و پرسنل و امکانات در مقابل چند رسانه برون مرزی که تعداد پرسنل آنها قابل شمارش است رقابت کند.

تکنولوژی امروزی یک ابتدا دارد و یک انتها. همه رسانه‌ها همین خط سیر را دارند. شروعی و یک خروجی. اما محتوا فرق می‌کند. چرا مردم گوش به زنگ اخبار رسانه‌های برون مرزی هستند وقتی اخبار داخلی آنان را قانع نمی‌کند سراغ اخبار بیرونی می‌روند. وقتی اینترنت داخلی کارساز نیست و نمی‌توانیم از فرصت طلایی فضای مجازی آنگونه که دیگر کشورها سود می‌برند، استفاده کنیم، دو حالت پیش می‌آید: یا از جهان به کلی جدا و از سفره علمی مجانی پهن شده با تکنولوژی جدید محروم می‌شویم یا اینکه با صرف هزینه به صورت ناقص از بخشی از داده‌های بشری استفاده می‌کنیم

طبیعی است در این دنیای به شدت گسترده ارتباطی موضوعات و مسائلی هم پیدا می‌شود که با عرف و سنت ما سازگاری ندارد. آیا می‌توان به کلی از دیگر امکانات و نعمات خود را محروم کرد؟ داستان بستن مسجد به خاطر یک عرق‌خور پیش می‌آید. آیا باید مومنین را از برکت مسجد به خاطر اینکه فرد فاسد و فاسقی وارد مسجد شده است، با بستن درمسجد محروم کرد؟ وزیر محترم ارتباطات راه کوتاه محدودیت را بدون تصویب طرح صیانت در پیش گرفته است و عملا خروجی وضع موجود همان عملیاتی شدن طرح صیانت بدون تصویب آن است.

این پرسش جناب محمد مهاجری که در صدر نوشته آمد را تکرار می‌کنم: وقتی کانال‌های ارتباطی بسته یا محدود می‌شوند، آیا به وزیر ارتباطات در کابینه نیاز داریم؟ بستن و محدود کردن که وزیر نمی‌خواهد. برکات استفاده از امکانات امروزی و برنامه استفاده از امکانات امروزی و توسعه آن است که نیاز به مدیر دارد. ظاهرا طرح صیانت تصویب نشده، اجرایی شد.

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا