طولانیترین شب سال چقدر در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؟ یلدا ریشه در شعر فارسی
به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرمهم، یلدا یکی از دوستداشتنیترین مراسمهای ایرانی است و بهانهای است برای دور هم جمع شدن خانوادهها. گرچه امسال یلدا دیگر رنگ و بوی سالهای گذشته را ندارد اما رنگ یلدا هیچ گاه پاک نمیشود، همانطور که در طول این سالیان در ادبیات غنی کشور کاملا پررنگ بوده است.
یلدا یک جشن باستانی و یک میراث ناملموس فرهنگی است که نه به شیوههای رسمی بلکه به صورت شفاهی به نسلهای مختلف منتقل شده و بر اساس آن رسوم و سنتهایی شکل گرفته است.
شب یلدا (شب چله) با طلوع نخستین روز زمستان به پایان میرسد، پس از این رویداد، طول روزها به تدریج افزایش پیدا میکند، از این رو شب یلدا را «شب تولد خورشید» مینامند.
این شب سرد که فرا میرسد ایرانیان و دیگر کشورها که دارای فرهنگ مشترک با ما هستند بر اساس یک سنت دیرین دور هم جمع شده تا لحظههای شیرین و به یادماندنی را در کنار اعضای خانواده ثبت کنند.
برخی یلدا را فرصتی مغتنم برای گردآمدن اقوام و بستگان دانسته و بعضی دیگر آن را بهانهای برای تحبیب قلوب، صلح و آشتی، رفع کدورتها و استحکام پیوندهای عاطفی عنوان کردهاند.
نگاه به کارنامه هزار ساله ادبیات فارسی، نشان میدهد که شاعران این مرز و بوم در اشعار خود به این جشن و این شب رویایی اهتمام داشتهاند هرچند تعابیر و تفاسیر در اشعار برخی از این بزرگان متفاوت است.
اسماعیل آذر، استاد ادبیات فارسی درباره حضور یلدا در ادبیات گفت: آنقدر مضامین یلدا در ادبیات فراوان است که میشود یک کتاب از آن درآورد. یادی میکنم از مرحوم صداقت کیششیرازی که با زحمت فراوان اثری درباره یلدا به جا گذاشته است. در ادبیات، سیاهی یلدا به ظلم، زلف یار، طولانیبودن و نگاههای متفاوت دیگری در قالب تمثیل و تشبیه آورده شده است. حافظ میگوید: «صحبت حکام، ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید خواه بو که برآید». در بیت حافظ، صحبت یعنی مصاحبت و همنشینی که انسان را از نزدیکشدن به حکام دور میدارد و میگوید اگر نور هم میخواهید، از خورشید تمنا کنید نه مثلا از شمعی که بعد از مدت کوتاهی فرو میمیرد. سعدی هم میگوید: «نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست/ شب فراق تو هر گه که هست، یلداییست»؛ در شعر خاقانی آمده: «آری که آفتاب مجرد به یک شعاع / بیخ کواکب شب یلدا برافکند»؛ اوحدی مراغهای هم اینچنین سروده: «شب هجرانت ای دلبر شب یلداست پنداری / رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری». در ترانههای محلی هم میخوانیم: «شو یلدا درازه مو چه سازم؟ / پری در خواب نازه مو چه سازم؟ / تو بیدارش مکن مرغ سحرخون/ کبوتر جفت بازه مو چه سازم؟».
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر شعر آیینی نیز معتقد است اواخر سده چهارم به شعر و ادبیات پارسی راه یافته. او گفت: آیین یلدا در آغاز یک جشن ساده روستایی و بیشتر ویژه کشاورزان بوده است. به همین دلیل تا پیش از قرن چهارم که شعر و ادب پارسی بیشتر در انحصار خواص و دربار بود، از این جشن و رسوم آن در شعر پارسی کمتر میتوان نشان یافت. یلدا، بزرگداشت نور و روشنایی است، جشن زندگی و زایندگی. جشنی که کشاورزان، آن را در آخرین روز پاییز و بلندترین شب سال برگزار میکردند. پیشینه آیین یلدا را باید ابتدا در اشعار شاعران سبک خراسانی بررسی کرد؛ شاعرانی که به خاطر نگاه آفاقی به هستی، بیشتر به صورتگری و تصویرگری طبیعت میپرداختند. پس از قرن چهارم، یلدااندکاندک به شعر و ادب فارسی راه یافت. «عنصری بلخی» از اولین شاعرانی است که در سده چهارم در باره یلدا بیت زیر را با لهجه غنایی – عاشقانه سرودهاست: «چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه/ خال از رُخ زنگی بربایی شب یلدا». «ناصرخسرو قبادیانی» شاعر اخلاقگرای سده پنجم که در اشعار خود بیشتر به باطن و سیرت توجه داشته است، در بیتی یلدا را به ظلمت شب و معصیت، تشبیه کردهاست: «قندیل فروزی به شب قدر به مسجد/ مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا».
او ادامه داد: یلدا در شعرهایی که مضمون حکمی، اخلاقی و تعلیمی دارند، کنایه از دنیاست؛ در چنین اشعاری شب یلدا به ظلمت دنیا تشبیه شده است و مژده پیروزی نور بر ظلمت داده میشود، مانند سروده خاقانی در این بیت: «تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است/ تو شمع فروزنده و گیتی شب یلداست» که انسان آرمانی را به جان لطیف و جهان را به جسم کثیف تشبیه کرده است. حکایت یلدا در اشعار غنایی و عاشقانه، حکایتی دیگر است. حکایت از گیسوی بلند یار و شب هجران و انتظار. چنانکه سعدی میگوید: «نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست/ شب فراقِ تو هر شب که هست یلداییست».
از سوی دبگر پدرام جم، استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد میگوید از سده هفتم هجری به بعد به معنای طولانیترین شب سال مورد استفاده قرار گرفت. او گفت: در این دوره کاربرد یلدا عمومیت بیشتری در آثار ادبی یافت و آشنایی مردم عادی با این واژه نیز رو به فزونی گذاشت. در این سدهها، یلدا که تنها به مفهوم «بلندترین شب سال» شناخته میشد، بدون ملاحظه معنا و کاربرد اصلی آن (میلاد مسیح، ۲۵ دسامبر)، به تدریج جایگزین نام باستانی جشن آغاز زمستان ایرانیان شد. در نیمقرن اخیر، تصور نادرست و عجیبی پیرامون یلدا در نزد برخی ایرانیان به وجود آمدهاست.
او افزود: برخی با دستاویز قرار دادن معنای لغوی یلدا، آن را با زایش خورشید یا تولد ایزد مهر (میتره) در ارتباط دانستهاند. آنان این موضوع را با تعمیم دادن آن چه از کیش رایجی در قلمروی امپراتوری روم ـ که ایزد میتراس (از میتره) را در کانون خود داشت ـ متصور بودهاند، بر زمینه ایرانی انجام دادهاند و شواهد ایرانی را نادیده گرفتهاند. باید گفت که شواهد ایرانی، جشن و آیینی به یادبود زایش خورشید یا میتره نمیشناسد و این تصور متاخر اساس درستی ندارد.
گرچه امسال کرونا یلدا را تحت تاثیر قرار داد، اما امیدواریم سال آینده بتوانیم این جشن باستانی را چون گذشته با تمامی اهالی خانواده دور هم سپری کنیم. /ابتکار