به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، «کودکان کمتر از سایر گروهها در معرض ابتلا به ویروس کرونا هستند! جملهای که این روزها بسیار به گوش میرسد. علائم جسمی بیماری کرونا به خوبی شناسایی شده و هر روز از رسانهها اطلاعرسانی میشود اما چیزی که مغفول مانده است علائم روانی ناشی از شرایط ایجاد شده در کشورها به واسطه این بیماری است.
کودکانی که هر روز در معرض بمبارانهای خبری درباره ویروس کرونا هستند، از دوستانشان دور شدهاند، مدرسه نمیروند، فعالیتی در محیط باز ندارند، شرایط اقتصادی خانوادهشان تغییر کرده و نگرانی سلامت پدر و مادر و عزیزانشان را دارند تا چه اندازه متاثر از ویروس کرونا هستند؟
در واقع این ویروس هر گروهی را به نوعی مورد هدف و تاثیر قرار داده است و آسیبپذیری کودکان در این بین متاثر از بسیاری عواملی است که به واسطه شیوع کرونا ایجاد شدهاند.
اولین تاثیر ویروس در زندگی کودکان محروم شدن آنها از تحصیل و حضور در پارکها و فضای باز بوده است. انتقال پیامهای حاوی ویروس کرونا و آمار مبتلایان و مرگ و میر و صحبت از اخبار در خانوادهها آسیب دیگری بوده که آرامش کودکان را متاثر کرده و به سلامت آنها آسیب میرساند. افزایش تنشهای خانوادگی بین والدین و فرزندان نیز از دیگر تاثیراتی است که این ویروس و شرایط اجتماعی به دنبال داشته است.
نظرسنجی تلفنی ایسپا در سطح کشور با اندازه نمونه هزار و ۵۶۳ نفر در تاریخ ۲۴ الی ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ نشان میدهد ۱۵.۸درصد مردم در خانوادهشان تجربه زیاد شدن اختلافات و دعوا و مرافعه را داشتهاند. نکته حایز اهمیت این است که این میزان بیانگر تجربه دعواهای خانوادگی نیست، بلکه خانوادههایی هستند که دعواها و اختلافاتشان زیادتر شده است. با توجه به سرشماری سال ۹۵، حدود ۲۴ میلیون خانوار در ایران داریم که بر اساس نظرسنجی ایسپا نزدیک به ۱۶درصد آنها در دوران قرنطینه تجربه اختلاف و دعوا داشتهاند که با احتساب میانگین تعداد اعضای هر خانوار میتوان گفت تقریبا ۱۲ میلیون نفر در خانههایشان دچار اختلاف و دعوا شدهاند.
از کل افرادی که گفتهاند ایام قرنطینه در خانواده آنها دعوا و مرافعه زیاد بوده است ۶۴.۴درصد اظهار کردهاند این دعواها بین زن و شوهر یا پدر و مادر بوده است. ۳۳.۲درصد دعواها بین والدین با فرزندان و ۳۱.۶درصد اختلافات نیز بین فرزندان با یکدیگر بوده است.
چه این اختلافات بین والدین باشد، چه بین فرزندان یا در نوع شدیدتر آن بین والدین با فرزندان (که به واسطه ضعیفتر بودن کودک و آسیبپذیر بودن دچار زیان بیشتری میشود) باشد کودکان را دچار استرس و تنش میکند.
مقایسه آمارها نشان میدهد در بین خانوادههایی که از نظر اقتصادی آسیب دیدهاند تجربه اختلاف و دعوا ۱۷.۱درصد بوده و در سایر خانواده ۱۲.۵درصد گزارش شده است. میزان افزایش اختلافات بین افرادی که شغلشان را از دست دادهاند ۲۰.۴درصد است که بیش از سایر افراد است.
نظرسنجی دیگری که با مشارکت ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با اندازه نمونه ۱۰۲۸ نفر در تاریخ ۱۷ تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ توسط ایسپا اجرا شده است، مهمترین مشکلات خانوادهها در صورت ادامه شیوع ویروس کرونا در ابتدا مشکلات اقتصادی و امرار و معاش با ۶۳.۶درصد و در رتبه دوم آسیبهای روحی و روانی، اضطراب و کلافگی با ۲۸.۱درصد و در رتبه سوم مشکلات درسی و تحصیلی با ۷.۱درصد بوده است. همچنین موارد دیگری که ذکر شدهاند ماندن در خانه و بیرون نرفتن، اختلاف بین اعضای خانواده، نداشتن تفریح و اوقات فراغت بوده که هر کدام کودکان و سلامت آنها را در این دوران تحتتاثیر قرار میدهد. در آخرین نظرسنجی که با طراحی مرکز مطالعات اجتماعی شهرداری تهران در ۲ تا ۴ اردیبهشت ۹۹ در شهر تهران توسط مرکز افکارسنجی ایسپا اجرا شده است نیز، ۱۴درصد مردم گفتهاند در ایام قرنطینه تنشهای خانوادهشان بیشتر شده است.
طبق گزارش یونیسف، تجربه این سازمان در مواقع اضطراری بهداشتی قبلی نشان داده است که کودکان هنگام بسته شدن مدارس در معرض خطر سوءاستفاده و خشونت قرار میگیرند، خدمات اجتماعی قطع شده و تعاملات محدود میشود.
به عنوان مثال، تعطیلی مدارس هنگام شیوع ابولا در غرب آفریقا از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ منجر به افزایش سن در کار کودکان، بیتوجهی، سوءاستفاده جنسی و بارداریهای نوجوانان شد. در واقع آمارهای جهانی نشان میدهند متداولترین شکل خشونت کودکان در خانه اتفاق میافتد. در اکثر کشورها، بیش از ۲ از ۳ کودک توسط مراقبان مورد خشونت قرار میگیرند و حال که کودکان نمیتوانند از خانه خارج شوند، از معلمان، دوستان یا خدمات محافظت دور هستند چه اتفاقی میافتد؟
مجموع نتایج نظرسنجیهای ایسپا که در بالا ارایه شد، نشان میدهد ضرورت توجه سیاستگذاران به آسیبهای روانی ناشی از کرونا و برنامهریزی جهت بهحداقل رساندن این اثرات و همچنین توجه ویژه به کودکان که در این دوران میتوان گفت تقریبا مغفول ماندهاند را دوچندان میکند. کوچک شمردن درصدهای حداقلی و بیتوجهی به آنها و صرف توجه به اینکه ۸۴درصد خانوادهها افزایش تنش و درگیری در دوران قرنطینه نداشتهاند خطای بزرگی در سیاستگذاری است که میتواند آسیبهای غیرقابل جبرانی به دنبال داشته باشد.
در واقع ویروس کرونا به خوبی آموخت که بنیآدم اعضای یک پیکرند. در مواجهه با آسیبهای اجتماعی پیش آمده نگاه صرفا کمی به آمار و ارقام موجود میتواند بیراههای پیش روی سیاستگذاران قرار دهد. جامعهای که عضوی از آن درگیر آسیب شود هر چند آن عضو کوچک باشد و رقم درصد کمتری را به خود اختصاص داده باشد، قطعا تاثیرش را بر کل جامعه خواهد گذاشت. شاید این اثر الان در پیکره جامعه دیده شود، شاید آینده نزدیک یا آینده دور. کودکانی که امروز در خانواده تجربه تنش و خشونت را دارند، جوانان آینده همین جامعه هستند که هر یک نفر آنها میتواند دهها نفر را متاثر کند و بدون توجه به هشدارها، این بحران سلامتی به بحرانی اجتماعی تبدیل خواهد شد که عوارض آن به راحتی قابل ترمیم نیست. هر بحرانی در طول زمان بر عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اثرگذار است که تقدم و تاخر عوامل تاثیرپذیر بستگی به نوع بحران دارند. در مواجهه با بحران کرونا، عرصه بهداشت و بهدنبال آن اقتصاد اولین نشانههای مورد هدف بودهاند و به دنبال خود بحرانهای اجتماعی را بهدنبال خواهند داشت که عوارض آن تا مدتها بعد از رفع بحران کرونا همچنان ادامه خواهد داشت. لذا توجه به این عوامل و سیاستگذاری بهموقع برای پرداختن به مساله امری ضروری است. در حالی که این روزها درگیر نگرانی از سالم نگه داشتن خود و عزیزان هستیم، باید کودکان را نیز به خاطر بسپاریم که میتوانند قربانیان فراموش شده این بیماری همهگیر شوند. دفاع از کودکان در بحبوحه این بحران از نظر اهمیت همراستای دسترسی به داروها، واکسنها، تجهیزات بهداشتی و آموزشی است؛ چراکه آینده و فردای این کودکان مسئولیت امروز ماست./اعتماد