بوی بد تهران و فضای پرابهام درباره وقوع زلزله
خبرهای فوری: بوی بد پخش شده در تهران در روزهای پایانی آذر٩٨ و همچنین عصر روز چهارشنبه ۱۲-۱۰-۹۷ موجب شد تا گمانه زنی های مختلفی در مورد منشا و دلیل این بو به عمل آید. همزمان با این موضوع با اعلام نشدن قطعی دلیل و منشا این بو، اظهار نظرهای شبه علمی و بی ربط هم بعضا در رسانه های رسمی و غیر رسمی مطرع شد: مثلا ارتباط بوی منتشره در کرمانشاه در اوایل مهرماه ۹۶ با زمین لرزه ۲۱ آبان ۹۶ ازگله در نزدیکی مرز ایران و عراق و در ۱۵۰ کیلومتری غرب کرمانشاه! یا دیده شدن ابرهایی در منطقه ایلام و کرمانشاه و همزمانی با زلزله هایی که در منطقه مذبور رخ می دهند. همزمان هوای ابری تهران در روز شنبه ٢٣-٩-٩٨ و عصر روز دوشنبه ۱۸-۱۰-۹۷ و گمانه زنی در مورد اینکه این ابرها پیش نشانگر زلزله احتمالی در تهران هستند یا نه فضای پرابهامی را آفرید.
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، ظاهرا همچنان و تا اطلاع ثانوی علم گریزی بخشی از جامعه با سطحی کار کردن و رفتارهای هیجانی بعضی از متخصصان و سکوت و مسئولیت گریزی نهادهای رسمی ما، در چنین مواقعی تشدید می شود و مردم و مسئولان ترجیح می دهند، منبع اطلاع و تصمیم گیری خود را نظرات افراد غیر مرتبط قرار دهند. در محدوده جمعیتی تهران و البرز با حدود ۱۷٫۵ میلیون نفر جمعیت بر اساس این شبه اطلاعات چگونه می توان مدیریت سانحه کرد و چطور می شود در جهت کاهش ریسک حرکت کرد؟ به باور من باید توضیح دهیم که علم تلاشی در راه فهم، تبیین و پیشبینی وقایع جهان است. علم بر اساس قوانین طبیعی هدایت و با رجوع به آن قابل تبیین و در جهان تجربه، قابل آزمون و ابطال نیز هست. بسیاری بر این باورند که تفاوت علم و غیرعلم در روشهای خاصی است که دانشمندان برای تحقیق دربارهی جهان به کار میبرند. در بسیاری از علوم برای تحقیق از روشهای مشخصی استفاده میشود که در رشته های غیرعلمی از آنها خبری نیست.
یک نمونه بارز استفاده از آزمایش است. در تاریخ تحول علم جدید، استفاده از آزمایش نقطه عطفی به شمار می آید. یکی از جنبه های مهم علم، طرح نظریه است. نظریه علمی عبارت است از دانشی سامان یافته و قابل کاربرد در شرایط نسبتاً متفاوت و به ویژه سامانهای از مفروضات، علوم پذیرفته شده، تحلیلها، پیشبینی و یا تشریح طبیعت یا رفتار مجموعه مشخصی از پدیدهها… کار دانشمند فقط این نیست که دفترچهای بردارد و نتایج آزمایشها و مشاهدات خود را در آن ثبت کند. بلکه باید بر مبنای نظریههای عام این نتایج را تبیین کند.
در مورد مشخص زلزله ٢١-٨-٩۶ ازگله کسی که از بوی حس شده در کرمانشاه در اوایل مهرماه ٩۶ به عنوان مورد مشکوک به پیشنشانگر یاد می کند اساسا مشخص نمی کند که بر چه مبنایی و با توحه به کدام روش علمی این فرضیه مطرح شده است؟
– علم آن چیزی است که به عنوان قانونمندیهای طبیعت و زندگی از طریق فنون آزمایشی جدید، از طریق روش علمی و به صورت پویا به دست می آید.
– علم به پیشبینی آینده بر اساس قانونمندیهای جهان شمول و قابل آزمون میپردازد.
– این قانونمندیها را میتوان در هر عرصه تخصصی مطرح کرد.
– این پیشبینیها در جهان واقعی قابل پیگیری است.
– قانونهای علمی با قوانین ریاضی قابل بیان بوده و کوتاه و منسجم است.
– امکان کشف و ابطال هر گزینه علمی وجود دارد و سازوکاری قابل توضیح برای قانونهای علمی بر اساس نیروهای شناخته شده وجود دارد.
– و بالاخره نوشتهها و گزارههای علمی در صورت ابطال با گزاره جدید جایگزین میشود.
با ایجاد هیجان و انتساب بوی متعفن نمی توان به علم و توسعه آن کمک کرد. پایین بودن سطح سواد عمومی، نبود برنامه آموزش علمی همگانی موفق، عدم دقت در برنامه آموزش علمی در مدارس و ژورنالیسم علمی بیدقت همه از عواملی هستند که به ترویج شبه علم کمک میکند.
مطرح کردن گذاره هایی که نه قابل ابطال و نه قابل اثباتند، مانند احتمال خروج گذاز گوگرد از درون گسلها، (از کدام منشا انتشار گوگرد؟ و دقیقا از محل کدام گسلها؟ مشخص نیست)، به بهانه اهمیت مرضوع زلزله تهران، عملا بهره گیری از شبه علم و ضد علم در تبلیغ فرضیه ای است که با واقعیت زمینی قابل توضیح نیست.
در همین راستا در ذیل از دو دسته پیش نشانگر زلزله؛ پیش نشانگرهای ژئوفیزیکی و پیشن شانگر اقلیمی یاد می شود:
ساماندهی پیش نشانگرهای ژئوفیزیکی و ژئودتیکی
تغییراتی که در نشانه های ژئوفیزیکی و ژئودتیکی قابل ثبت زیرزمینی، زمینی و جوی دیده می شود، در زلزله های قبلی ثبت شده کاربرد مناسبی داشته است. این تغییرات در مغناطیس و گرانی زمین و همچنین تغییرات در دمای خاک در نزدیکی سطح زمین قبل از رخداد زلزله ها شناخته شده و می توان با ساماندهی آنها به پیشبینی زلزله کمک کرد. مانند:
– تغییرات امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بسیار پایین در اثر پدیده های طبیعی نظیر طوفان، رعد و برق و زمین لرزه.
– بررسی انواع روشهای فرابینی بر اساس ناهنجاریهای مغناطیسی، الکتریکی و الکترومغناطیسی و درجه اعتبار کنونی آنها مانند روش Van که هم اکنون منسوخ شده است یا روش فرکانس بسیار پایین (ELF) و فرکانس فوقالعاده پایین (ULF) که دارای اعتبار علمی هستند.
– استفاده از امواج الکترومغناطیسی به عنوان پیش نشانگر قبل از وقوع زمین لرزه.
– لزوم استفاده از تجهیزات موردنیاز مانند گیرنده های ULF، ELF (قابلیت حذف نویزها (ارتعاشات نامطلوب) مربوط به رعد و برق و زمینه) و دستگاه ساده Ione detector (برای دقیق تر ساختن سامانه فرابینی).
– مطالعه پیش نشانگرهای ژئودتیک بر اساس تغییر هندسه و یا فیزیک زمین و کرنش حاصل از اعمال نیرو به مقوله پیشبینی می پردازد.
– لزوم انجام گرانی سنجی جهت تعیین ارتفاع، ترازیابی هندسی، تعیین محل گسلهای مدفون از طریق حل روابط معکوس و فرابینی تغییرات شتاب جاذبه در زمان برای پیش بینی زمین لرزه.
– توجه به مزایای استفاده از روش پردازش تداخلسنجی دهانه رادار ترکیبی (InSAR) از جمله دقت مکانی بالا و وسعت مکانی بالا جهت مطالعه حرکات زمین ساختی.
– امکان بهکارگیری روش گراویمتری در کنار روشهای تکمیلی دیگر به جای لرزه نگاری در مناطق شهری برای تشخیص گسلهای زیرسطحی.
تغییرات اقلیمی و احتمال ارتباط آنها با مساله رخداد زمینلرزه:
در مطالعات قبلی دیده شده است که تغییر حرارتی کلان در سطوح زمین (نظیر ذوب یخ های قطبی و همچنین خشکسالیهای بزرگ) می توانند دارای پیامدهایی نظیر رخداد زلزله ها باشند. احتمال ارتباط پدیده های تغییرات اقلیمی در بحثهای آغازین مطرح شده و موضوعی تخصصی است که با تلاش در آن میتوان به پیشبینی زلزله کمک کرد. بنابراین باید به موارد زیر توجه کرد:
– در ۵۰ سال اخیر، تغییرات دمایی در شمال شرق ایران به اندازه ۴ درجه سانتیگراد بوده است که این رقم در مقایسه با مطالعات جهانی بسیار بالا است و هشدار دهنده افزایش دما با شیب تندی است.
– تغییرات اقلیمی در سطح زمین مانند آب شدن یخها و ارتباط آن با زلزله ها.
*استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسیو مهندسی زلزله و عضو وابسته شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم