به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، شما نمیتوانید از تجمعات تودهواری که ویژگی اصلی آنها «بیرهبری یا رهبری ناپذیری»، «بیشکلی»، «نظم ناپذیری» و«حرکت تودهوار» است توقع داشته باشید در یک مکان یا محل مشخص تجمع کنند. آیا مشکل اساسی مدیریت کردن تجمعات است؟
اعترضات اخیر و نحوه مواجهه برخی مسئولان، مدیران، فعالان سیاسی و حتی به اصطلاح کارشناسان، نشان داد که متاسفانه درک و تشخیص درستی از آنچه رخ دادهاست ندارند! برخی صورتمسئله را حذف کردند، برخی آن را به سطوح دیگری تقلیل دادند یا بسیاری از متغیرها و عوامل مهم را نادیده گرفتند! وعجبا که با چنین درک و دریافتهای نادرستی به ارائه راه حلهایی پرداختند!
یکی از موضوعاتی که پس از اعتراضات اخیر، از سوی برخی از صاحبمنصبان، سیاسیون و حتی منتقدان، به شکل جدی مطرح شد موضوع «تعیین مکان برای تجمعات قانونی» بود؛ به نحوی که گویی این عده (برای مثال در وزارت کشور، استانداری و شورای شهر تهران) گمان میکنند وجود نداشتن مکانهایی مشخص در شهرها برای تجمعات «قانونی» مهمترین دلیل به اغتشاش یا به خشونت کشیده شدن تجمعات اخیر بودهاست! در این میان برخی مسئولان هم با دستپاچگی و به گونهای غیرکارشناسی (و البته غیر منطقی) از تلاش مجدد مجلس، دولت یا شورای شهر برای تعیین مکانهایی برای تجمعات سخن گفتند!
در اینجا ذکر چند نکته ضروری است:
۱ـ اساسا چرا تجمعات به خیابانها و کوچهها کشیده میشود؟ برای آنکه اعتراض دیده شود و صدای مردم معترض شنیده شود. تجمع یا راهپیمایی مردمی زمانی شکل میگیرد که مکانیسمهای موجود امکان شنیده شدن حرف و نظر گروه معترض را فراهم نکند. مسئولان و سیاسیون به اشکالات موجود در این مکانیسمها چه قدر توجه دارند؟
۲ـ ظاهرا برخی مسئولان و سیاسیون هنوز ماهیت و شکل اعتراضات اخیر را درک نکردهاند! «بیرهبری و رهبری ناپذیری»، «بیشکلی» و اساسا «نظم ناپذیری»، «تشکیل و حرکت تودهوار» و در عین حال «متشتت، ناهمگون و گوناگون بودن» از مهمترین ویژگیهای اعتراضات و تجمعات اخیر بود! شما واقعا از چنین تجمعاتی با چنین ویژگیهایی، و تحت مکانیسمهای ناتوان سیاسی موجود، انتظار دارید در یک نقطه یا مکان مشخص، تشکیل شوند؟ از معترضانی با این ویژگیها و با این تیپولوژی متعد، انتظار دارید که در یک محل گردهم بیایند و مدیریت شده یا مدیریتپذیر اعتراض کنند؟
و به فرض محال، اگر چنین شد، نتیجه این اعتراض و مکانیسم تعریف شده برای شنیده شدن یا موثر بودن چنین نوع اعتراضاتی چه خواهد بود؟
آیا مشکل اساسی نحوه برگزاری یا مدیریت کردن تجمعات است؟ ندیده گرفتن سرشت و ویژگیهای واقعی تجمعات بنزینی و تحلیل نحوه شکلگیری و گسترش آنها و مهمتر از همه توجه نکردن به عوامل و متغیرهایی گوناگون موثر در این زمینه ـ از جمله فقدان ساز و کارهای درست (و نه جعلی) فعالیتهای حزبی، مانع از تجربهآموزی موثر ما از تجمعات اخیر خواهد شد.
۳ـ در جامعه متکثر ایرانی، در شرایطی که احزاب واقعی وجود ندارند و اساسا زمینه، شرایط و امکان عملی تشکیل احزاب و فعالیت آنها (حتی در چارچوب قانون اساسی موجود) وجود ندارد، صدا و خواست مردم چگونه باید شنیده شود؟ مردمی که نه عضو حزبی هستند نه عضو تشکیلات مشخصی، چگونه باید برای راهپیمایی یا تجمع اعتراضی مجوز کسب کنند؟ در یک مکانیسم تعریف شده، دولت مطابق با قوانین و مقرراتی، که باید وضع شود، میتوانند از احزاب و تشکلها بخواهد تا تجمعات خود را ـ که با شرکت اعضای آن احزاب و تشکلها تشکیل میشود ـ در مسیرها یا مکانهایی مشخص برگزار کنند اما:
الف ـ در شرایطی هستیم که عملاً هیچ فعالیت حزبی مشخص و واقعی وجود ندارد؛ ما حزب در معنای واقعی نداریم بلکه با تعدادی جناج، گروه، گروهک یا جبهه یا تشکل سیاسی الیگارشیک یا شبهالیگارشیک/تکنوکرات مواجهیم (هر یک از تشکلهایی که اینک در کشور ما با مجوز وبه عنوان حزب فعالیت میکنند چه تعداد عضو از بین شهروندان جامعه دارند؟)
ب ـ ما هیچ قانونی برای مکانمند کردن راهپیماییها یا تجمعات اعتراضی نداریم به جز در اصل ۲۷ قانون اساسی که چنین آمدهاست: «تشکیل اجتماعات و راه پیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است.»؛ اما واقعیت این است که این اصل قانون اساسی در عمل هیچ وقت به این نحو اجرایی نشده است اگر چه برای تعیین چگونگی اجرای آن تاکنون دست کم دو آیین نامه و یک قانون هم تدوین شده است؛ اول آیین نامه چگونگی تامین نظم و امنیت اجتماعات و راهپیماییهای قانونی مصوب سال ۸۱ در هیئت دولت، دوم بند خ ماده ۱۳ قانون جدید احزاب مصوب سال ۹۵ و سوم دستورالعمل اجرایی تامین نظم و امنیت در مراسم اجتماعات و راهپیمایی های قانونی مصوب شورای امنیت کشور در سال ۹۵ که البته متن این مصوبه آخر محرمانه است و تنها به استانداریها و فرمانداریها از طریق وزارت کشور اعلام شدهاست.
«مکان تجمع» صرفا یکی از متغیرهای اصلی در هر نوع اعتراض یا راهپیمایی و گردهمایی اعتراضی است. مضافا اینکه «فضای مجازی» نیز اینک چنین کارکردهایی را ایفا میکند؛ شکلگیری پویشهای متعدد در فضای مجازی، بدون اینکه نیازمند تجمع حضوری افراد یا افزایش احتمال وقوع خشونتهای فیزیکی باشد.
گذشته از اینها، کسانی که بر تعیین «مکان تجمع» تاکید میکنند بهتر است به این پرسشها پاسخ دهند که قرار است در چند شهر محلهایی برای تجمع یا به اصطلاح راهپیماییهای اعتراضی در نظر گرفته یا فراهم شود؟ ۱۰۰ شهر؟ ۲۰۰ شهر؟ طبق اعلام وزارت مسکن وشهرسازی، در ایران امروز تعداد ۱۱۵۰ شهر وجود دارد (که در میان آنها ۱۰ کلانشهر و ۳۳۰ شهر با جمعیت بین ۲۳ تا ۷۰۰ هزار نفری قرار دارد).
از شهرنشینها که بگذریم روستائیان چگونه باید اعتراضات و نارضایی احتمالی خود را نسبت به موضوعات گوناگون اعلام کنند؟
اگر تعداد تجمعکنندگان مثلا در شهر تهران بیش از جمعیت ورزشگاه شیرودی یا آزادی بود باید چه کرد؟ باید به آنها گفت که لطفا به خیابانها تشریف نیاورید؟
درک کنیم که صرفاً تعیین محلها یا مکانهایی برای تجمعات اعتراضی، در وضعیت ریشهدار کنونی، مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه در شرایط فعلی و با نواقص موجود، شرایط را پیچیدهتر خواهد کرد. /فرارو