پریا چوبک
موضوع حجاب و لزوم سختگیری بیشتر برای بالا بردن الزام عمومی به رعایت شیوههای مشخص از پوشش، مدتی است که دوباره شدت گرفته و صحبتهای بسیاری چه در رد و چه در تأیید برخوردهایی ایجابی برای مواجهه با آنچه بدحجابی خوانده میشود، شکل گرفته است. اما این مطلب ابعاد دیگری نیز دارد که شاید کمتر بدان توجه شده و آن تقابل زنان بر علیه زنان است.
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، اینک که شعار حجاب علیه بیحجابی از سوی عدهای با اعمال خشونت بیشتر سر داده میشود، نتیجهای جز دوگانگی و افتراق میان مردم کوچه و خیابان نداشته و اثرات نامطلوب اجتماعی را میان زنان و دختران فزونی میدهد. زنانی که همواره در کنار یکدیگر در جامعه با هر سبک و سلیقهای زیستهاند، با یکدیگر دوستی و مراوده داشتهاند و در سختترین شرایط دوشادوش یکدیگر در کشوری متحد و یکپارچه زندگی کردهاند اکنون در یک تقسیمبندی غیرحرفهای به دو دسته جدا تقسیم شدهاند که به هر دسته برچسبی تبعیضآمیز تحمیل شده است که گاهی اعضای یک خانواده در دو نسل را نیز مقابل یکدیگر قرار میدهد. با اینکه عنوان میشود خشونت، موضوع بیحجابی را نشانه رفته اما زنانی که حجاب کامل را با افتخار به عنوان پوشش خود انتخاب کردهاند، نیز از گزند کنایات و تهمتها به سبب تندرویهای غیر کارشناسانه، در امان نماندهاند و آنها نیز خشونت را به شکل دیگری تجربه میکنند. از آنجا که هدف طرح حجاب، تشویق جوانان و ترویج پوشش اسلامی عنوان میشود، این سوال مطرح است که چگونه طرحهای تنبیهی میتوانند اشتیاقآور قلمداد شوند در حالی که بیم آن میرود که دختران جوان محجبه از ترس قضاوت شدن در میان همسالان، به جای افتخار به پوشش خود از آن اجتناب داشته باشند.
با وجود اینکه سران قوا همواره تأکید بر پیروی همه دستگاهها از قوانین و رعایت اعتدال در مواجهه با موضوع حجاب داشتهاند اما برخوردهای سلیقهای با موضوعاتی از این دست و عدم توجه به تجارب ناکارآمد گذشته و حساسیت موضوع، تنها سبب افزایش آسیبهای اجتماعی، از بین بردن نشاط در جامعه، بروز دوقطبی سازی و فرسایش نیروی پلیس خواهد شد که اثرات مخرب خشکسالی فرهنگی را با خود به همراه خواهد داشت.