دکتر سید محمد نقیب
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، در روزهای اخیر، چندین خبر مبنی بر از بین رفتن ۹۵ درصد از آب دریاچه ارومیه در خبرگزاریهای داخلی منتشر گردید. این اخبار حزنانگیز، فاقد هیچ بنر ترحیم و حجله و سوگنامهای بود و لذا دردی بر دردمان افزود، چه اندوهی بزرگ را فقط به خبر نشاند. ارومیه بخشی از طبیعت ایران بود، بله دقیقاً بود و نه چیزی بیشتر از این، چون ما ایرانیان عادت داریم از کنار فجایع بزرگ راحت بگذریم. هم اکنون جای آن دریاچه مصفا، شورهزار و شن زاری قرارگرفته، که بهطور طبیعی بجای تلطیف هوا و هزار خاصیت مثبت دیگر، در آلودگی بیشتر هوای کشور توسط ریزگردهایش نقشآفرینی خواهد کرد. جداً دستمان درد نکند خسته نباشیم. به خدا قسم طی تاریخ هیچ دشمنی با ما این کار را نکرد، ما پارهای از خود را از دست دادیم آن هم به دست خودمان؛ عضوی از کشور ایران خشکید و مرد.
طی این چند سال اخیر، اخبار مربوط به احتضار دریاچه ارومیه، غم سنگینی بر جانمان مستولی میساخت. در کنار این اخبار، گهگاهی صحبت از راهکارهای احیاء آن بود، نیمه شادیایی توأم با حزن وجودمان را میگرفت، شادی احیاء و غم اینکه کدام پزشک حاذقی وجود دارد که آن را احیاء کند؛ در حالی که پزشکان حاذق بودند و پزشک نمایان آن را به این روز انداختند. هم اکنون قدر مسلم این است که ارومیه مرده و کسی پاسخگو نیست و علت مرگ آن نیز معرفی نگردیده است. دریاچهایی که در کتاب زند اوستا و سایر منابع کهن تاریخی ما از آن نام برده شده؛ دیگر وجود ندارد. اما چه کسانی باعث این فاجعه ملی گردیدند. قطعاً ما پاسخی در این رابطه نخواهیم شنید!! چون بانیان آن از این قبیل کارهای خیر چه بسا زیاد انجام داده! و هنوز هم در رأس بعضی کارهای اجرایی کشور به خدمات جاهلانه خود مشغول باشند. که بقول ضرب المثل مشهور:
دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت میزند نادان دوست
اگر از فرد و افراد مقصر بگذریم، علل و عوامل چندی در خشک شدن این دریاچه موثر بودهاند از جمله: “سدسازی بی رویه؛ احداث بزرگراه بر روی دریاچه؛ استفاده بیرویه از منابع آب حوزه آبریز دریاچه؛ و همچنین بارش کم برف و باران در سالهای اخیر. تحقیقات محققین نشان داده خشکسالی تنها به میزان ۵ درصد در از بین رفتن آب دریاچه موثر بوده و سایر عوامل، نقش اصلی را در از بین بردن آن داشتهاند”. در هر حال ارومیه بزرگترین دریاچه آب شور کشورمان و ششمین دریاچه بزرگ آب شور جهان مرده و همراه مرگ او صدها گونه گیاهی و دهها گونه جانوری به مغاک مرگ و خاموشی فرو رفتهاند. باید یادآوری کرد که این دریاچه در سال ۱۳۵۲ به عنوان پارک ملی در کشور به ثبت رسید و در بعد جهانی نیز یونسکو آن را به عنوان یکی از ۹ زیستگاه بینالمللی کره زمین به ثبت رسانده بود.
حال هرچه بود به انتها رسید دستمان درد نکند، فقط این نکته یادمان باشد، فجایع ملی در نسل آینده تصویر بسیار زشتی از نسل مسبب آن اتفاقات باقی میگذارد، کما اینکه ما نمیتوانیم مسببین قراردادهای ننگین دوره قاجار و پهلوی و نقش مردم بیتفاوت آن دوران را به فراموشی بسپاریم.
نکته آخر: اگر در خصوص تصمیمهای بزرگ از بزرگان با نام و بینام کشورمان و یا حتی از متخصصین خارجی مدد بگیریم این آموزش هیچ کسرشأنی برای مدیران اجرایی کشور نخواهد داشت و قطعاً جلوی فجایع بزرگ را خواهد گرفت و دیگر حضور و هشیاری تشکلهای مردمی غیر وابسته به دولت است که با حضور هوشمندانه خود اگر نتواند جلوی همه فجایع ملی را بگیرد بهطور یقین در کاهش آنها بسیار موثر خواهند بود.