جزییات آخرین تماس میترا استاد و عکسهایی که برای یک خبرنگار فرستاد / میترا استاد مدعیشدهبوده نجفی از همسر اولاش طلاق گرفته و دیگر هیچ مال و اموالی ندارد
خبرهای فوری: خبرنگار انصافنیوز که روز قتل میترا استاد خبر دادهبود استاد با او برای گفتوگو تماس گرفته آن تماس و تماس های پیشیناش را در یادداشتی، کاملتر روایت کرده. او نوشته:
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، «تماس اول ما در پاییز ۱۳۹۷ با خنده میگفت که تمام قولهای نجفی را ضبط میکرده و بارها تاکید کرد که نجفی گفته عاشقاش است و اصرار داشت که این جمله در مصاحبه باشد.
عکسی از خودش و نجفی فرستاد در مشهد؛ عکسی رسمی در فضای حرم امام رضا، با حجاب چادر مشکی.
میترا استاد در پاسخ به سوالم که آیا ازدواج و ارتباط با شما دلیل فشارهای سیاسی برای استعفا بوده گفت: «مگر میشود ازدواج کسی دلیل استعفایاش شود؟ یا اینکه من خواسته باشم که ایشان اصلا به شهرداری نرود؟ ما تصمیم به ازدواج داشتیم و نامزد بودیم.»
«تماس دوم ما مربوط به میانه دی ۱۳۹۷ بود. تماس گرفت وگفت میخواهد حرف بزند، گفت که اوضاعاش خوب نیست و در زندگی زناشوییاش زیر فشارهای فراوانی است.
صدایاش گرفته بود، گفت مدام درگیری دارد و ادعا کرد با او بدرفتاری میشود. تاکید میکرد بر صداهای ضبطشده از قولهایی که شنیده بوده.
در نهایت گفت تا هشت بهمن صبر می کند که معلوم نبود قرار است تا هشت بهمن چه اتفاقی بیفتد. هشتم همن ماه هم خبری از او نشد تا آخرین تماسش، یعنی عصر روز قبل از کشتهشدن.
آخرین تماس ما دوشنبه ششم خرداد بود؛ ساعت حدود سهبعدازظهر نامآش روی گوشیام افتاد. ادعا کرد نجفی همسرش را طلاق داده و گفت قصد دارد این موضوع رسانهای شود. هفتدقیقه حرف زدیم…
از او خواستم به دفتر انصافنیوز بیاید تا درباره تمام این ماجرا، از ابتدا تا همانروز گفتوگو کنیم. استاد گفت میآید، گفتم فردا – سهشنبه – قرار را بگذاریم.
ساعت ۷:۰۴ غروب پیامک زد که «ما میریم مسافرت ان شاءا… بهتون خبر میدم برای قرار حضوری»… اما نفهمیدم منظورش ا. «ما» با چه کسی یا کسانی بود، با نجفی؟ تا دیروزش از اینکه پسری دارد هم بیخبر بودم.
صبح بود که دیدم ساعت دوازده و ۴۰ دقیقه بامداد دو عکسنوشته برایم در واتسآپ فرستاده؛ مضمون یکی شراکت ساکتان در ظلم با سکوت مقابل آن بود، دیگری این بود که دو چیزی که انسانیت را در وجود آدمی از بین میبرد یکی سکوت به وقت فریاد و دیگری فریاد به وقت سکوت است.
در تماس آخرش حرفهایی زد که خودش مایل بود رسانهای شود. گفت: «میخواهم برای آبرویام کاری کنم، نجفی هم اگر میخواهد برای آبرویاش کاری کند».
صدایاش از عصبانیت لرزشی محسوس داشت وقتی با حرص گفت: «زن اول شان طلاق گرفتهاند و الان دکتر هیچچیزی ندارند، به خاک سیاه نشستهاند».
شاید درست خاطرم نباشد اما در جایی دیگر هم گفت که وعده و وعیدهای زیادی شنیده و قولهای فراوانی به او داده شده که به هیچیک عمل نشده. گفت که میخواهد حتما رسانهای شود و حتی اگر شده خودش در رسانههای مجازی این کار را کند.
وقتی پرسیدم با دکتر زندگی میکند، گفت: «بله!» و ادعا کرد «نجفی اصلا با آن همسرش زندگی نمیکرد، پیش از من هم زندگی نمیکرد. به من گفته بود که ما از هم جداییم و قول داده بود پس از ازدواجمان کاری کند که همسر اولش طلاق بگیرد.
خود خانمشان هم گفته بود که من هستم اما هر زمان که با شخص دیگری خواستی ازدواج کنی، میروم. بعد از ازدواج هم که میپرسیدم کی طلاق میگیرید مدام میگفتند فردا، دو روز دیگر، سه روز دیگر…»/ انصافنیوز