به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، پخش کلیپ پسر بچه ۱۴ ساله در لایو یکی از شاخهای مجازی واکنشهای گستردهای را در پی داشت. اکثر این واکنشها از جنس آه و دریغ وای کاش بود. فاصله بین فرزندان و والدین همیشه وجود داشته است ولی به نظر میرسد این روزها فاصله میان این دو گروه بسیار زیاد شده است. یک روز نوجوانی خود را با اسلحه میکشد و والدین از چگونگی دسترسی او به اسلحه اظهار بیخبری میکنند و روز دیگر نوجوانی ۱۴ ساله بدون اطلاع پدر و مادرش به لایو میرود و بیپرده از مسائل جنسی و شخصی با یک غریبه حرف میزند. این موضوع باید از ابعاد مختلفی بررسی شود. در این نوشته ما سعی کردیم به برخی از این ابعاد بپردازیم.
نگاه رسانهها، مردم و تحلیلگران
مطلبی در این باره نوشته است: «چند روزی است فیلم گفتگوی نوجوانی با یک زن معلومالحال درحال توزیع است که انسان را یاد داستان قورباغه پخته میاندازد فضای مجازی آنقدر آهسته جامعه ما را بیغیرت نمود که بخشی از جامعه هیچ احساس خطری نکرد.» این خبرگزاری لزوم کنترل فضای مجازی را مطرح کرد و نوشت: “رها شدگی فضای مجازی شتابدهنده نابودی فرهنگی شده، البته برخی از کشورها با تدارک قوانین سخت گیرانهای متناسب با ارزشها و مبانی خود سعی در تاخیر این فروپاشی دارند.” در این مطلب آمده است: «جریانی مرموز مدیریت فضای مجازی را مساوی واژه فیلترینگ کرده و با تابوی فیلترینگ همه را ترسانده و هر نوع مدیریت این فضا را دیکتاتوری در ذهن مخاطبان جا انداخته است.» از طرف دیگر منتقدان میگویند این ویدئو ربطی به اینستاگرام ندارد و به آموزش و تربیت ارتباط دارد. از تحلیلها و نگاههای کاربران که شاید بیشتر با این موارد آشنایی دارند و به موارد مشابهی در فضای مجازی برمیخورند برمیآید که مقصر یک فرد یا یک نهاد خاص نیست؛ پدر و مادرها، آموزش و پرورش، معلمان، متولیان نظارت بر فضای مجازی، دست اندرکاران امور فرهنگی، مبلغان دینی و… همه و همه یک طرف ماجرا هستند و کوتاهی آنها در رها کردن کودکان و نوجوانان در بحرانیترین سنین دوران زندگی هیچگاه قابل بخشش نخواهد بود.
واکنش جهرمی به ویدیو پسر ۱۴ ساله در اینستاگرام
محمد جواد آذری جهرمی گفت که ویدئویی تلخ و آزاردهنده بوده است. اما او از کسانی که این ویدئو را دلیلی برای لزوم فیلتر اینستاگرام میدانند انتقاد کرد. وزیر ارتباطات در موضعگیری خود گفت: « فردی این ویدیو را برای من فرستاد و گفت که اتاق فکری برنامهریزی کرده تا این فیلم را به صورت گسترده پخش کنند و به شما برای فیلتر اینستاگرام حمله کنند. به ایشان پاسخ دادم و هر چند ایشان گفت تدبیر کنید، ولی گفتم که طبیعتاً مسئولیت حوزه پالایش و فیلتر با مجموعههای دیگری هست که طبیعتاً آنها در مورد این مکانیزمها خودشان نظر میدهند.» آذری جهرمی تاکید کرد: «فیلم تلخ و آزاردهنده بود به نظر میرسد نهادهایی که مسئولیت امدادرسانی به کودکان و نوجوانان در این شرایط را دارند باید وارد عمل شوند و باید به جای پخش این فیلم به وضعیت این خانواده رسیدگی کرد. من هم از همان سه یا چهار شب پیش خواستم که آدرس پیدا کنند و همکارانمان بروند و اگر میتوانیم به این خانواده و این بچه کمک کنیم و باید این بچه معصوم را از این شرایط نجات داد. » وزیر ارتباطات با بیان اینکه به جای دعوا کردن باید به اصل مطلب که نجات دادن آن بچه است بپردازیم، اظهار کرد: «اگر نهادهایی مسئولیت تربیت و مسائل فرهنگ را مد نظر داشته باشند این مسائل به وجود نمیآید.» وزیر ارتباطات در پاسخ به پرسشی پیرامون دلیل عدم پیگیری اینترنت ویژه کودکان اظهار کرد: « ما به جد این مسئله را از روز اول پیگیری کردیم و شما بروید ببینید چه کسی از من در دادگاه شکایت کرد تا طرح اینترنت کودکان متوقف شود. »
همیشه بین والدین و فرزندان فاصله وجود داشته است
اما بحثی که در این میان لازم است مورد مداقه قرار گیرد فاصله میان والدین و فرزند است.یعنی یک نوع بیاطلاعی از شرایط فرزند خانواده که خطرناک به نظر میرسد و با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد.در این خصوص دکتر مریم جلالی کارشناس فرهنگی به آفتاب یزد گفت: « همه از زاویه دید خود به این مسئله نگاه میکنند و هیچکس خودش را جای آن نوجوان نمیگذارد تا از منظر او به مسئله نگاه کند. باید بدانیم شرایط آن بچه چیست که حاضر شده است در یک لایو چنین حرفهایی را بیان کند؟ چه پروسهای او را به این نقطه رسانده است. ما داریم از منظر خود، تنها معلول را بررسی میکنیم و به علتها نمیپردازیم. آیا واقعا پدر و مادرها از فرزندان دور شدهاند؟ همه بچههای ۱۴ ساله این تجربیات را داشتهاند. ما باید بررسی کنیم چرا این پسر بچه برایش مهم نیست بقیه بفهمند و بیپروا صحبت میکند. این چندان چیز عجیبی نیست، عجیب این است که او به جلوی دوربین آمده است و قبح این کار ریخته. همیشه بین والدین و فرزندان فاصله وجود داشته است. نمیشود این فاصله را از بین برد زیرا اگر از بین رود نسلها پیشرفت نمیکنند.»
والدین آشنایی زیادی با فضای مجازی ندارند
دکتر سعید معدنی استاد دانشگاه و جامعه شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت: « در تاریخ همیشه بین فرزندان و والدین فاصله وجود داشته است. اما این خلاء را گاهی اوقات تعداد فرزندان پر میکرد و فرزندان در منزل احساس تنهایی نمیکردند چون خواهر و برادر داشتند. در گذشته سن ازدواج پایینتر بود و افراد با فرزندان نخست خود فاصله سنی زیادی نداشتند و میتوانستند با فرزندان خود همراهی داشته باشند. امروزه سن ازدواج بالا رفته و در همین راستا فاصله بین فرزندان و والدین زیاد شده است و تا حدودی درک متقابل از یکدیگر کمتر شده است. امروزه نوجوانان غالبا یا تک فرزند هستند یا یک خواهر یا بردار دارند. در سوی دیگر هم ارتباط بیرونی نوجوانان کمتر شده است و معمولا در آپارتمانها محبوس هستند. خود به خود بچه ایزوله میشود و به فضای مجازی میرود تا دنیاهای مختلف را تجربه کند. اما والدین آشنایی زیادی با فضای مجازی ندارند. البته یک بخشی از این معضل هم به بحرانهای اجتماعی مربوط است مثلا بحران اقتصادی به شدت والدین راتحت تاثیر قرار داده است و امکان دارد والدین را به سمت طلاق عاطفی و عینی بکشاند. الان وضعیت اقتصادی بسیار شکننده است و وضعیت کرونا به مشکلات اضافه کرده است. به نظر من اگر مسئولین هرچه زودتر فکری به حال اقتصاد شکننده نکنند ما در آینده با افزایش این نوع رفتارهای نابهنجارانه رو به رو خواهیم شد. خانوادهها باید بیشتر با فرزندان خود باشند و متاسفانه الان پدر و مادرها یا سرکار هستند یا در دنیای مجازی. باید از فضای مجازی کاسته شود و ارتباط چهره به چهره زیاد شود. در جامعه رایج شده است که تمام تقصیرها به گردن دولت بیفتد هم بین والدین هم مسئولین و حتی در مدارس از زبان معلمها. نوجوان مدام این حرفها را میشنود و ذهنش بمباران میشود که تمام مشکلات به گردن دولت است و لذا هر نوع ناکامیای که برایش اتفاق میفتد را از چشم دولت میبیند. »
نباید بیمسئولیتی افراد با فیلترینگ جبران شود
همچنین دکتر محمد سلطانیفر استاد دانشگاه به ما گفت: « یکی از اتفاقاتی که در فضای مجازی افتاده است رفتن به سمت تفرد است. به عبارتی فضای مجازی فردیت آدمها را بیشتر میکند و انسانها را از حالت دور هم جمع شدن به سمت تفرد سوق میدهد. فردیت یکی از خصوصیات فضای پست مدرن است و تکنولوژی ارتباطی هم در تفرد شکل میگیرد. متاسفانه امروز به تعداد آدمهایی که در جامعه وجود دارد ما دستگاه تلویزیونی و رسانهای داریم. این بدان معناست که هرکسی میتواند رسانه تخصصی و فردی خود را شکل دهد و دنبال کند. وقتی که این فضا آلوده به بسیاری از معضلات و مشکلات میشود همه جوامع دنیا من جمله جامعه ما نگران زیر سوال رفتن فضاهای خصوصی و مسائل فرهنگی هستند. به همین جهت راهکار مقابله و فیلترینگ است اما تنها راه و اولویتدارترین راه نیست. راههای دیگری وجود دارد که ما باید به آنها فکر کنیم. ما باید بتوانیم محتوای مورد نیاز جامعه را به واسطه رسانهها تولید کنیم و به گونهای دنبال کنیم که اگر فردی به سراغ رسانه میرود محتوای بامحتوا در اولویت اولش قرار بگیرد تا به سراغ بیمحتوایی نرود. ارگانها و نهادهای ما فقط به دنبال شعار دادن هستند و برای کنترل فضای مجازی تنها چیزی که به ذهنشان میرسد فیلتر کردن است. بعد از این همه سال تنها راهکاری که وجود دارد فیلترینگ و پارازیت است! نباید بیمسئولیتی افراد با فیلترینگ جبران شود. چون تکنولوژی پیشرفت گستردهای داشته است و قابل کنترل با فیلتر نیست. به همین انگیزه باید بودجههای موجود نه برای فیلتر که برای تولید محتوا هزینه شوند. البته که دنیا هم به این نتیجه رسیده است. »
ارزشهای نسل قدیم و جدید متفاوت است
در ادامه فاطمه فرهمند روانشناس خانواده در این خصوص به ما گفت: « یکی از موضوعات دنیای مدرن اختلافات شدید بین نسلها است البته از زمان قدیم این فاصله تفاوت نسل وجود داشت. در جهان کنونی با پیشرفت تکنولوژی شکاف نسلها به مسئله غیرقابل حلی تبدیل شده است و هر دو نسل به نحوی یکدیگر را محکوم میکنند. فرزندان از والدین و والدین از فرزندان در تفاوتها متعجب هستند. تفاوتها شامل اخلاقیات، عادتها، پوشش و غذا، تغییر در سلایق، سن ازدواج و اطلاعات و آگاهیها میباشد. والدین مثل قبل خودشان را درست میدانند و روش زندگی نسل جدید را غیراخلاقی و نادرست. آداب و رسوم و عرف و فرهنگ جامعه با قواعد جدید سازگاری ندارد. امکانات جدید باعث شده است نسل جدید با اطلاعات به روزتر و فرهنگ جدید آشنا شود و تفاوت زیادی با نسل قبلی داشته باشد. این نسل با بلوغ زودرس و اطلاعات جدیدتر از هم سنهای خود در نسلهای قبل جلوتر هستند. وجود اینترنت، شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان جوانان و نوجوانان به اطلاعات جنسی باعث عادیسازی مسائل در بین آنها شده است. ارزشهای نسل قدیم و جدید متفاوت است برای همین تعاملات کمتری بین آنها وجود دارد.کودکان و نوجوانان بیشتر وقت خود را در این فضاهای مجازی سپری میکنند و پدر و مادرها هم درگیر مشکلات خانوادگی و اقتصادی هستند. فقط با درک و همدلی بیشتر میشود این دست از مسائل را حل کرد. متاسفانه حق به جانب بودن هر دو طرف مانع بزرگی در تعاملات و گفتگو بین دو نسل است. پذیرش تفاوتها میتواند رابطه دو نسل را راحتتر کند. »
درجامعه الگوی مناسبی برای این نسل معرفی کنیم
در ادامه این روانشناس به ما گفت: «کنترل بیشتر کودکان و نوجوانان و پیدا کردن جایگزین برای آنها میتواند تا حدودی مشکلات را کمتر کند. نسلی که به حال خودشان رها شدهاند دور از چشم پدر و مادر با سادگی خود، آسیب زیادی به آیندهشان وارد میکنند. شاید لازم است پدر و مادرها در تربیت خود بازنگری داشته باشند و به جای فراهم کردن نیازهای مادی برای بچهها به نیازهای روانی آنها توجه کنند. کودکان باید در آرامش روانی و امنیت تربیت شوند. نیاز به دیده شدن در نسل جدید به خاطر تنهایی و نبود پدر و مادرها است. این خلاء روانی از راههای زیادی شروع به پر شدن میکند. از بین رفتن قبح حرف زدن درباره خصوصیترین مسائل شخصی به این دلیل است که درجامعه الگوی مناسبی برای این نسل معرفی نشده است. برای همین افرادی که هیچ اخلاقی ندارند و تابو شکنی میکنند برای نسل جدید جذاب هستند. در جامعه جوانان و نوجوانان نمیتوانند هیجانات خود را تخلیه کنند یا با کسی درباره مسائل خود صحبت کنند به همین دلیل افرادی بیمار و در ظاهر معروف مورد توجه این نسل قرار میگیرند. هیجان ارتباط با یک فرد معروف و تابوشکن برای این نسل بسیار بالا است. غالبا صحبت درباره این مسائل در خانوادهها ممنوع است و تبدیل به خودافشایی در فضای مجازی میشود. باید با نسل جدید درباره ارزشهای انسانی و این افراد بیمار صحبت کنیم و به آنها آگاهی دهیم. از نصیحت،سرزنش و گله و شکایت خودداری کنیم تا این شکاف نسلی گسترش پیدا نکند. » نباید یادمان برود که این روزها به دلیل مجازی شدن آموزش میزان استفاده از اینترنت و فضای مجازی در این نسل بالاتر رفته است. امروزه ما خودمان باید برای نوجوانان این وسایل را تهیه کنیم تا بتوانند درس بخوانند اما در کنار تهیه وسایل الکترونیکی باید فرهنگ استفاده از آن را هم در نهادهای مختلف به آنها آموزش دهیم. وقت آن رسیده است که راه حلهای سلبی و منفعلانه را کنار بگذاریم و به جای مقاومت در مقابل پیشرفت تکنولوژی و فراگیری فضای مجازی، بسترها و محتوای مناسب داخلی و نظارتهای ایجابی را جایگزین کنیم. در این شرایط فیلترینگ دیگر تدبیر نیست بلکه عین بیخردی است./آفتاب یزد