به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرمهم، «شکل گرفتن شخصیت از کودکی آغاز میشود و کودکان الگوهای رفتاری بزرگسالان و رفتارهایی را که مراقبان آنها و والدین و اطرافیانشان با آنها دارند، درونی میکنند و باعث میشود تا رفتارهای متفاوتی را در بزرگسالی از خودشان نشان دهند.
کودکان غالبا آن چه میبینند را باور میکنند و توانایی تشخیص حقیقت و دروغ را ندارند. در نتیجه آن چه از محیط پیرامون خود دریافت میکنند، تاثیر زیادی روی آنها دارد. تلههای روانی از طریق باید و نبایدهایی که والدین به کودکان میگویند و از طریق هر آن چه به فرد تحمیل میشود، شکل میگیرد و تا مدتهای زیادی در ذهن فرد باقی میماند.
در سنین بزرگسالی تلههایی که در ذهن فرد شکل گرفته، به گونهای پیش میرود که باورهای غلط فرد تایید میشود و در نتیجه رفتار افراد میتواند کاملا تحت تاثیر تلههایی مانند رهاشدگی و بیثباتی، بیاعتمادی و بدرفتاری، طردشدگی، محرومیت هیجانی، انزوای اجتماعی، بزرگمنشی، وابستگی و بیکفایتی، شکست، خویشتنداری، اطاعت، تاییدطلبی، بازداری هیجانی، تنبیه و… قرار گیرد. این تلهها را والدین و مراقبان کودک در ذهن او شکل میدهند و باعث میشود نسبت به دنیا و محیط اطراف خود اعتماد داشته باشد و درست رفتار کند یا برعکس. احساس استقلال و وابستگی فرد شدیدا تحت تاثیر این تلهها قرار دارد و احساس عزت نفس و ابراز وجود و میزان توقعات فرد یا میزان خودبرتربینی او میتواند تحتتاثیر همین تلهها باشد.
همچنین تلههای ذهنی باعث میشود که فرد در دنیای واقعی بر مبنای باورهای خودش رفتار کند و تا زمانی که از طرف دیگران مورد سرزنش یا عدم پذیرش قرار نگیرد، رفتارهای غلط فرد همچنان باقی میماند.
برای داشتن رفتار بالغانه و درمان لازم است تا به شناسایی رفتارهای خودمان بپردازیم و ریشه برخی از رفتارهای بیمارگونه خود را پیدا کنیم تا بتوانیم افکار و تلههای غیر منطقی ذهنمان را بیرون کنیم. تلههای ذهنی باعث میشود که رفتارهای نابالغ از افراد سر بزند. باید توجه داشته باشیم که آگاهی از وجود تلهها باعث میشود میزان تاثیرگذاری آنها کم شود. بنابراین درمان شناختی مبتنی بر تلههای ذهنی میتواند برای فرد بسیار کمککننده باشد./جام جم