اجتماعیسیاسیفرهنگی

بازار داغ پوپولیست‌ها

خبرهای فوری: دانشجویان در سه انتخابات اخیر در حمایت از اصلاح‌طلبان از هیچ تلاشی برای روشنگری و ترغیب لایه‌های مختلف جامعه برای آمدن به‌ پای صندوق‌های رأی‌ و ممانعت از ورود تندروها به نهادهای قدرت دریغ نورزیدند، اما پس از حوادث دی‌ماه 96، با مواضع اصلاح‌طلبان در برخی امور و نوع مواجهه دولت با مشکلات و مطالبات جریان دانشجویی، اکنون در حمایت مجدد دانشگاه از جریان اصلاحات تردید به وجود آمده است، به‌طوری‌که این شرایط اصولگرایان را غره کرده که دانشگاه در اختیار آنهاست و دانشجویان از اصولگرایان حمایت خواهند کرد.

به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، پرسش اینجاست که در صورت عدم‌ حمایت دانشجویان از اصلاح‌طلبان در انتخابات اسفندماه، چه بر سر مجلس آتی، آینده کشور و مسیر دموکراسی‌خواهی و حتی توسعه جامعه مدنی در ایران خواهد آمد؟ نجفقلی حبیبی، چهره محبوب و قدیمی دانشگاهی می‌گوید: «دانشجویان از جریان اصلاحات به دلیل رویکرد این جریان در برخی مسائل و عدم تحقق مطالباتشان دلخور و گله‌مندند. به نظر حق هم دارند، بااین‌حال، مصالح ملی ایجاب می‌کند که جریان‌های دانشجویی منتقد و ناراضی نیز در صحنه حضور فعال داشته باشند». بر این اساس، پیرامون مسائل یادشده با این فعال سیاسی اصلاح‌طلب و رئیس اسبق دانشگاه علامه‌طباطبایی به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه آن را می‌خوانید. 

دانشجویان همواره موتور محرکه جامعه و جریان اصلاحات برای انتخابات به شمار می‌رفتند. امروز نگاه دانشگاهیان نسبت به اصلاح‌طلبان چگونه است؟ 

انتخابات یک رکن اساسی در نظام محسوب می‌شود، به‌ویژه در ایران با وجود همه مشکلات، باز هم این انتخابات است که اصل کلی نظام را سازماندهی می‌کند، اما مشکل اصلی اینجاست که اگرچه پیش‌ از این به حضور دانشجویان در شئون مختلف ارج نهاده می‌شد؛ اکنون مدتی است که حضور دانشجویان در عرصه‌های مختلف به دلایل گوناگون به محاق رفته است، زیرا همچنان عده‌ای در تلاش‌اند تا دانشجویان را با مشغول‌کردن به امور خود و بی‌توجهی به مسائل کشور منزوی و نگاهشان را از مشکلات داخلی دور کنند. مخالفان حضور دانشجو در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی بر این باورند که دانشجو نباید در مسائل کشور دخالت داشته باشد، چراکه دولت هزینه می‌کند تا آنها به تحصیل علم بپردازند، درحالی‌که اگر دانشجویان در امور مختلف حضور نداشته باشند چنانچه روزی در جایگاه مدیریتی قرار بگیرند به‌هیچ‌روی نمی‌توانند عملکرد مطلوبی از خود ارائه دهند. به همین دلیل هم تأکید بر این است که باید به دانشجو بیش از سایر جریان‌ها و طیف‌های اجتماعی بها داد، چراکه دانشگاه یکی از مطمئن‌ترین کانون‌های قدرت در ایران به شمار می‌رود که می‌تواند نیروهایی برای آینده مدیریتی کشور در شئون مختلف تربیت کند، به‌طوری‌که اکنون فارغ‌التحصیلان دانشگاه به‌عنوان وزیر، استاندار و نماینده در قوا و دستگاه‌های مختلف در حال خدمت هستند. بنابراین برای اینکه دانشجو نیروی اجتماعی اثرگذاری باشد، باید به او فرصت حضور در همه عرصه‌ها داده شود و از آزادی لازم برای ابراز عقیده و سخن برخوردار باشد. در این میان ممکن است گاه انتقادات تندی هم نسبت به وضعیت موجود داشته باشد و به مذاق برخی از مسئولان نیز خوش نیاید، اما در نهایت این انتقادات خسارتی به کشور وارد نمی‌کند. به‌هرروی، امروز دانشجویان بیش از هر زمانی نسبت به عدم تحقق خواسته‌های سیاسی و اجتماعی خود دلسردند، زیرا دانشجویان که در دولت یازدهم نسبت به کاهش محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌ها تا حدودی امیدوار شده بودند به امید تحقق مطالباتشان، جریان‌های مختلف اجتماعی را هم برای آمدن به ‌پای صندوق‌های رأی متقاعد کردند؛ اما نتیجه اعتمادشان معکوس شد، زیرا دولت روحانی به‌جای عمل به تعهداتش دچار عقبگرد در تحقق وعده‌هایش شد، در نتیجه دلسردی و ناامیدی در دانشگاه و سایر عرصه‌های اجتماعی حاکم شد.

برخی بر این اعتقادند که عدم تحقق مطالبات جریان‌های دانشجویی در دولت روحانی منجر به‌ نوعی شکاف میان دانشگاه و جریان اصلاحات شده است. آیا به‌راستی می‌توان گفت که ما امروز به دلیل عدم تحقق مطالبات جریان دانشجویی شاهد شکاف میان آنها و اصلاح‌طلبان هستیم؛ به‌طوری‌که این شکاف در حضور آنها در انتخابات پیش‌رو نیز مؤثر خواهد بود؟

 واژه شکاف میان جریان دانشجویی و اصلاحات به نظر کمی اغراق‌آمیز است، اما به‌هرحال دانشجویان از جریان اصلاحات به دلیل رویکرد این جریان در برخی مسائل و عدم تحقق مطالباتشان دلخور و گله‌مندند. به نظر حق هم دارند، زیرا به اعتمادشان خدشه وارد شده است، اما بااین‌همه، مصالح ملی ایجاب می‌کند که جریان‌های دانشجویی منتقد و ناراضی نیز در صحنه حضور فعال داشته باشند، چراکه با کناره‌گیری از انتخابات مسئله‌ای حل نمی‌شود، بلکه بیشتر به ‌صورت‌مسئله اضافه خواهد شد. به همین دلیل، جریان دانشجویی یک‌بار دیگر ناگزیر به حمایت از اصلاحات و آمدن به‌ پای صندوق رأی است، زیرا تنها از طریق صندوق آرا به‌عنوان یک ‌راه‌حل مسالمت‌آمیز و دموکراتیک می‌تواند اعتراضات و خواسته‌هایش را به گوش حاکمیت برساند.

 معتقدید که دانشگاه از اصلاح‌طلبان به دلیل عدم تحقق مطالبات و حمایت از حسن روحانی دلخور است، در این صورت جریان اصلاحات چگونه می‌تواند برای رفع دلخوری و اعتمادسازی گام بردارد؟ 

اصلاح‌طلبان باید تلاش کنند در جلسات درون‌حزبی‌شان، مسائل را تبیین کنند. این جریان باید مشکلات جهانی را که روی امور داخلی کشور تأثیر گذاشته است مورد بررسی قرار داده و در نهایت باید برای برون‌رفت از این مشکلات راه‌حل معقول ارائه دهد.
به همین ترتیب این جریان باید با حضور در نشست‌های دانشجویی، دلیل وجود مشکلات و تنگناهای دولت را مطرح کرده و همچنین به اشتباه‌ها و نیز کوتاهی دولت در حل مشکلات اعتراف کند و قول بدهد تلاش لازم را برای جبران مافات خواهد کرد. یکی از این اشتباه‌های استراتژیکی جریان اصلاحات، در حوادث دی‌ماه سال ۹۶ بود که دانشجویان را از اصلاح‌طلبان ناامید کرد. به همین دلیل اصلاح‌طلبان باید با بررسی این مسائل و توضیح به دانشجویان، در راستای ترمیم اعتماد آنها گام بردارند. فارغ از هر چیز، امروز اگر مسئولان دنبال این مهم هستند که جریان‌های دانشجویی چپ و راست به‌عنوان مهم‌ترین نهادهای فکری و اجتماعی، پای صندوق‌های رأی حضور پیدا کرده و متعاقب آن جامعه را برای حضور در انتخابات ترغیب کنند، باید زمینه را برای چنین مشارکتی فراهم کنند. دانشجو به‌عنوان نیروی انسانی‌ای که نگران وضعیت کشور است، وارد عرصه انتخابات می‌شود؛ به همین دلیل مسئولان باید در اعمال سیاست‌هایشان در قبال این طیف منعطف باشند؛ زیرا آنها حاضر به هر ریسک و خطری هستند تا دریچه‌های بهتری پیش‌روی آینده کشور گشوده شود. بر اساس این، همواره توصیه‌ها به مسئولان بر این بوده است که به‌جای اعمال محدودیت و سخت‌گیری، فضا را برای فعالیت سیاسی و اجتماعی دانشجویان باز بگذارند؛ چراکه از گشایش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، دانشجویان هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا سود خواهند برد و حضور دانشجویان منجر به حضور فعال‌تر جامعه در انتخابات خواهند شد. نباید فراموش کرد که امروز اگر دانشجویان به اوضاع منتقد هستند، به دلیل دغدغه‌ای است که برای اصلاح امور دارند؛ به همین دلیل باید نگاه‌های حاکم به او به‌عنوان اصلاح‌گر باشد نه اغتشاشگر. بنابراین باید حضور او را در امور مختلف پذیرفت، حتی اگر انتقاداتش تلخ و گزنده باشد.

 در شرایط کنونی و با توجه به مشکلات موجود، اصلاح‌طلبان تا چه ‌اندازه می‌توانند برای سبد رأی خود روی دانشگاهیان حساب باز کنند؟

 دانشجویان موتور محرکه انتخابات هستند. به نظر می‌رسد با وجود دلخوری‌ها، همچنان اصلاح‌طلبان می‌توانند روی دانشجویان حساب باز کنند. اگرچه آنها از وضعیت موجود و محقق‌نشدن خواسته‌هایشان گله‌مندند، اما بعید به نظر می‌رسد در انتخابات حضور کم‌رنگی داشته باشند؛ زیرا دانشگاهیان می‌دانند که برای آینده کشور و عبور از مشکلات، هیچ راه‌حلی مطلوب‌تر از صندوق رأی وجود ندارد؛ چراکه اداره مطلوب کشور و اصلاح امور، نیازمند روی‌کار‌آمدن مجلسی توانمند است. اگرچه تصور برخی جریان‌های سیاسی این است که از حضورنداشتن دانشجویان پای صندوق رأی سود خواهند برد، اما این منافع مقطعی و به زیان مصالح کشور و همه جریان‌هاست. کاهش مشارکت دانشجویان و به تبع آن سایر جریان‌ها، هم شانس روی‌کار‌آمدن مجلسی توانمند و کارآمد را از جامعه ایران خواهد گرفت، هم باید در انتظار وضعیتی به‌مراتب بدتر از مجلس نهم بود. بنابراین حضور دانشجویان در انتخابات امری ضروری است؛ زیرا دانشجویان هستند که به مردم امید و خوراک فکری می‌دهند. این بار هم جریان‌های دانشجویی باید به جامعه بگویند با کناره‌گیری از صندوق رأی، کشور تعطیل نمی‌شود، بلکه در نهایت بازهم عده‌ای سر کار خواهند آمد که حضور آنها در مجلس به نفع کشور و مردم نیست. آیا برایتان تفاوتی ندارد که چه گروه و افرادی بر کرسی‌های مجلس خواهند نشست یا برعکس تلاش خواهید کرد توانمندترین و دلسوزترین افراد روی کار بیایند. برخی به دلیل محقق‌نشدن خواسته‌هایشان در دولت دوازدهم، بر این باورند که حضور و رأی آنها در انتخابات تفاوتی ندارد؛ درحالی‌که اگر جریان منفعت‌طلب و تندرو سر کار بیاید، در این صورت، مردم نمی‌توانند دیگر هیچ انتظاری از آنها برای تحقق مطالبات خود و پاسخ‌گویی نماینده‌های تندرو در قبال عدم عمل به تعهداتشان داشته باشند. درحالی‌که چنانچه مردم به نماینده مدنظر خود رأی دهند، وضعیت متفاوت خواهد بود و حداقل نسبت به عدم تحقق خواسته‌هایشان حق انتقاد دارند. به همین دلیل از دانشجویان می‌خواهیم در انتخابات شرکت کنند؛ حتی اگر عملکرد دولت مطلوب نبوده باشد، بازهم این امر دلیل موجهی برای مشارکت‌نداشتن نیست؛ چراکه حضورنداشتن یا کاهش مشارکت در انتخابات اسفند، ضربه بسیار سختی به مسیر توسعه و معیارهای مدنی کشور خواهد زد. به همین دلیل حضور همه جریان‌ها و تفکرات سیاسی دلسوز و منتقد در انتخابات امری اجتناب‌ناپذیر است و حضورنداشتن در انتخابات آن‌هم به بهانه عملکرد نامطلوب دولت و مجلس، نه‌تنها هیچ دردی از مشکلات کشور را درمان نمی‌کند، بلکه شانس بهبود اوضاع را نیز از مردم و کشور سلب می‌کند. از‌این‌رو، منتقدان و به‌ویژه طیف خاکستری باید بدانند که عدم حضور کشور را در مسیر سراشیبی قرار می‌دهد که باب میل و خواسته باطنی عده محدودی است. بنابراین انتخابات مطلوب‌ترین میدان برای حضور اندیشه‌های فعال و اداره مطلوب کشور محسوب می‌شود و دانشجویان نیز تردید نداشته باشند که هیچ نسخه‌ای جز مشارکت در انتخابات برای بهبود اوضاع وجود ندارد.

برخی رویکردها در قبال برخی جریان‌های دانشجویی تا چه‌ اندازه روی مشارکتشان در انتخابات آتی مؤثر خواهد بود؟ 

به‌طورقطع اقدامات انقباضی روی مشارکت دانشجویان تأثیرگذار است. به همین دلیل امید می‌رود که دستگاه قضا در اقدامات جدید خود به افزایش مشارکت دانشجویان در پای صندوق‌های رأی کمک کنند. زیرا عدم حضور و پیروزی یک اقلیت شاید مدتی برای جناح برنده خوشایند باشد اما پس از آن همه مشکلات کشور به نام آن جریان ثبت می‌شود و او باید پاسخگو باشد. علاوه بر این، هیچ جریانی از اداره نامطلوب کشور و تشدید مشکلات سود نمی‌برد. درحالی‌که اکنون مشکلات کشور بین دو جناح حاکم در مجلس و دولت تقسیم می‌شود و هر دو جناح موظف به پاسخگویی و ارائه راه‌حل هستند. چه بسا رویکرد انبساطی و گشایش‌های معقول و منطبق با آرمان‌های جمهوری اسلامی در برخی امور می‌تواند به حضور جریانات خوش‌فکر دانشجویی در پای صندوق‌های رأی کمک کند. از این رو، جریانات سیاسی باید پابه‌پای دستگاه‌های دولتی و نهادهای حکومتی همه تلاششان را جهت ترغیب جامعه برای آمدن پای صندوق‌های رأی به کار ببرند. شورای نگهبان نیز باید با سعه‌صدر به مسائل نگاه کند؛ ادعایی مانند عدم التزام به اسلام آن‌هم به دلیل مخالفت با یک جریان سیاسی فرصت حضور و خدمت نیروهای توانمند را از کشور می‌گیرد و سرمایه‌های اجتماعی را کاهش می‌دهد. چراکه رویکرد انقباضی تنها منجر به دلسردی جامعه نسبت به صندوق رأی و ناامیدی از مسیرهای دموکراتیک می‌شود.
بنابراین با توجه به فضای بین‌المللی و شرایط حاکم بر کشور همه جریان‌های دلسوز و حاکمیت باید برای برگزاری انتخاباتی پرشور تلاش کنند که این مهم خود نیز کاهش سختگیری‌های نظارتی و تعامل با لایه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی را می‌طلبد.
اساسا جمهوری اسلامی بر پایه سه رکن اصلی آزادی، استقلال و جمهوریت بنیان‌گذاری شده و انتخابات میدان اصلی ظهور آزادی است. جمهوریت نیز بر مبنای حضور و رأی اکثریت در انتخابات مفهوم پیدا می‌کند و استقلال هم با وجود آزادی و جمهوریت صورت حقیقی به خود می‌گیرد.

در شرایط کنونی جنبش دانشجویی را چگونه باید مجاب کرد که در انتخابات حضور پیدا کنند؟ 

جنبش دانشجویی قبل از هر چیز تجربه دوران احمدی‌نژاد را باید به یاد بیاورد. عدم حضور و حتی کاهش مشارکت در انتخابات، شرایط را به‌مراتب بدتر از دولت نهم و دهم می‌کند و یک‌ بار دیگر کشور به دست تندروها و افراد ناآگاه و غیرمتخصص خواهد افتاد. اکنون با وجود سیاست‌های محتاطانه و آگاهانه دولت روحانی باز هم شاهد تحریم‌های ناجوانمردانه آمریکا علیه ایران هستیم؛ چنانچه جریان‌های دانشجویی منتقد و مردم نخواهند در انتخابات حضور پیدا کنند، یک‌ بار دیگر سکان مدیریت کشور به دست تندروها خواهد افتاد در این صورت باید در انتظار وضعیتی به‌مراتب سخت‌تر از مجلس نهم بود. البته دانشجویان جز مصلحت کشور و توسعه ملی چیزی نمی‌خواهند و آنچه برای جریان‌های دانشجویی اهمیت دارد، حیثیت بالای ملی است به همین دلیل باید زمینه مشارکتشان در انتخابات فراهم شود.

عارف به‌عنوان یک چهره دانشگاهی و البته اصلاح‌طلب تا چه‌اندازه می‌تواند در ترغیب دانشجویان برای حضور در انتخابات مؤثر واقع شود؟ 

عارف به‌عنوان یک چهره دانشگاهی می‌تواند مؤثر باشد اما تنها تعامل او با جریان‌های دانشجویی کافی نیست بلکه سایر اصلاح‌طلبان هم باید برای جلب اعتماد دانشجویان پا پیش بگذارند. عارف و سایر اصلاح‌طلبان از طریق صدور بیانیه، برگزاری نشست و گفت‌وگو با نهادهای قانونی کشور می‌توانند ابزار و امکانات لازم را برای حضور دانشجویان و سایر جریان‌های اجتماعی فراهم کنند. وقتی سختگیری‌ها در رابطه با تأیید صلاحیت‌ها کاهش یابد و نامزدهای اصلح و کارآمد در عرصه حضور داشته باشند به‌طورقطع دانشجویان به صحنه آمده و لایه‌های مختلف جامعه را هم با خود بسیج خواهند کرد. علاوه بر این، اصلاح‌طلبان باید نسبت به تحقق مطالبات دانشجویان به‌ویژه آزادی‌های سیاسی و اجتماعی نظیر برگزاری کرسی‌های هم‌اندیشی و عدم برخوردهای قضائی با حساسیت بیشتر اقدام کنند. چراکه به‌جای برخورد سختگیرانه با دانشجویان می‌توان با تذکر هم مشکل را حل کرد. این انتظار که دانشجو خطایی نکند درعین‌حال هم فعالیت اجتماعی و سیاسی داشته باشد، انتظار دور از ذهنی است. حال ‌آنکه وقتی دانشجو در فضا حضور داشته باشد ایمانش به مدیریت کشور افزایش می‌یابد و نسبت به مشکلات و بحران‌های داخلی کشور با آگاهی بیشتری برخورد می‌کند. بنابراین همان‌طور که در برجام تلاش شد تا از طریق گفت‌وگو مشکلاتمان را با کشورهای بزرگ جهان حل کنیم در داخل نیز جریان‌های سیاسی و اجتماعی مختلف و حاکمیت باید به گفت‌وگو با یکدیگر بپردازند تا بتوان به راه‌حل‌های مطلوب دست‌ یافت. به همین دلیل باید قدرت چانه‌زنی در داخل افزایش یابد.

به‌عنوان سؤال پایانی، مشارکت مشروط برای تأیید صلاحیت اصلاح‌طلبان شناخته‌شده اگر به یک استراتژی در انتخابات مجلس تبدیل شود، ما شاهد روی‌کار‌آمدن چه مجلسی خواهیم بود و جایگاه پایداری‌ها در آن چگونه خواهد بود و در سال ۱۴۰۰ از دل چنین مجلسی چه دولتی خارج خواهد شد؟ 

چنانچه رد‌ صلاحیت‌ها افزایش یابد و فقط اکثریت یک جناح سیاسی خاص وارد مجلس شود؛ مسلما آن جناح سیاسی پیروز راهی را خواهد پیمود که مطابق با فلسفه سیاسی و اجتماعی‌اش است. در این صورت نمی‌توان به آینده کشور چندان خوش‌بین بود. جریان مقابل همواره مدعی پایبندی بر اصول، مذهب و اخلاق بوده است، درحالی‌که تلخ‌ترین حوادث ممکن در دوران مدیریت‌شان رخ‌ داده است؛ به‌طوری‌که کشور همچنان با ریشه‌های فساد، رانت و اختلاس آن دوره دست‌به‌گریبان است. بنابراین چنانچه تجربه دولت احمدی‌نژاد تکرار شود، آنها باز هم با ادعای عدالت‌طلبی ثروت کشور را میان عده‌ای خاص تقسیم خواهند کرد؛ به همین دلیل نباید اجازه داد که این جریان با شعارهای پوپولیستی و معیشتی به قدرت بازگردند. صورت ساده و عوام‌فریبانه این شعارها توزیع یارانه در دولت احمدی‌نژاد بود که ضربه بسیار مهلکی به کشور وارد کرد. این یارانه اندک در برابر فسادهای میلیاردی و تعطیلی ده‌ها کارخانه بزرگ صنعتی و مؤثر اقتصادی در کشور به‌راستی چه ارزشی دارد؟ درحالی‌که دولت روحانی باوجود انتقادهای موجود، خدمات بسیاری نظیر ساخت جاده‌های فرعی و گازرسانی به روستاها، توسعه راه‌آهن، ایجاد بنادر و… در روستاها و شهرهای دوردست ارائه داد. درحالی‌که اصولگرایان در دوران مدیریت خود اثبات کردند که به هیچ عنوان از عهده اداره کشور برنمی‌آیند و نه‌تنها به فکر توسعه کشور و معیشت جامعه نیستند، بلکه به چیزی جز قدرت نمی‌اندیشند. امروز نیز باید خطر بازگشت پوپولیسم را جدی گرفت، زیرا اکنون نظرسنجی‌ها از اقبال ۱۲ درصدی مردم به روحانی و اصلاح‌طلبان و در مقابل، رأی ۲۶ درصدی به احمدی‌نژاد حکایت دارد که این خود نشان از داغ‌بودن بازار پوپولیسم است. به همین دلیل باید گفت که روشنفکران مسئولیت بالایی در مقابل مردم و آگاهی‌رسانی به آنها دارند. در نهایت به‌عنوان یک چهره دانشگاهی قدیمی از جریان‌های دانشجویی می‌خواهم دست از ناامیدی بردارند و با حضور خود روش‌های مؤثری برای اداره مطلوب جامعه ارائه دهند. همان‌طور که همواره با حضورشان فضای انتخابات را گرم کرده‌اند، این‌بار هم خود را عضو مؤثر و فعال در کشور بدانند و از هم‌اکنون برای سازمان‌دهی نهادهای اجتماعی کشور فعال باشند. اگرچه مسئولیت قانونی ندارند، اما فردای ایران در دست آنهاست و بدون حضورشان عبور از مشکلات و رسیدن به توسعه امکان‌پذیر نیست. /شرق

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا