به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، نامه هزارامضائی، نشستهای خبری، بیانیههای سرگشاده برای آنکه حسن روحانی برای وزارتخانههای آموزشوپرورش یا میراث فرهنگی، حتی به صورت نمایشی نام چند زن را بهعنوان وزرای پیشنهادی اعلام بکند، باز هم جواب نداد و همچنان محمود احمدینژاد تنها رئیسجمهور ایران در دولتهای پس از انقلاب است که در کارنامه خود هم انتخاب وزیر زن در کابینهاش را ثبت کرده و هم زنان را برای سمت وزارت به مجلس پیشنهاد داده است.
گزینههای روحانی برای دو وزارتخانه آموزشوپرورش و میراث فرهنگی، از پیش مشخص بود و همه آنهایی که در یک ماه گذشته تلاش میکردند او را متوجه تزلزل پایگاهش نزد زنان بکنند، میدانستند همه این تلاشها صرفا در حد یک مطالبهگری باقی میماند.
محسن حاجیمیرزایی برای تصدی وزارت آموزشوپرورش و علیاصغر مونسان برای تصدی وزارت تازهتأسیس میراث فرهنگی معرفی شدند و آقای روحانی حتی دلایل خود را برای نادیدهگرفتن زنان بازگو نکرد. فارغ از توانمندی وزرای معرفیشده، فعالان حوزه زنان این سکوت را دهنکجی به مسئله وزیرشدن زنان تلقی میکنند و در گفتگو با شرق بهصراحت میگویند زنان مسئله دولت روحانی نیستند. ما با چهار زنی که در یک ماه گذشته برای شنیدن نام یک زن بهعنوان وزیر از زبان حسن روحانی تلاش کردند، گفتگو کردهایم و از آنها پرسیدهایم چرا روحانی به زنان برای وزارتخانههایش روی خوش نشان نداد؟
مسئله زنان اولویت دولت نیست
آذر منصوری، فعال سیاسی
اینکه تصور کنیم حضور زنان در سطحی مثل وزارت، در ساختار سیاسی قدرت از جانب سیاستمدارانی مثل حسن روحانی پذیرفته نیست، تا حدودی سادهسازی مسئله پیشآمده است. ماجرای اصلی به جایی بازمیگردد که حضور زنان در لایههای سیاسی قدرت در کشور ما، به مسئلهای سیاسی تبدیل شده است.
نماد سیاسیبودن آن نیز این است که به محمود احمدینژاد اجازه میدهند در کابینه دوم خود چند زن را بهعنوان وزیر معرفی کند؛ اما روحانی در توضیح دلیل معرفینکردن زن در کابینه خود، همواره به محدودیتها اشاره میکند و همواره افرادی را در مرحله مقدماتی برای پست وزارت معرفی کرده، ولی نتوانسته است در نهایت موافقت وزارت آنها را بگیرد. این به نظر من همان دلیل اصلی است که متأسفانه باعث شده تلاش برای وزارت زنان به امر سیاسی دولتها و عاملی برای وزنکشی یا به تعبیری متناسب، غلبه رویکردها در ساختار قدرت تبدیل شود و همین آسیبزننده است. بااینحال، قاعدتا انتظاری که از روحانی میرود، این است که حداقل نسبت به حضور زنان در وزارتخانهها و ابلاغ و پرکردن بخشنامه حضور ۳۰ درصدی زنان در پستهای مدیریتی، اثبات کند دولت میخواهد بخشی از این خلأ را پر کند.
انتظار این بود که آقای روحانی با توجه به اقتضائات، این مانع را از جلوی راه زنان بردارد؛ اما حالا اگر او به صورت شفاف توضیح دهد که دلایل اصلیای که مانع از معرفی وزرای زن در این شش سال بوده، چه بودهاند، شاید بتواند بخشی از این چهره مخدوش خود را ترمیم کند. این تشریحنکردن از سوی او و اینکه صرفا سخنگوی دولت یا معاوناول او بگویند ما با معرفی وزیر زن مشکلی نداریم؛ اما در عمل میبینیم مردان فقط برای تصدی وزارتخانهها معرفی میشوند، جای بحث دارد و اگر روحانی نتواند دراینباره توضیح کافی بدهد و افکار عمومی را اقناع کند، باعث میشود بخش دیگری از پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد. این مطالبه سطح فراگیر جامعه است و اگر روحانی نتواند پاسخ درخوری به این مطالبه بدهد، در کاهش مجدد محبوبیتش قطعا تأثیر میگذارد. انتظار این بود که حداقل در این مقطع زمانی، روحانی بتواند این محدودیت را از پیش پا بردارد و با توجه به مقتضیات امروز ایران، پای وزیر زن بایستد؛ اما آنچه میتوان ارزیابی کرد، این است که روحانی مسئله زنان اولویتش نیست و بهراحتی از آن میگذرد.
تلاش برای دولت بعدی
فاطمه ذوالقدر، نماینده مجلس
به نظرم این سؤال را که چرا دولت باز هم از معرفی وزیر زن سر باز زد، باید از خود آقای روحانی بپرسیم. در هر صورت ما مطالبه خود را مطرح کردیم و این مطالبه هم صرفا مربوط به حال نیست؛ دو سال قبل که زمان معرفی کابینه دولت جدید بود، ما باز هم این مطالبه را داشتیم. ادعا و اذعان آقای روحانی و اطرافیان او این است که دولت هیچ مخالفتی با حضور زنان در کابینه بهعنوان وزیر ندارد.
حالا شاید با درنظرگرفتن حساسیت وزارتخانه آموزشوپرورش و گستردگی آن و بالابودن آمار مشکلاتش و بالابودن اعتراضات در این وزارتخانه و مسائل و مشکلاتی از جمله رتبهبندی معلمان شاید تصور روحانی این بوده که با توجه به این حساسیتها گزینه توانمندی برای رتقوفتق مشکلات آموزشوپرورش در میان زنان پیدا نشود. ما نمیتوانیم بگوییم آنها مخالف حضور زنان در کابینه هستند، چراکه زنانی را در کابینه داریم و تجربه حضور خانم احمدیپور در میراث فرهنگی را هم داشتیم و حالا هم مدیر کتابخانه ملی خانم بروجردی هستند. خود آقای روحانی هم بارها در مجلس گفتند مخالفتی با این مسئله ندارند و حتی برای ریاست سازمان میراث فرهنگی به دنبال گزینه مناسب بود. اما مشکل این است که حتی دستگاه دولتی اجازه رشد زنان را تا به حال نداده و توانمندی زنان را نادیده گرفتهاند و زمانی که نوبت پستگرفتن میشود، ندایی بلند میآید که زنان فاقد شایستگی هستند و ما میخواهیم دقیقا همین مسئله را اصلاح کنیم.
در دولتهای دیگر هم ما به حضور زنان نیازمندیم و نباید ناامید شویم. سه سال دیگر قرار است کابینه جدیدی چیده شود و زنان از حالا باید به فکر باشند و به دنبال کسب مهارتهای لازم بکوشند تا پستهای زمانی را احراز کنند تا انشاءالله برای سه، چهار سال دیگر ما زنان توانمند و قدر داشته باشیم تا مطالبه خود را با صدای بلند اعلام کنیم. نباید فراموش کرد که همین حالا هم زنان هوشمند و توانمندی داریم که نادیده گرفته میشوند، حالا باید خود آقای روحانی پاسخ بدهد چرا زنان به اندازه مردان مجال آزمونوخطا ندارند؟ اما نوبت به زنان که میشود حتما باید پلههای ترقی را یکییکی طی کنند.
از حسن روحانی گلهمندیم
فاطمه راکعی، دبیرکل مجمع زنان مسلمان نواندیش
فکر میکنم دو عامل مشخص برای عدم استفاده حسن روحانی از زنان در وزارتخانهها وجود دارد؛ یکی درواقع آن اهرم فشاری است که برای اینکه زنان در تصمیمگیریهای کلان کشور حضور نداشته باشند همیشه هست و برای این مسئله فشارهایی روی دولت وجود دارد، مخصوصا زنان شناختهشده اصلاحطلبی که در پستهای خیلی پایینتر از کابینه هم قرار دارند و باز هم اهرمهای فشاری هست که به آنها اجازه حضور نمیدهد. به نظر میرسد عامل دیگری که به این ماجرا دامن میزند به قول آذر منصوری این است که زمانی که قرار میشود آقای روحانی برای پیشبرد اهداف دولت در مسئلهای کوتاه بیاید، معمولا دیواری کوتاهتر از حوزه زنان پیدا نمیکند، چون تصور میکند نادیدهگرفتن این مطالبه سادهتر از دیگر حوزههاست. به نظر میرسد حسن روحانی خیلی به حوزه زنان اهمیت نمیدهد.
اگر درباره نوع اهمیت در حوزه زنان در کشور سؤال بپرسید باید بگویم اهمیت یعنی توجهی که امام خمینی به مسئله زنان داشت. ایشان معتقد بود زنان باید در همه عرصهها، مخصوصا در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند. چطور زنان میتوانند در مقدرات اساسی مملکت حضور داشته باشند؟ زمانی که در رأس امور برنامهریزی قرار بگیرند و البته این اجازه تا به حال به زنان داده نشده و به نظر میرسد روحانی داستان را شبیه امام خمینی نمیبیند و این حوزه چندان برایش مهم نیست. من تعجب میکنم کسی مثل حسن روحانی که حقوقدان است و به نظر نمیرسد ناآگاه باشد، اما ظرفیت نیمی از جمعیت فعال و پویای کشور را انکار میکند؟
حالا که همه کشورها روی نیروی انسانی خود بیشترین سرمایهگذاری را میکنند، اما در کشور ما زنان در تصمیمگیریهای کلان حضور ندارند و وقتی از ظرفیت نیمی از جمعیت استفاده نمیشود و این فرایند توسعه را سست میکند.
لازم است این مسائل جزء آگاهیهای یک رئیسجمهور باشد. نکته خیلی مهم دیگر این است که اگر فقط عامل بازدارنده حضور زنان بیرونی باشند، آن نیروها همیشه هستند، اما چطور احمدینژاد توانست یک وزیر زن انتخاب کند و این تابوشکنی را کرد؟ این سؤالات را باید از آقای روحانی پرسید.
به نظر من، ما دو تحلیل بیشتر نداریم؛ یا نیروهای فشار تلاش کردند و احمدینژاد جلوی آنها ایستاد و وزیری انتخاب کرد که در مدتی کوتاه در کابینهاش خوش درخشید و، اما او تحملش نکرد یا اینکه این نیروها چیزی را که برای خودشان عین صواب میدانند، به اصلاحطلبان روا نمیبینند. در هر صورت حسن روحانی میتوانست با شجاعت بایستد و بگوید اگر حرمت شرعی برای حضور زنان وجود دارد، چرا این حرمت در کابینه احمدینژاد رعایت نشد؟ در هر دو حالت خود روحانی هم در این زمینه نخواسته ابتکارعمل داشته باشد و برای همین ما از او گلهمند هستیم.
کاش حسن روحانی ریسک میکرد
طیبه سیاوشی، نماینده مجلس
باید این سؤال را مشخصا از دستاندرکاران و مسئولان دولتی پرسید که نظرشان درباره انتخابنکردن وزیر زن در کابینه چیست؟ البته انتخاب یک وزیر زن کاری سخت است و در شرایط فعلی کشور به زعم برخی ریسکی برای حسن روحانی است، اما به نظر من میارزید که او دست به این ریسک میزد. چون مطمئنا نتایج مثبت آن برای دولت و مردم بسیار زیاد بود و اینکه دست به ریسک زدن هم شجاعت میخواهد تا یک وزیر زن انتخاب شود. بههرحال اگر بخواهیم با احتیاط به این عرصه ورود کنیم، این انتخاب درستی نیست و دولت باید به این مسئله توجه بیشتری کند. /شرق