دیدار نوروزی قالیباف و احمدی نژاد بعد از ۴ماه علنی شد

خبرهای فوری: اما و اگرها درباره ديدار قاليباف و احمدي‌نژاد به انتخابات مجلس رسيد

به گزارش بخش سیاسی سایت خبرهای فوری، اول «بهشت» و بعد پرواز به سوی «پاستور»؛ این نخستین نقطه اشتراکی است که برای سردار و دکتر قابل‌ تصور است. هرچند بعید است این تشابه، قالیباف و احمدی‌نژاد را در یک مسیر قرار داده باشد اما درست یا غلط آنچه چند روزی است نقل و نُقل محافل سیاسی و رسانه‌ای شده ملاقات محمدباقر قالیباف با محمود احمدی‌نژاد است. ماجرا از روز جمعه شروع شد؛ «وحید یامین‌پور» مجری صدا و سیما و فعال سیاسی اصولگرای نزدیک به جبهه پایداری در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر از دیدار محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهوری سابق ایران و محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران و کاندیدای ناکام ۳ دوره انتخابات ریاست‌جمهوری خبر داد؛ موضوعی که از دیدها پنهان نماند و در نخستین روز هفته جاری نیز در گزارشی مختصر به آن پرداختیم. اما مساله اینجا بود که در آن روز، حلقه‌ اطراف احمدی‌نژاد سکوت دست جمعی پیش گرفتند. جوانفکر به عنوان مشاور احمدی‌نژاد به طور کلی ابراز بی‌خبری کرد و محسن پیرهادی از اعضای شورای شهر سابق و چهره نزدیک به قالیباف ترجیح داد بدون آنکه خبر را تایید یا تکذیب کند، بگوید که «تمایل به انجام مصاحبه ندارم.» البته این سکوت او یک روز بیشتر دوام نیاورد. چنانچه دیروز در حساب کاربری‌اش در توییتر، در ۲۸۰ کاراکتر این موضوع را اتفاقی قدیمی توصیف کرد. پیرهادی نوشت: «خبر دیدار آقایان قالیباف و احمدی‎نژاد مربوط به اواخر فروردین‌ماه است. گویا آقای احمدی‎نژاد چند جلسه به مجمع تشخیص مصلحت نظام نیامده بودند، آقای قالیباف پیگیری کردند و متوجه شدند ایشان بیمارند بنابراین با جمعی از دوستان به عیادت ایشان رفتند.» او همچنین نوشت همه‌ چیز در دنیا سیاست‌بازی، انتخابات و حاشیه نیست. همین» هر چند پیرهادی جملاتش را با واژه «همین» پایان داد تا بگوید این دیدار مقدمه و موخره‌ای ندارد اما این مساله‌ای نبود که با یک کلمه «همین» بتوان بر حرف و حدیث‌های بعدی آن سرپوش گذاشت.

عیادت یا ائتلاف؟!

ساعتی از تکذیبیه توییتری پیرهادی نگذشته بود که خبرگزاری ایرنا خبر دیگری این‌ بار به نقل از یک منبع آگاه نزدیک به احمدی‌نژاد منتشر کرد. خبری که نشان می‌داد آنچه حامیان قالیباف می‌گویند چندان با واقعیت منطبق نیست. او گفته بود: «آقای قالیباف به منزل آقای احمدی‎نژاد رفتند و با ایشان ملاقات کردند.» البته برخلاف محسن پیرهادی، این فرد اعلام کرد که علت این دیدار بیماری احمدی‌نژاد نبوده است. او می‌گوید: «دلیلش را نمی‎دانم، اما اینکه علت این ملاقات، بیماری آقای احمدی‌نژاد اعلام شده، صحت ندارد.» به گفته این منبع آگاه، «اصل این جلسه که اعلام شده‎ است، خبر کذبی نیست و صحت دارد، اما خبرها درباره محتوای جلسه کذب است.»

محسن پیرهادی اما برای آنکه از صحت و سقم آنچه گفته است، دفاع کند این ‌بار مصاحبه‌ای با باشگاه خبرنگاران جوان انجام داد و گفت: «دیدار قالیباف، یک احوال‌پرسی ساده و عیادت از احمدی‌نژاد بوده است.» او که خود در این دیدار حضور نداشته است، می‌گوید: «تا جایی که می‌دانم، جمعی از مدیران بوده‌اند، اما گویا سایر عیادت‌کنندگان همراه‌شان هم از اعضای مجمع نبوده‌اند.» پیرهادی بار دیگر تاکید کرد که این دیدار با اهداف سیاسی و انتخاباتی برگزار نشده و تمام گمانه‌زنی‌ها در این زمینه غلط است.

مشتری برای نواصولگرایی

حکایت قالیباف و انتخابات حکایت «گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود…» است؛ ۳ دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری و ۳ شکست در کارنامه‌ سیاسی‌ چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. حالا درست در زمانی که تا انتخابات مجلس یازدهم، تنها ۷ ماه باقی مانده، خبر دیدار با احمدی‌نژاد به بیرون درز پیدا می‌کند. دو سیاستمداری که شاید تصور رابطه‌ای میان‌شان، بدون در نظر گرفتن مسائل گذشته ناممکن است. برای همین به چند هفته بعد از انتخابات ۹۶ برمی‌گردیم؛ همان زمانی که قالیباف در برابر دوربین صدا و سیما لب به انتقاد از جناحی باز کرد که با تصمیم آنها مجبور به ترک انتخابات ریاست ‌جمهوری شده بود. جایی که او با قیام علیه به قول خودش «پدرخوانده‌های اصولگرا»، مسیرش را از این طیف جدا کرد و علم «نواصولگرایی» برافراشت.قالیباف تقریبا یک سال پس از طرح این موضوع یعنی مهرماه ۹۷، مانیفست
«نو اصولگرایی» مدنظر خود را هم منتشر کرد تا خط مشی‌اش را برای جوانان اصولگرا که مخاطب اصلی او بودند، مشخص کند. ماجرا و فراخوان‌های قالیباف اما به همین‌ جا ختم نمی‌شود و در تیرماه ۹۸ از جوانان اصولگرا می‌خواهد تا برای انتخابات مجلس یازدهم رزومه خودشان را در سامانه‌ای که او معرفی کرده بود، ثبت کنند. البته هر روز آمارهایی هم از این تعداد معرفی شد که درست یا غلط بودنش هم به محل بحث تبدیل شده بود. همه اینها نشان می‌دهد این ‌بار قالیباف به‌ جای «پاستور»، سودای «بهارستان» در سر دارد اما سوال اینجاست که نقش احمدی‌نژاد در این میدان کجاست؟!

در راه جریان سوم

پاسخ این پرسش که احمدی‌نژاد در بازی اخیر قالیباف چه نقشی می‌تواند داشته باشد را می‌توان با یک نگاه به جامعه و اظهارنظرهای مردم در کوچه و خیابان و البته فضای مجازی پیدا کرد. به عبارت دیگر ریزش رای در میان اصلاح‌طلبان و فاصله عریض و طویل اصولگرایان با جامعه جوان باعث شده تا فکر ایجاد «جریان سوم» تقویت شود. اما برای آنکه این نقشه تمام و کمال اجرا شود و قالیباف بتواند از اصولگرایان عبور کند، نیاز به یک همراه دارد؛ همراهی که هم از اصولگرایان زخم‌خورده باشد و هم پایگاه رایی که بتواند به سبد قالیباف اضافه کند. پس دور نیست اگر از احمدی‌نژاد به عنوان تنها فردی که همه این‌ ویژگی‌ها را یک‌جا دارد، نام ببریم. مضاف بر اینکه در جریان انتخابات‌های گذشته، وعده‌های انتخاباتی مشابه مانند یارانه یا برخورد با مفاسد اقتصادی با همان رفتار و نقطه اشتراک دیگری بود که آن دو را بیشتر به هم شبیه می‌کرد؛ بنابراین حداقل در مقام تصور، قالیباف و احمدی‌نژاد می‌توانند زوج انتخاباتی خوبی برای یکدیگر باشند و طبیعی است هم‌کاسه شدن این دو نفر و تلاش برای ایجاد «جریان سوم» چندان دور از ذهن نباشد.

هر چند شواهد نشان می‌دهد که این ائتلاف چندان هم به دور از تصور نیست، اما افرادی هم مانند مهرداد لاهوتی از نمایندگان عضو فراکسیون مستقلین که اتفاقا رابطه نزدیکی هم با قالیباف (حداقل در مقطعی شهردار تهران بود) دارد، این ائتلاف را غیرممکن می‌داند. او به «اعتماد» می‌گوید: «من ائتلاف احمدی‌نژاد و قالیباف را یک چیز غیرممکن می‌دانم یعنی بر اساس تحلیلی که دارم به نظرم این دو نفر نمی‌توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.»

او در پاسخ به این سوال که چرا این ائتلاف را غیرممکن می‌داند، گفت: در زمان مسوولیت این دو نفر دو نگاه متفاوت داشتند شاید از نظر جناح سیاسی از یک جناح بودند اما رفتارهای آقای احمدی‌نژاد در خیلی مواقع چه بعد از ریاست‌جمهوری و چه در همان زمان قابل قبول نیست. من از جزییات دیدار این دو نفر خبر ندارم، اما تحلیلم این است که این دو نفر نمی‌توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.

البته اسدالله عباسی، وزیر دولت احمدی‌نژاد عضو هیات رییسه مجلس دهم معتقد است که تلاش برای ایجاد یک «جریان سوم» از سوی احمدی‌نژاد از جانب دیگران القا می‌شود. او به «خبرآنلاین» می‌گوید: «متاسفانه برخی می‌کوشند تا به جامعه القا کنند که احمدی‌نژاد به دنبال ایجاد یک جریان سوم است. معتقدم که ما نیازمند آن هستیم که اخلاق سیاسی را رعایت و از ایجاد چنین شبهاتی خودداری کنیم. هر فرد در هر جناح و طیفی که قرار داشته باشد طبیعی است که ملاک برای مردم عملکرد اوست. جامعه تا حدود زیادی به طیف‌های سیاسی آگاهی دارند. اینکه بگوییم جریان سومی در حال شکل‌گیری است که تهدیداتی را متوجه کشور می‌کند به‌ هیچ‌ وجه قابل استناد نیست و منطقی در ماهیت آن دیده نمی‌شود. مردم آگاه هستند و خود می‌توانند بررسی درستی از شرایط و معادلات کنونی داشته باشند.» عباسی درباره احتمال ائتلاف بین قالیباف و احمدی‌نژاد می‌گوید: «در مبحث ائتلاف در بین اصولگرایان مولفه‌های مشخصی وجود دارد. اگر هر فردی اختلافی با اهداف اساسی اصولگرایی نداشته باشد می‌تواند نقطه اشتراکی برای دو طرف بدل شود و همکاری آغاز شود. البته ممکن است در گوشه و کنار صحبت‌های مخالفی بروز پیدا کنند و طیف‌های اصولگرایی نیز در برخی موارد نظرات یکسان نداشته باشند اما من مایل هستم که تمامی دیدگاه‌های سیاسی ذیل چتر یک اصولگرایی واحد تجمیع شوند و فرصت آن فراهم شود تا با توجه به رهنمون‌های مقام معظم رهبری و هم راستا با گام دوم انقلاب مجلس و دولت آتی بتوانند یک شگفتی را در سپهر سیاسی کشور رقم بزنند.»عباسی درباره پرچمداری قالیباف و مسیر جدا از اصولگرایان نیز گفته است: «قالیباف در سال ۹۶ ازخودگذشتگی نشان داد و به تصمیم شورای مشورتی اصولگرایان احترام گذاشت که همین موضوع یکی از ویژگی‌های مثبت سیاسی اوست. معنای این کناره‌گیری عدم اقبال از قالیباف نبود. ممکن است گمانه‌زنی‌هایی نیز اکنون مطرح شود که در غیر این صورت، شاید اتفاق دیگری حاصل می‌شد. اما به ‌هر حال مصلحت در آن دوره بر این بود تا حول محور رییسی ائتلاف شود. اکنون نیز قالیباف با توجه به پیشینه خود می‌تواند آینده درخشانی در عرصه سیاسی چه در مجلس- چه در کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری داشته باشد که البته تاکنون چنین موضوعی را اعلام نکرده‌ است»

یک معادله سه مجهولی

انتخابات و اما و اگرهایش تمامی ندارد؛ همین که بحثی مطرح می‌شود، دقیقه‌ای طول نمی‌کشد تا خبر دیگری و گمانه دیگری به آن افزوده شود. در این میان اما وقتی همه سرگرم معادله انتخابات با دو مجهول «قالیباف» و «احمدی‌نژاد» بودند، زمزمه‌هایی از یک مجهول سوم به گوش رسید؛ کسی که شاید کمتر در باورمان بگنجد. «علی لاریجانی» همان مجهول سوم این معادله بود. روزنامه آرمان در روایتی به نقل از یک منبع آگاه درباره این دیدار می‌نویسد: «محور اصلی گفت‌وگوها تحلیل شرایط روز و دعوت آقای قالیباف از محمود احمدی‌نژاد برای کمک در انتخابات مجلس ۹۸ بود.» این منبع آگاه در پاسخ به اینکه آیا قالیباف قصد دارد جدای از ائتلاف اصولگرایان در انتخابات شرکت کند، می‌گوید: «از محتوای گفت‌وگوهای آقایان قالیباف و احمدی‌نژاد این طور برمی‌آمد که مساله مجلس به آقای قالیباف واگذار شده؛ یعنی با توجه به اتفاقاتی که پیرامون آقای علی لاریجانی وجود دارد، تصمیم گرفته شده او دیگر در مجلس نباشد و نزدیکان او چون کاظم جلالی نیز در انتخابات شرکت نکنند و جای دیگری برای‌شان در نظر گرفته شود. آقای قالیباف نیز تصمیم دارد از کمک آقای احمدی‌نژاد در این راه استفاده کند.» این درحالی است که مهرداد بائوج‌لاهوتی، سخنگوی فراکسیون مستقلین و از نمایندگان نزدیک به علی لاریجانی درباره این تحلیل به «اعتماد» می‌گوید: « از امروز هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست و باید به انتخابات نزدیک شویم تا ببینیم اوضاع به چه سمتی پیش خواهد رفت، مضاف بر آنکه در جریان انتخابات هیچ تحمیلی وجود ندارد و این نمی‌تواند یک تحلیل درستی باشد که بگویند چه کسی در انتخابات شرکت بکند و چه کسی در انتخابات حضور نداشته باشد.» او با بیان اینکه من تاکنون چنین موضوعی را نشنیده‌ام، می‌گوید: «اساسا چنین موضوعی غیرممکن است، چراکه آقای لاریجانی یک چهره ملی است که در هر لباسی تنها به حل مشکلات کشور فکر می‌کند. بنابراین اینکه گفته می‌شود به آقای لاریجانی گفته‌اند در انتخابات حضور نداشته باشد، صحت ندارد البته اینکه در آینده چه اتفاقی رخ بدهد من نمی‌دانم.» /روزنامه اعتماد

خروج از نسخه موبایل