احمدینژاد ، چهره عبور از خط قرمزها!
به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، همانطور که تمایل داشت، نامش مطرح است. خودش خوشحال است اما در ذهن دیگران انبوه سوالات درباره چرایی اظهارات و عملکرد او وجود دارد و مهمترین سوال هم این است که چرا با محمود احمدینژاد برخورد نمیشود و اصلا تکلیف پروندههای او چه شد؟ هر روز یک ادعا و هر روز یک فضاسازی؛ آن هم در مقطعی که روزهای حساسی در ایران سپری میشود و نیاز به آرامش بیش از هر زمانی احساس میشود، اما در ظاهر برای احمدینژاد آرامش معنایی ندارد و با ادعاهای گاه بیسند تنها درصدد خودنمایی است و بس. نمونه بارز عملکرد تنشزای اخیر او به اظهاراتی بازمیگردد که درباره کرونا داشت. او با متهم کردن وزارت بهداشت مدعی شده بود: «متاسفانه مقاماتی بودند که در یک پروژه تحقیقاتی بهداشت جهانی یکسری داروها را که آنها میخواستند آزمایش کنند، آنطور که من اطلاع دارم در کل دنیا ۱۱هزار نمونه را کشورها حاضر بودند روی مردمشان آزمایش کنند که از این میان ۳۵۰۰ مورد در ایران آزمایش شد و من شنیدم فردی که مسئول بوده بابت این موضوع قرارداد بسته و پول گرفته است!». این ادعاها نهتنها نسبتی با کمک به مردم ندارد بلکه در وهله اول سبب نگرانی و ناآرامی آنها شده و سپس به ایجاد بدبینی در مردم منجر میشود که به اعتقاد بسیاری این مشی تخریبی که احمدینژاد دنبال میکند بر اساس اهداف خاصی است که در ذهن دارد و هنوز ظهور و بروز نداده است.
بررسی در وزارت بهداشت نه سازمان بازرسی
نکته قابلتامل ورود سازمان بازرسی به بررسی ادعای کرونایی احمدینژاد است. روز دوشنبه حسن درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور از بررسی «ادعای آزمایش برخی داروهای وارداتی روی ۳ هزار نفر از مبتلایان به کرونا در کشور» خبر داد و گفت: «بر اساس بررسیهای صورت گرفته از سوی سازمان بازرسی در یک طرح تحقیقاتی با نظارت سازمان بهداشت جهانی ۳۰ کشور با بیش از ۱۱ هزار بیمار کرونایی مورد مطالعه قرار گرفتهاند که تحقیق درباره حضور ایران در بین این کشورها، نحوه عقد قرارداد احتمالی با سازمان بهداشت جهانی و رعایت یا عدمرعایت اصول اخلاق پزشکی از جمله اطلاع بیمار هنگام تحقیقات، نحوه دریافت و هزینهکرد اعتبارات احتمالی مربوط به طرح و شفافیت آن در دستور کار قرار دارد.» پس از انتشار این خبر خواستار بررسی اقدامات احمدینژاد در سالهای پس از ریاستجمهوریاش شدند تا بررسیهای پزشکی را به وزارت بهداشت و سایر نهادهای مربوطه واگذار کنند.
گفتوگو با رسانههای ممنوعه
احمدینژاد بهخوبی میداند که گفتوگو با رسانههای داخلی او را درگیر سوالاتی میکند که قدرت پاسخگویی ندارد، بنابراین دو مسیر را انتخاب کرده است. نخست نشاندن علیاکبر جوانفکر بر کرسی پرسشگری و طرح سوالات هماهنگ شده با هدف انتشار دیدگاههای خودش و جلوگیری از طرح سوالات چالشی و روش دوم گفتوگو با رسانههای خارجی. او چندی پیش با رادیو فردا گفتوگو کرد که موضع ضدایرانی این رسانه بر همگان روشن است اما برخوردی با او نشد. اهالی رسانه با مشاهده این گفتوگو به یاد بهمن ۹۱ افتادند که تعدادی از روزنامهنگاران مطرح را به اتهام ارتباط با رسانههای خارجی بازداشت کردند. در آن مقطع احمدینژاد رئیسجمهور بود و کوچکترین موضعی هم نگرفت! از سوی دیگر اگر همین امروز یک چهره اصلاحطلب با رسانههایی مانند رادیو فردا گفتوگو و ادعاهای علیه کشور یا مسئولان مطرح کند، با او همان رفتاری میشود که با احمدینژاد تاکنون شده است؟
پروندههایی در بایگانی!
پروندههای شکایت از احمدینژاد کم نیست. آذرماه سال ۹۲ یکبار دیگر احمدینژاد به دادگاه احضار شده بود، اما آنگونه که محسنیاژهای گفته بود نه احمدینژاد در دادگاه حاضر شده، نه وکیلش. سال ۹۳ همچون سال ۹۲، سال احضارهای بیسرانجام احمدینژاد بود. آنگونه که افتخاری، سرپرست دادگاههای کیفری استان خبر از رسیدگی به پرونده احمدینژاد در وقت احتیاطی داده بود. سال ۹۳ خبری از رسیدگی به پروندههای احمدینژاد نشد. سال ۹۴ افتخاری بار دیگر درباره پرونده احمدینژاد صحبت کرد و گفت این پرونده در مرحله استعلام از مراجع مختلف است و دلیل طولانی شدن این پروسه، تاخیر در ارسال پاسخ استعلامها بوده است. جالب آنکه وکیل احمدینژاد دلیل پروسه طولانی را عدمتمایل دستگاه قضا برای رسیدگی عنوان کرده و گفته بود: جرائم منتسب به آقای احمدینژاد نیاز به شاکی خصوصی ندارد و مدعیالعموم باید شخصا پیگیری کند اما دستگاه قضایی تمایلی برای پیگیری این پرونده نداشت. پس از آن هم ظاهرا قصدی برای شکایت از اقدامات غیرمتعارف احمدینژاد نبود که دلیل آن شاید عدممشخص شدن شکایات قبلی باشد./آرمان ملی