برای بیگانگان خوراک رسانه ای جور نکنیم
خبرهای فوری: برخی اقدامات مانند نصب پرچم ایران، پخش اذان، ساخت کلیپ از مانور قایقها و... ممکن است این همگرایی را تضعیف کند یا حتی تبعات حقوقی یا دست کم رسانهای برای کشور داشته باشد.
روح الله رجایی: شاید من اشتباه کنم،اما از مجموع واکنشها در فضای مجازی و آنچه در اطراف میبینم، میشود گفت که توقیف نفتکش انگلیسی حال عموم مردم را خوب کرد. محاسبات سیاسی و بینالمللی به کنار، اصل موضوع اما با استقبال عموم مردم مواجه شد.
یکی اگر همت کند با رصد واکنشها در فضای مجازی-از ابراز احساسات تا جوکهای ساختهشده- یک تحلیل محتوایی ساده انجام بدهد، احتمالا این گزاره تأیید خواهد شد که پس از مدتها شاهد اتفاقی بودهایم که تقریبا عموم مردم در موردش همعقیده بودهاند.
اما برخی اقدامات مانند نصب پرچم ایران، پخش اذان، ساخت کلیپ از مانور قایقها و… ممکن است این همگرایی را تضعیف کند یا حتی تبعات حقوقی یا دست کم رسانهای برای کشور داشته باشد. در حسننیت دوستانی که این تصمیمها را گرفتهاند تردیدی نیست اما نسبت به عواقب این تصمیمها نمیشود مطمئن بود.
این موضوع که آیا نصب پرچم به لحاظ قواعد حقوق بینالملل اشکالی دارد یا نه باید به صورت فنی بررسی شود و شاید که در آینده ما را از موضع قوتمان ضعیف کند. البته اینکه اساسا حقوق بینالملل ظرفیتی برای توجیه رفتار غربیهاست و کمتر برای بقیه لحاظ میشود قبول! اینکه در ماجرای توقیف کشتی ایرانی انگار که کسی پنجه کشیده باشد توی صورت ملت و حالا باید برای ترمیم این زخم کاری کرد هم قبول! اما وقتی اصرار داریم این کار گروکشی نیست و براساس موازین بینالمللی اقدام کردهایم، اسب دشمن را زین نکنیم و خوراک رسانهای برای کسی جور نکنیم، بهتر!
نفسِ توقیف نفتکش انگلیسی هم پرچم ایران را با خودش دارد و هم صدای اذان را. دیگر لازم نیست عکس از سرباز ایرانی بگیریم که در عرشه کشتی دارد بند پوتینش را میبندد و زیر آن بنویسیم: «ما انگلیس را زیر پا له میکنیم». جذابتر از کلیپ مانور قایقهای تندروی اطراف کشتی توقیفشده با هلیشات، همان ویدیوی دوبلهشدهای است که آن کاربر ناشناس توییتر از دیدار ترامپ و ملکه انگلیس منتشر میکند. بهتر است واکنش به این موضوعات را به همان کاربران فضای مجازی بسپاریم که نفکتش را توی سایت دیوار آگهی میکنند. برخی کارهای سازمانیافته، شاید به جای درستکردن ابرو، چشمی را کور کند.
کنش رسانهای و تبلیغاتی در چنین شرایطی یک ضرورت است که به نظرم دستگاههای مسئول ما خیلی قواعدش را بلد نیستند.مثلا در ماجرای ساقط کردن گلوبالهاوک،نشست خبری سردار حاجیزاده که از پیش میدانستیم در همه رسانههای جهان دیده خواهد شد،در یک سالن والیبال برگزار شد؛به بی نظمترین شکل ممکن و بدون هیچ برنامهریزی رسانهای . حالا باید مراقب باشیم،از آن طرف بام نیفتیم.گاهی «بیستون» نباشیم و گاهی «چهلستون». /روزنامه شهروند