سیاسی ترین پرونده جنایی یا جنایی ترین پرونده سیاسی سالهای اخیر موجی از بهت را به جامعه تورم زده و تحریم شده تزریق کرد.
اگرچه نزدیک ترین واژه به قتل – عمد و نه غیرعمد-، قصاص است و دورترین واژه گذشت و بخشش اما احتمال تبدیل قصاص به بخشش همیشه وجود داشته است. قصاص حقی طبیعی و قانونی و گذشت و بخشش سخت ترین انتظاری است که میتوان از اولیاء دم داشت. روند پرونده قتل میترا استاد به گونهای است که میتوان از یک تغییر لحن سخن به میان آورد؛ تغییر لحنی که به نجفی اجازه میدهد به بخشیده شدن نیز فکر کند، بخشیده شدنی که حالا دیگر خیلی دور از دسترس نیست.
حاشیهای مهم تر از متن!
با اندکی فاصله از فضای پرونده قتل میترا استاد به این نتیجه رسیدهایم که اطلاع رسانی اگر بر مبنای منطق، حفظ آبرو و شخصیت و نیز پرهیز از دامنزدن به حواشی باشد آنگاه میتوان به رخدادهای خوب و پایانی به جز قصاص و اعدام نیز فکر کرد. در برخی پروندههای مشابه اطلاع رسانیهای ناقص، پرداختن به حاشیه و ورود به مباحثی که چندان به متن پرونده ارتباطی ندارد، راههای رسیدن به مصالحه را به طور کلی سد کرده است. در پروندههای اینچنینی که پای زندگی شخصی و مسائل خصوصی در میان است از جمله پرونده اخیر، بازار داغ شایعات، تفسیر و تحلیلهای سیاسی و انتقام جویانه و نیز انتشار برخی مباحث شخصی و خصوصی تاثیری به شدت نگرانکننده و تلخ بر جای خواهد گذاشت.
تغییر لحنی که امیدوار کننده است
در بررسیهای مختلف به این نتیجه میتوان رسید که تغییر لحن مسعود استاد که خود را نماینده ی اولیاهای دم ( پدر،مادر و تنها فرزند میترا استاد ) میداند به سمتی در حرکت است که امکان گذشت را ممکن میسازد. مسعود استاد در گفتههای مختلف به این مسئله اشاره دارد که محمد علی نجفی قصدی برای به قتل رساندن میترا استاد نداشته است. او تقریبا پذیرفته که قتل در یک کنش و واکنش ناخواسته به وقوع پیوسته اما اگر چه برخواسته اصلی خود یعنی قصاص اصرار دارد اما موضوع بخشش را به طور کلی منتفی نمیداند.
عکسی که شایعه ساز شد!
یکی از مباحث حاشیهایی که باعث بهوجود آمدن برخی شایعات و گمانه زنیها شده بود، تصویری است که نشان میدهد، مسعود استاد در حال گفتوگو با محمد علی نجفی است. همین تصویر که در نخستین دادگاه به ثبت رسیده است حرف و حدیثهای فراوانی به دنبال داشته از حمله، تعیین شرط مالی برای اعلام بخشش اما حقیقت آن است که مسعود استاد از نجفی پرسیده چرا خواهرش به قتل رسیده و نجفی سوگند یاد کرده که اصلا و ابدا به نیت قتل دست به اسلحه نبرده است.
اگرچه هنوز حکم قطعی منتشر نشده و اگرچه هنوز تا نهایی شدن هر حکمی راه درازی در پیش است اما سخنان اخیر برادر میترا استاد که گفته به بخشش فکر نکرده بوده اما میتوان روی آن نیز نظر داشت و نیز مطرح شدن بحث کمک به زنان بدسرپرست و بی سرپرست میتواند چنین به ذهن مخاطب القا کند که با فاصله گرفتن از فضای احساسی ساعات اولیه وقوع حادثه و نیز طی مراحل مختلف دادرسی و دادگاه، حال طرفین فرصت دارند که بیشتر و عمیق تر به همه راههای پیش رو فکر کنند؛ نجفی به مسیری که طی کرده و خانواده مقتول به همه گزینهها از جمله قصاص یا بخشش.
ذکر دو موضوع در نهایت خالی از لطف نیست؛ نخست اصرار بیش از حد میترا استاد بر یک خواسته و آن موفقیت تنها فرزندش و دیگر تاثیرگذاشتن بر صدها سرنوشتی که میتواند اما نباید شبیه ماجرای همسر دوم محمد علی نجفی شود. این دو موضوع قطعا میتواند در ادامه به مسعود استاد برای اتخاذ تصمیمی درست و منطقی کمک کند واگرنه قصاص بدیهی ترین انتخاب در چنین پروندههایی میتواند باشد. همچنان اصرار داریم بر تغییر لحن مسعود استاد؛ تغییر لحنی که روزنههایی از امید را گشوده است. رضا بردستانی /آفتاب یزد