بُرد – بُرد یا یارگیری موقت پوتین
خبرهای فوری: فرصتها و چالشهاي تعميق رابطه حماس با روسيه چيست؟
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، «اسماعیل هنیه» رییس دفتر سیاسی حماس به زودی و برای نخستینبار از زمان ریاست بر دفتر سیاسی این جریان به پایتختهای مصر و روسیه سفر میکند. هرچند که گفته شده هنیه در قاهره با مقامهای اطلاعاتی کشور میزبان دیدار خواهد کرد اما آنچه نگاهها را به سمت خود جلب کرده سفر اسماعیل هنیه به مسکو است. هم منابع فلسطینی و هم منابع مصری اعلام کردهاند که سفر هنیه به این دو کشور در چارچوب سفرهای دورهای او به تعدادی از کشورها است اما این نکته حائز اهمیت است که قاهره در سه سال گذشته مجوز سفر هنیه به کشور دیگری جز مصر را نداده بود اما اینبار هنیه قرار است طبق برنامهریزیهای انجامشده از قاهره به مسکو سفر کند. گذرگاه رفح تنها راه تنفس نوارغزه با جهان خارج است و فلسطینیها برای عبور از این گذرگاه نیاز به اجازه مصر دارند. همزمان با اعلام این خبر برخی شبکههای تلویزیونی رژیم اسراییل اعلام کردند که حماس و این رژیم در مذاکرات خود پیشرفتهایی داشتهاند و به نظر میرسد که دو طرف به آتشبس نزدیکتر از پیش شده باشند. رابطه حماس و روسیه در یک سال و نیم اخیر و بهطور ویژه در چند ماه گذشته بیش از پیش به چشم آمده و شاید یکی از دلایل آن هم رابطه حسنه مسکو با تلاویو و در این سو رابطه ویژه تهران با حماس باشد. به نظر میرسد که از زمان طرح مساله معامله قرن توسط دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا و ذوقزدگی اسراییلیها از حمایتهای بیقید و شرط واشنگتن از تلآویو، روسیه تلاش برای ورود به پرونده صلح خاورمیانه را آغاز کرده و با توجه به بیاعتمادی فلسطینیها به امریکای ترامپ به عنوان واسطهای برای پیشبرد گفتوگوها، فضا هم برای مانورهای دیپلماتیک کرملین در این میدان فراهم شده است.
الجزیره انگلیسی در تازهترین مطلبی که در این باره نوشته این پرسش را مطرح کرده که میان حماس و روسیه چه میگذرد؟ در چند هفته اخیر ما شاهد افزایش قابل توجه دید و بازدید مقامهای حماس و نمایندگان روسیه با یکدیگر بودهایم. اما سوال اساسی این است که آیا تعمیق رابطه با کرملین میتواند به انزوایی که امریکا و متحدانش بر حماس تحمیل کردهاند، غلبه کند؟ ماه جولای سال جاری بود که معاون دفتر سیاسی حماس موسی ابومرزوق در راس هیاتی سیاسی به مسکو سفر کرده و با میخاییل بوگدانف، معاون وزیر خارجه کشور میزبان در امور خاورمیانه و آفریقا دیدار کرد. در اواسط اکتبر این دو مقام سیاسی از حماس و کرملین دوباره با هم در دوحه قطر دیدار کردند. رایزنیها میان این دو چند هفته بعد با تماس تلفنی که بوگدانف با اسماعیل هنیه گرفت وارد فاز تازهتری شد. گفته شده که در این رایزنیها چه در مسکو چه در دوحه و بعدها در تماس تلفنی میان بوگدانف و هنیه محور اصلی بحث «معاملهقرن» بوده و دلایل رد این طرح امریکایی از سوی حماس. به نظر میرسد که در یک سال گذشته هر بار که مقامهای متفاوت روس، از معامله قرن انتقاد کردهاند این موضعگیری هم رامالله و هم در غزه با استقبال روبهرو شده است. در میانه ماه اکتبر بود که ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه اعلام کرد کشورش از هر طرح معامله یا طرحی که صلح را به ارمغان بیاورد، استقبال میکند اما طرح واشنگتن در این زمینه (معامله قرن) را مبهم خواند. به نظر میرسد که روسیه در حال تبدیل کردن خود به رقیبی برای امریکا در پرونده صلح خاورمیانه باشد و به همین دلیل در چند ماه اخیر تلاش کرده دامنه رابطه خود را وسعت ببخشد و دیگر صرفا با تشکیلات خودگردان فلسطین در تماس نباشد بلکه رابطه با حماس را هم وجهه جدیدی ببخشد.»
الجزیره در ادامه این تحلیل مینویسد: «رابطه روسیه با حماس در خلأ رخ نداده است بلکه در یک دهه گذشته روسیه رابطه با سران حماس را برنامهریزیشده پیش برد. در حالی که امریکا و اتحادیه اروپا نام حماس را در لیست گروههای تروریستی قرار داده بودند، روسیه رابطه در سطح بالا با این گروه را از زمانی که حماس توانست انتخابات پارلمانی در فلسطین را ببرد همچنین کنترل غزه را در سال ۲۰۰۶ در اختیار بگیرد، آغاز کرد. روسیه در این سالها همواره بر این حقیقت تاکید داشته که حماس نماینده منتخب جمعیت قابل توجهی از فلسطینیهاست و هم در شورای قانونگذاری فلسطین و هم در دولتهای این کشور سهم دارد. مسکو جدا از تلاش برای برقراری رابطه دو جانبه با حماس در دو سال اخیر وارد فاز میانجیگری میان جنبش فتح به رهبری محمود عباس و حماس که در غزه مستقر است نیز شده است. هرچند که حماس همواره از رابطه با روسیه منتفع شده اما همچنان و هنوز میتواند به تقویب بیشتر این رابطه بپردازد و از آن بهره بیشتری هم نصیب خود کند. روسیه بازیگری قدرتمند و البته دارای حق وتو و کرسی دایم در شورای امنیت سازمان ملل است. این کشور همچنین عضو گروه چهارجانبه برای پایان دادن به اختلافها میان اسراییل و حماس است. علاوه بر آن، روسیه رابطه بسیار خوب و کلیدی با سه بازیگری دارد که برای حماس بسیار مهم هستند: اسراییل، تشکیلات خودگردان و مصر. همزمان روسیه میتواند به حماس کمک کند که نه تنها در برابر ترامپ و طرح او موسوم به «معامله قرن» بایستد بلکه در سطح بینالمللی نیز صدای خود را به گوش برساند و اختلافهایش با تشکیلات خودگردان و مصر را هم از همین منظر حل و فصل کند. حماس که رهبری ماجرا در نوار غزه را در اختیار دارد به خوبی میداند که رابطه روسیه با اسراییل از زمان حضور نظامی روسیه در پرونده سوریه از سال ۲۰۱۵ پررنگتر و البته عمیقتر شده است. در حال حاضر روسیه و اسراییل یک به اصطلاح اتاق هماهنگی عملیات دارند تا مانع از تصادف هوایی نیروهای دو طرف در آسمان سوریه بشوند. با اینهمه حماس رابطه رو به رشد روسیه با اسراییل را مانعی برای تعمیق رابطه خود با مسکو نمیداند و برعکس اعتقاد دارد که مسکو میتواند از رابطهها و پیوندهای خود با اسراییل برای کاستن از سطح حملات اسراییل به نوار غزه استفاده کند. از سوی دیگر به نظر میرسد که حماس از روسیه میخواهد تا به احیای رابطه این گروه با دولت سوریه هم کمک بکند. زمانی که اعتراضهای عمومی در سوریه در سال ۲۰۱۲ آغاز شد حماس بلافاصله رابطه خود با دولت بشار اسد، رییسجمهور سوریه را قطع و اعلام کرد که در کنار معترضان به او میایستد. در چنین شرایطی میتوان گفت که تشدید فعالیتها و تنوع و تعدد رفت و آمدها میان حماس و مسکو پیروزی قابل توجهی برای حماس است. حماس میداند که این رابطه میتواند به انزوای سیاسی آن پایان بدهد همچنین در چشم جامعه جهانی بازیگری معقول و قابل معامله در فلسطین به حساب آید. با اینهمه دلایلی برای بدبینی هم وجود دارد. روسیه همواره تلاش کرده بهطور کلی در خاورمیانه و بهطور خاص در مساله فلسطین دارای نفوذ باشد و اعتقاد داشته که شکست هژمونی امریکا در این منطقه میتواند گام نخست برای ورود جدیتر روسیه به مسائل منطقهای باشد. روسیه به دنبال تعمیق رابطه با حماس است چرا که این گروه را بازیگری مهم در پرونده فلسطین میداند که البته تحت نفوذ امریکا نیست. همزمان مسکو میخواهد از طریق تعمیق رابطه با حماس به عنوان سکویی برای رابطه نزدیکتر با سایر جنبشهای اسلامی در منطقه مانند اخوانالمسلمین استفاده کند. الجزیره در ادامه مینویسد: نزدیکی روسیه به حماس را نمیتوان جدا از اتحاد منطقهای موجود این کشور با ایران دانست. مسکو به دنبال یارگیریهای بیشتر در منطقه برای مقابله با امریکاست و به دنبال آن است که حماس جایگاه خود را در محوری به هدایت ایران در برابر امریکا و متحدانش در منطقه راه پیدا کند. با اینهمه نمیتوان گفت که در بحث آینده سیاسی فلسطین مسکو درست در همان سمتی از تاریخ ایستاده که حماس قرار دارد. برخلاف حماس، مسکو از ایده تشکیل دو کشور مستقل در فلسطین حمایت میکند و البته با ایده مقاومت مسلحانه که خط مشی حماس است مخالف است. همچنین روسیه به عنوان عضوی از گروه چهارجانبه خواهان به رسمیت شناختن اسراییل توسط تمام گروههای فلسطینی است. این اختلافها بر دوام و ضمانت هرگونه همکاری بلندمدت میان روسیه و حماس سایه میاندازد اما به هرحال نمیتوان از منافع فعلی آن برای حماس چشمپوشی کرد. البته که روسیه تا همین جای کار هم در چند مورد حماسیها را ناامید کرده است. به عنوان نمونه دفتر حماس در مسکو هنوز رسما پذیرفته نشده و این در حالی است که حماس چندبار درخواستهای خود برای این پذیرش رسمی را تکرار کرد. همزمان روسیه گام موثر چندانی برای خارج کردن حماس از انزوا انجام نداده است. هرچند که قطعا حماس از هر سطحی از رابطه با قدرتی بینالمللی چون روسیه منتفع میشود اما به نظر نمیرسد که بتواند هر آنچه را میخواهد و به آن نیاز دارد از روسیه مطالبه کند مگر آنکه حماس هم امتیازهایی بدهد. میدل ایست مانیتور در تحلیلی جداگانه درباره نزدیکی روسیه و حماس مینویسد: ولادیمیر پوتین به دنبال احیای چهره اتحاد جماهیر شوروی است و اعتقاد دارد که پرونده فلسطین همچنین مورد حماس یکی از دروازههایی است که میتواند این کشور را به خاورمیانه بازگرداند. به همین دلیل بود که روسیه مخالفت خود را با اعلام نام حماس به عنوان گروه تروریستی برخلاف رویه اتحادیه اروپا و امریکا، اعلام کرد. روسیه مایل به بازگشت به منطقه عربی و شکست دادن هژمونی امریکا در پروسه صلح خاورمیانه همچنین مدیریت روند صلح میان فلسطین و اسراییل است. برخی اعتقاد دارند که نزدیکی روسیه به حماس جدا از اتحاد موجود آن با ایران همچنین محور مقاومتی که ایران در منطقه تشکیل داده نیست. در حالی که امریکاییها، اسراییل و برخی اعراب تلاش میکنند از انزوای حماس به عنوان اهرمی برای فشار بر این گروه استفاده کنند، حماس نزدیکی به روسیه را فضای تنفسی برای خود در سطح بینالمللی میداند همچنین بر میزان تماسهای خود با روسیه افزوده تا در شرایط تشدید تنش نظامی یا سیاسی با اسراییل از آن به عنوان کارت استفاده کند. حماس به روسیه به چشم قدرتی بینالمللی نگاه میکند؛ لذا به دنبال استفاده از جایگاه این کشور در سطح بینالمللی است تا بتواند با استفاده از آن به جای آنکه پس زده شود، پذیرفته شود. در آنسوی میدان هم روسیه میخواهد با بهبود رابطه با حماس بر تعداد اعضای ائتلاف خود در سطح منطقهای افزوده و وجهه خود در جهان اسلام را ارتقا بدهد. میدل ایست مانیتور در ادامه با اشاره به امتیازهایی که حماس باید برای حفظ رابطه نزدیک با روسیه بپردازد، نوشت: «این گروه نمیتواند چندان به آینده رابطه با کرملین خوشبین باشد. روسیه بخشی از سیستم بینالمللی است و هرگونه رابطهای با آن وابسته به نوع پاسخهای حماس به پروسه صلح همچنین به رسمیت شناختن اسراییل است. تا زمانی که حماس چنین امتیازهایی به روسیه ندهد تنها چیزی که از این رابطه عایدش خواهد شد عکسهای یادگاری با مقامهای روس است. نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که حضور نظامی روسیه در سوریه و حمایت پوتین از بشار اسد چهره روسیه را در جهان اسلام مخدوش کرده و از این منظر کرملین تلاش میکند با نزدیکی به حماس به عنوان یک گروه مقاومت اسلامی این وجهه را ترمیم کند.»