به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، سفر اخیر مایک پنس، معاون رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا به عراق موردتوجه بسیاری از تحلیلگران منطقه و نظام بینالملل قرارگرفته است. با توجه به فوریت سفر و چگونگی انجام آن، کمتر کسی این سفر را عادی تفسیر یا تحلیل میکند. به عبارت بهتر، مایک پنس با سفر به عراق در پی تسهیل یا حتی تعریف راهکارها و مسیرهایی خاص برای رسیدن به برخی اهداف منطقهای ایالاتمتحده بوده است. معاون رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا در این سفر از پایگاه نیروهای آمریکایی در عینالاسد بازدید کرد. مایک پنس حتی به رئیسجمهور و نخستوزیر عراق درباره این سفر اطلاعی نداده بود. معاون ترامپ سپس بدون دیدار با این دو مقام ارشد اجرایی عراق، عازم کردستان عراق شد. بهراستی هدف مایک پنس از این سفر پرحاشیه چه بوده است؟ در این خصوص نکات قابلتأملی وجود دارد:
مواجهه با حشدالشعبی در عراق
یکی از اصلیترین نگرانیهای ایالاتمتحده آمریکا در عراق، حضور میدانی و سیاسی محکم و قوی نیروهای مردمی عراق درصحنه دفاع از این کشور است. حشدالشعبی نقش بسیار پررنگ و مهمی در مواجهه با داعش و گروههای تروریستی و تکفیری موردحمایت ایالاتمتحده و عربستان سعودی در مناطق مختلف عراق داشت. اکثریت قریب بهاتفاق تحلیلگران مسائل منطقهای و میدانی عراق معتقدند اگر حشدالشعبی در صحنه مبارزه با داعش حضور نداشت، این گروه خطرناک تروریستی ضمن ادامه حیات خود، میتوانست دامنه تسلط خود را بر خاک عراق افزایش دهد. پس از شکست داعش، حذف حشدالشعبی از معادلات قدرت سیاسی و نظامی عراق به یکی از اصلیترین دغدغههای مقامات آمریکایی تبدیل شده است. ترامپ رئیسجمهور آمریکا نیز از محبوبیت حشدالشعبی در عراق (که خود را در انتخابات اخیر و در قالب کسب نتیجهای مطلوب از سوی ائتلاف فتح نشان داد) بهشدت نگران است. بدون شک یکی از اصلیترین اهداف مایک پنس از سفر به عراق، زمینهسازی برای مواجهه با حشدالشعبی بوده است. او حتی در این خصوص پیامهای لازم را به نیروهای آمریکایی در عین الاسد مخابره کرده است.
بسیاری از تحلیلگران بهدرستی بر این باورند که کاخ سفید قصد دارد با احیای اختلافات مذهبی و خشونت در غرب عراق، نیروهای مردمی را از این منطقه خارج و طرحهای خود را در نزدیکی مرز سوریه اجرایی کند.
با این حال پایگاه محکم حشدالشعبی در عراق و سابقه درخشان و غیرقابل انکار این جریان در مهار و نابودی داعش، جایی برای مانور وقیحانه ایالاتمتحده در این خصوص باقی نخواهد گذاشت.
حشدالشعبی در سال ۲۰۱۴ و پس از اشغال موصل در پاسخ به فتوای مرجعیت عالی شیعیان تشکیل شد. هدف حشدالشعبی، یاریرسانی به نیروهای امنیتی و مسلح عراق در پاسداری از اماکن مذهبی و مواجهه با حملات تروریستی در سرتاسر این کشور است.
حدود سه سال قبل نیز حشدالشعبی با اکثریت آرای مجلس عراق بهعنوان یک جریان سیاسی و زیر نظر نخستوزیر رسمیت پیدا کرد.
به نظر میرسد ایالاتمتحده حتی ایده ادغام حشدالشعبی با ارتش عراق را نیز قبول ندارد و خواستار حذف این گروه از معادلات سیاسی و نظامی بغداد است. خواستهای که هرگز تحقق پیدا نخواهد کرد.
بسیاری از تحلیلگران بهدرستی بر این باورند که کاخ سفید قصد دارد با احیای اختلافات مذهبی و خشونت در غرب عراق، نیروهای مردمی را از این منطقه خارج و طرحهای خود را در نزدیکی مرز سوریه اجرایی کند.
با این حال پایگاه محکم حشدالشعبی در عراق و سابقه درخشان و غیرقابل انکار این جریان در مهار و نابودی داعش، جایی برای مانور وقیحانه ایالاتمتحده در این خصوص باقی نخواهد گذاشت.
حشدالشعبی در سال ۲۰۱۴ و پس از اشغال موصل در پاسخ به فتوای مرجعیت عالی شیعیان تشکیل شد. هدف حشدالشعبی، یاریرسانی به نیروهای امنیتی و مسلح عراق در پاسداری از اماکن مذهبی و مواجهه با حملات تروریستی در سرتاسر این کشور است.
حدود سه سال قبل نیز حشدالشعبی با اکثریت آرای مجلس عراق بهعنوان یک جریان سیاسی و زیر نظر نخستوزیر رسمیت پیدا کرد.
به نظر میرسد ایالاتمتحده حتی ایده ادغام حشدالشعبی با ارتش عراق را نیز قبول ندارد و خواستار حذف این گروه از معادلات سیاسی و نظامی بغداد است. خواستهای که هرگز تحقق پیدا نخواهد کرد.
تنفس مصنوعی به داعش و گروههای تکفیری
بدون شک استراتژی کلان ایالاتمتحده آمریکا در منطقه غرب آسیا، چیزی جز مداخلهگرایی طولانیمدت در این منطقه نیست. در این خصوص، مقامات آمریکایی و متحدان غربی و عربی آن، ایجاد و استمرار بحرانهای مزمن امنیتی در غرب آسیا را در دستور کار خود قرار دادهاند. تقسیم تروریسم به تروریسم خوب و تروریسم بد نیز در همین راستا قابلتحلیل و ارزیابی است.
بهصورت مشخص از دوران اوباما و از سال ۲۰۱۱ تا به همین امروز که ترامپ در رأس معادلات سیاسی و اجرایی ایالاتمتحده آمریکا حضور دارد، واشنگتن بهصورت ملموستری استراتژی تولید و مدیریت تروریسم در منطقه را در پیشگرفته است.
مدیریت تروریسم از سوی کاخ سفید دقیقا به معنای تقسیمبندی تروریستها به دو قسمت خوب و بد است. از دید آمریکا، تروریستهای بد، آنهایی هستند که درصحنه عملیات تاکتیکی در راستای منافع کوتاهمدت و بلندمدت واشنگتن و متحدانش عملنکرده و بنابراین باید نابود شوند. بااینحال افرادی که بهصورت غیرمستقیم در زمین غرب بازی کرده و در جهان اسلام به عملیات تروریستی دست زده و در محدوده جغرافیایی جهان اسلام نیز از بین میروند در ذیل تروریستهای مطلوب غرب دستهبندی میشوند. آمریکا این خطکشی خطرناک را به دیگر کشورهای ناتو نیز تفهیم کرده است.
گرچه ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود رویکرد اوباما در منطقه غرب آسیا را مورد عتاب قرار داده و حتی وی و هیلاری کلینتون را بهعنوان ایجاد کنندگان داعش مورد شناسایی قرار میدهد، اما در عمل خود نیز نسبت به مشی دولت اوباما در قبال داعش و گروههای تروریستی ــ تکفیری پایبند است. هماکنون یکی از اصلیترین اهداف ترامپ، احیای داعش و تروریسم تکفیری در عراق است.
ترامپ، پنس و مایک پمپئو معتقدند در سایه تزریق بحرانهای دامنهدار و عمیق امنیتی در عراق، میتوان مداخلهگرایی در این کشور و تسلط آرام و بیسروصدا بر منابع غنی آن را توجیه کرد. یکی از اصلیترین اهداف سفر مایک پنس به عراق، دقیقا همین مساله بوده است.
معاون ترامپ درصدد زمینهسازی و چینش مقدمات اولیه برای بازگشت دوباره داعش به عراق و ایجاد بحرانهای دائمی در این کشور است. این موضوع قطعا در دیدار پنس و فرماندهان نظامی آمریکا در عراق (که درصحنه عملیات همواره حامی بازماندگان داعش بودهاند) مطرح و ابعاد آن تشریح شده است.
بهصورت مشخص از دوران اوباما و از سال ۲۰۱۱ تا به همین امروز که ترامپ در رأس معادلات سیاسی و اجرایی ایالاتمتحده آمریکا حضور دارد، واشنگتن بهصورت ملموستری استراتژی تولید و مدیریت تروریسم در منطقه را در پیشگرفته است.
مدیریت تروریسم از سوی کاخ سفید دقیقا به معنای تقسیمبندی تروریستها به دو قسمت خوب و بد است. از دید آمریکا، تروریستهای بد، آنهایی هستند که درصحنه عملیات تاکتیکی در راستای منافع کوتاهمدت و بلندمدت واشنگتن و متحدانش عملنکرده و بنابراین باید نابود شوند. بااینحال افرادی که بهصورت غیرمستقیم در زمین غرب بازی کرده و در جهان اسلام به عملیات تروریستی دست زده و در محدوده جغرافیایی جهان اسلام نیز از بین میروند در ذیل تروریستهای مطلوب غرب دستهبندی میشوند. آمریکا این خطکشی خطرناک را به دیگر کشورهای ناتو نیز تفهیم کرده است.
گرچه ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود رویکرد اوباما در منطقه غرب آسیا را مورد عتاب قرار داده و حتی وی و هیلاری کلینتون را بهعنوان ایجاد کنندگان داعش مورد شناسایی قرار میدهد، اما در عمل خود نیز نسبت به مشی دولت اوباما در قبال داعش و گروههای تروریستی ــ تکفیری پایبند است. هماکنون یکی از اصلیترین اهداف ترامپ، احیای داعش و تروریسم تکفیری در عراق است.
ترامپ، پنس و مایک پمپئو معتقدند در سایه تزریق بحرانهای دامنهدار و عمیق امنیتی در عراق، میتوان مداخلهگرایی در این کشور و تسلط آرام و بیسروصدا بر منابع غنی آن را توجیه کرد. یکی از اصلیترین اهداف سفر مایک پنس به عراق، دقیقا همین مساله بوده است.
معاون ترامپ درصدد زمینهسازی و چینش مقدمات اولیه برای بازگشت دوباره داعش به عراق و ایجاد بحرانهای دائمی در این کشور است. این موضوع قطعا در دیدار پنس و فرماندهان نظامی آمریکا در عراق (که درصحنه عملیات همواره حامی بازماندگان داعش بودهاند) مطرح و ابعاد آن تشریح شده است.
کسب برآورد دقیق از فضای اعتراضات مردمی
هدف نهایی مایک پنس از سفر به عراق، کسب برآورد دقیقتر از اعتراضات مردمی در این کشور و زمینهسازی برای تبدیل آن به آشوب دائمی بوده است.
مقامات آمریکایی از ابتدای شکلگیری اعتراضات مردمی ضد فساد و رشوهخواری در عراق، درصدد بودند ضمن رادیکال سازی فضای اعتراضات، هدایت و مدیریت پنهان صحنه را در دست بگیرند. با این حال بیانیههای مکرری که مرجعیت شیعه در مطالبه گری جدی از دولت صورت داد، صحنه را به ضرر کاخ سفید تغییر داد. دلگرمی شهروندان عراقی به مطالبه گری مرجعیت شیعه از دولت عادل عبد المهدی سبب شده است تا سکان اعتراضات به دست ترامپ و مهرههای منطقهای آن نیفتد. با توجه به هزینههای زیادی که ایالاتمتحده در عراق صرف تبدیل اعتراضات به اغتشاشات دائمی کرده بود، مایک پنس سعی کرد در این سفر برآورد اطلاعاتی دقیقتری را نسبت به اعتراضات عراق و چرایی کانالیزه شدن آن در مسیر تحقق امنیت و ثبات این کشور کسب کند.
درنهایت اینکه سران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا، در پیادهسازی طرح تجزیه عراق از طریق ناامنسازی دائمی این کشور با شکست مواجه خواهند شد. در این معادله شوم، اساسا تفاوتی میان اوباما، ترامپ، جو بایدن و مایک پنس وجود ندارد!
آنچه مسلم است اینکه مواجهه با توطئههای مستمر کاخ سفید در عراق هوشیاری و آگاهی ملت عراق، به ویژه گروههای مردمی را میطلبد. هماکنون نمادها و مصادیق این آگاهی جمعی کاملا قابلمشاهده است. /روزنامه جام جم
مقامات آمریکایی از ابتدای شکلگیری اعتراضات مردمی ضد فساد و رشوهخواری در عراق، درصدد بودند ضمن رادیکال سازی فضای اعتراضات، هدایت و مدیریت پنهان صحنه را در دست بگیرند. با این حال بیانیههای مکرری که مرجعیت شیعه در مطالبه گری جدی از دولت صورت داد، صحنه را به ضرر کاخ سفید تغییر داد. دلگرمی شهروندان عراقی به مطالبه گری مرجعیت شیعه از دولت عادل عبد المهدی سبب شده است تا سکان اعتراضات به دست ترامپ و مهرههای منطقهای آن نیفتد. با توجه به هزینههای زیادی که ایالاتمتحده در عراق صرف تبدیل اعتراضات به اغتشاشات دائمی کرده بود، مایک پنس سعی کرد در این سفر برآورد اطلاعاتی دقیقتری را نسبت به اعتراضات عراق و چرایی کانالیزه شدن آن در مسیر تحقق امنیت و ثبات این کشور کسب کند.
درنهایت اینکه سران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا، در پیادهسازی طرح تجزیه عراق از طریق ناامنسازی دائمی این کشور با شکست مواجه خواهند شد. در این معادله شوم، اساسا تفاوتی میان اوباما، ترامپ، جو بایدن و مایک پنس وجود ندارد!
آنچه مسلم است اینکه مواجهه با توطئههای مستمر کاخ سفید در عراق هوشیاری و آگاهی ملت عراق، به ویژه گروههای مردمی را میطلبد. هماکنون نمادها و مصادیق این آگاهی جمعی کاملا قابلمشاهده است. /روزنامه جام جم