چرا سفر روحانی متفاوت‌تر از سال‌های گذشته بود؟

خبرهای فوری: کارشناس مسائل آمریکا سخنرانی رئیس جمهوری کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل را مورد بررسی قرار می دهد.

به گزارش بخش بین المللی سایت خبرهای فوری، روز چهارشنبه حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان در هفتادوچهارمین مجمع عمومی سازمان ملل به سخنرانی و تشریح مواضع جمهوری اسلامی ایران پرداخت. رئیس جمهور همچنین با توضیح درباره طرح «ابتکار صلح هرمز»، همه کشورهایی را که از تحولات خلیج فارس و تنگه هرمز متأثر می شوند را به «ائتلاف امید» دعوت کرد. دکتر روحانی در ادامه با اشاره به تروریسم اقتصادی آمریکا علیه مردم ایران با صراحت اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه تحت تحریم مذاکره نخواهد کرد. روحانی همچنین با کنایه به دولت آمریکا گفت که فقط کافی است به جای نمایشِ مذاکره، به واقعیتِ مذاکره بازگردید. عکس یادگاری آخرین ایستگاهِ مذاکره است، نه اولین ایستگاه. رئیس جمهوری کشورمان در این سخنرانی به موارد دیگری چون نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط آمریکا، دخالت این کشور در امور منطقه، رد اتهامات علیه ایران در موضوع حمله به آرامکو، معامله قرن و غیره اشاره داشت. برای بررسی بیشتر نکات مهم این سخنرانی با امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا گفت و گو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

تفاوت سخنرانی امسال رئیس جمهوری کشورمان با سالهای گذشته چیست و به نظر شما نکات مهم و پیامی که از حضور دکتر روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل به دنیا و به خصوص آمریکا صادر شد چه بود؟

این سخنرانی از چند وجه قابل اهمیت است. بخشی از آن که مربوط به مذاکرات تهران و واشنگتن می شد ایران به صراحت مواضع خود را بیان کرد و رئیس جمهور کشورمان نیز در این راستا اظهار داشت که درها برای گفت و گو باز هستند ولی الزاماتی را از جمله لغو تحریم ها و بازگشت به برجام برای آن تعیین کرد. آقای روحانی به صراحت اعلام کردند که برجام  هم برای ایران  و هم آمریکا حداقل بود و اگر واشنگتن چیزی بیشتر می خواهد باید بیشتر بپردازد.

بخش دیگری از این سخنرانی مربوط به طرح «ابتکار صلح هرمز» بود و در این راستا ایران دلایل و اهمیت این طرح را به خوبی تببین کرد و به نوعی دست دوستی را به سمت همسایگان دراز کرد. نکته مهم دیگر در این باب این بود که ایران اعلام کرد صلح و امنیت و استقلالِ همسایگانِ ما، صلح و امنیت و استقلالِ ایران است. دکتر روحانی خطاب به کشورهای همسایه از جمله عربستان اشاره کردند که آمریکا همسایه ما نیست و این جمهوری اسلامی ایران است که همسایه شماست. در ادامه نیز اظهار داشتند که در روز واقعه این ایران و عربستان هستند که باقی می مانند نه آمریکا. عنوان این مواضع در واقع نوعی اعلام آمادگی از سوی ایران بود تا تنش ها با عربستان سعودی کاهش یابد.

در مورد برگزار نشدن دیدار بین روسای جمهور آمریکا و ایران نیز مشخص شد که مقصر اصلی واشنگتن است. در همین حال مقام های اروپایی طی دیدارهای خود با رئیس جمهوری کشورمان اصرار بر این داشتند تا این دیدار صورت بگیرد اما باید توجه داشت که چنین دیدارهای بی حاصلی نمی تواند گره گشا باشد و به قول آقای روحانی ایران به دنبال عکس یادگاری نیست. از همین رو می توان گفت سفر امسال آقای روحانی به مجمع عمومی نسبت به دو دهه گذشته و حضور روسای جمهوری قبلی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار بود.

قبل از انجام این سفر گمانه زنی هایی در خصوص عدم صدور روادید برای هیأت ایران مطرح بود. همچنین قبل تر نیز ایالات متحده آمریکا وزیر خارجه کشورمان را در لیست تحریم ها قرار داد و از رسانه هایشان به خاطر مصاحبه با مقام های ایرانی ناراحت بودند و از رویکرد این رسانه ها انتقاد کردند. بنابراین حضور ایران در مجمع و ملاقات های انجام گرفته، نطق رئیس جمهور و مصاحبه های ایشان و وزیر خارجه با رسانه های مختلف بسیار مفید بود. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که این برای اولین بار بود که رئیس جمهور کشورمان با رسانه دست راستی فاکس نیوز که شبکه محبوب دونالد ترامپ نیز هست مصاحبه کرد.

پس به نظر شما فرمان تازه ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود مقام های ارشد ایران به آمریکا نیز در همین راستا بود؟

به نظر من اقدام جدید نیست چرا که ترامپ حدود ۲ سال پیش ورود کلیه ایرانیان به آمریکا را ممنوع کرد. طبق این فرمان مهاجرتی همه ایرانیان اعم از مسلمان، غیر مسلمان، دو تابعیتی، مخالف جمهوری اسلامی و غیره از ورود به آمریکا منع می شوند و ممنوعیت تعدادی از مقام های ارشد ایران محلی از اعراب ندارد، چرا که مقام های ایران هیچ گاه سفر توریستی به آمریکا نداشتند. هر هیأتی که از ایران عازم آمریکا می شد یا برای شرکت در نهادهای مالی، مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که مقرشان در واشنگتن است عازم این کشور می شدند و یا نیویورک که مقر اصلی سازمان ملل متحد است. در همین حال هیچ یک از مقام های ایرانی اجازه نداشتند که از واشنگتن و نیویورک خارج شوند. حتی در نیویورک محدوده ۴۰ مایلی را در نظر گرفته بودند که اخیرا کوچکتر نیز شده است. آمریکا حتی برای بستگان مقام های ایران نیز محدودیت کرده که این اقدام با ضوابط حقوقی همخوانی ندارد.  به طور کلی این طرح مانند تحریم آقای ظریف نمایشی بوده و کارایی هم نخواهد داشت. حتی دیدیم که آقای ظریف به نیویورک سفر کردند و با رسانه های مختلف نیز مصاحبه داشتند.

در فرمان ترامپ مشخص نیست که آیا سفر به قصد شرکت در نشست سازمان ملل در نیویورک شامل این محدودیت می شود یا خیر. اگر چنین باشد آمریکا توافق خود با سازمان ملل را نقض خواهد کرد. چرا که طبق قرارداد سال ۱۹۴۷ دولت آمریکا موظف است به هیأت های دیپلماتیک برای شرکت در نشست های سازمان ملل در نیویورک اجازه ورود دهد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد عرف خطرناکی در نظام بین الملل به وجود خواهد آمد که کشور میزبان بر اساس اراده شخصی خود می توانند مانع فعالیت سازمان های بین المللی یا حضور هیأت های کشورهای مختلف در سازمان های بین المللی شوند. تحقق چنین امری با واکنش های زیادی روبرو خواهد بود و کشورهای دنیا باید مانع سو استفاده آمریکا از جایگاهش در این زمینه شوند.

در مورد ابتکارات فرانسه و رئیس جمهور این کشور یعنی امانوئل مکرون چه نظری دارید؟ آیا فرانسه می تواند به عنوان میانجی شرایط را تا حدودی تغییر دهد؟

از همان زمانی که ترامپ قصدش را برای خروج از توافق هسته ای اعلام کرد مشخص بود که اروپا بدون هماهنگی و اجازه گرفتن از آمریکا نمی تواند قدم از قدم بردارد. دلیل آن این نیست که اروپایی ها علاقه ای به این موضوع ندارند بلکه این واقعیت تلخ نظام اقتصاد بین المللی است که جایگاه، موقعیت اقتصادی ایالات متحده آمریکا و واحد پولی این کشور را در موقعیتی قرار داده  که بتواند بدین شکل خواست خود را تحمیل کند.  فرانسه بدون حل شدن مشکلات تهران و واشنگتن نمی تواند گام مثبتی در این زمینه بردارد. حتی تمامی عضو اتحادیه اروپا که تعداد آنها ۲۸ کشور است و گفته می شود مجموع تولید ناخالص داخلیشان به نوعی همپای ایالات متحده آمریکا است به تنهایی قادر به حل این مشکل نیست. در یک سال و نیم اخیر دیدیم که اینستکس به نتیجه نرسید و طرح ۱۵ میلیاردی هم ثمری برای ایران نداشت. البته از این به بعد نیز روند به همین شکل خواهد بود و هیچ امیدی وجود ندارد تا اروپا در راستای بهره مندی ایران از برجام گام مثبتی بردارد. ایران و آمریکا نیز به خوبی به این مساله واقف هستند. آقای روحانی اعلام کردند که ایران اگر بخواهد با آمریکا گفت و گو کند نیاز به میانجی گری اروپا ندارد.  در آن سو نیز ترامپ نیز اعلام کرده که در راستای گفت و گو با ایران نیازی به اروپا ندارد.باید توجه داشت که برای حل مشکلات تنها تهران و واشنگتن مهم هستند و هیچ کشور سومی مانند کشورهای اروپایی، حتی چین و روسیه نقش مثبتی ایفا کنند.

سفر سازمان ملل پیشرفتی را در راستای حل تنش ها برای ایران و آمریکا حاصل نکرد و به نظر می رسد “وضعیت نه صلح نه جنگ”همچنان تداوم داشته باشد، به نظر شما با این اوضاع وضعیت در آینده پیچیده تر نخواهد شد؟

اوضاع که همچنان پیچیده است ولی آن چیزی که عیان است نوع رویکرد و سیاست آنهاست؛ چرا که این روش مسیر رسیدن به صلح و توافق نیست. خواست آمریکا تمکین کامل و بی قید و شرط ایران است و آنها معتقدند که ایران باید بدون دریافت مابه ازایی باید همه شرایط را بپذیرد و سقف خواسته های آنان در این راستا پذیرفتن شروط ۱۲گانه مایک پمپئو از سوی تهران است. نوع نگاه آمریکایی های به مساله این چنین است که در وضعیت برقراری تحریم ها ایران مقابل خواست آنان زانو بزند تا در آن صورت شاید از فشار تحریم ها کاسته شود. همانند نگاهی که ترامپ به مساله کره شمالی دارد. علی رغم سه بار دیدار صورت گرفته و قدم گذاشتن در خاک کره ترامپ این موضوع را دلیلی بر کاهش تحریم ها نمی داند. بنابراین با در نظر گرفتن این شرایط و کاسته نشدن تحریم های کره شمالی علی رغم سه بار دیداری که بین کیم جونگ اون و دونالد ترامپ صورت گرفت چگونه می توان انتظار داشت که دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا تغییری را در وضعیت کنونی و کاهش تحریم ها ایجاد کند؟

سیاست آمریکایی ها بدین شکل است که آنها معتقدند امتیازات بدست آمده چه از طرف ایران و یا کره شمالی باید راستی آزمایی و همچین برگشت ناپذیری آن تضمین شود تا در نهایت با اطمینان خاطر در مسیر کاهش تحریم ها قدم بردارند. البته این یک روند طولانی مدت را نیاز دارد چرا که با گذشت زمان شرایط دولت ها تغییر می کند و ممکن است حل این مساله به عمر دولت فعلی ایران و یا آمریکا نرسد.

خروج از نسخه موبایل