آیا ترامپ دوباره رئیسجمهور میشود؟
خبرهای فوری: در دوسال و هفت ماهی که از انتخاب آقای ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری ایالات متحده میگذرد، اکثر مردم این کشور دریافتهاند که وی شخصیتی ناهنجار دارد، نژادپرست است، زنان و اسپانیاییتبارها را تحقیر میکند.
ظاهرا رونق اقتصادی این کشور، با نرخ پایین بیکاری و نرخ رشد قابل قبول تولید ناخالص داخلی و البته خشنودی شرکتهای بزرگ از کاهش چشمگیر مالیاتشان (از ۳۵ درصد به ۲۱ درصد) و رشد مستمر قیمتها در بازار سهام، چشم همه را بر ویژگیهای ناخوشایند شخصیتی ترامپ بسته است.
اما ظاهرا در هفتههای اخیر، بخت به مخالفان ترامپ روی خوش نشان داده است. از زمانی که ترامپ جنگ تجاری نسنجیدهای را با چین آغاز کرد، اقتصاد آمریکا حوادث نگرانکنندهای را تجربه کرده است. فقط در طول ماه جاری میلادی (ماه آگوست) شاخصهای سهام آمریکا دو ریزش شدید را تجربه کردند.
تلاطم بازار سهام البته خوشایند سرمایهگذاران نیست، اما آنچه بیش از این تلاطم به نگرانی سرمایهگذاران دامن زده، بروز پدیده نسبتا نادر «منحنی بازده معکوس» ۳ است که طی ماه آگوست، چند بار تکرار شده است. «منحنی بازده معکوس» پدیده بدیمنی است؛ به این معنی که تقریبا همواره بروز این پدیده به بروز رکود اقتصادی منجر میشود. در حقیقت از سال بحرانی ۲۰۰۷ تا کنون این پدیده رخ نداده بود.
منحنی بازده معکوس روایتهای مختلفی دارد، اما رایجترین آنها کمتر شدن نرخ بازده اوراق قرضه دولتی (بدون ریسک) ۱۰ساله از اوراق قرضه دولتی ۲ ساله است.
اما چه دلیلی دارد که نرخ بازده سالانه اوراقی که ۱۰ سال بعد سررسید میشوند و ۱۰ سال بعد همه پول آن پرداخت میشود، از نرخ بازده سالانه اوراقی که فقط ۲ سال بعد سررسید میشوند، کمتر شود؟
این امر دلایل مختلفی دارد، از جمله انتظار سرمایهگذاران از کاهش نرخ رشد اقتصادی، شدت گرفتن تلاطم بازار، کاهش نرخ بهره ازسوی بانک مرکزی و در مجموع، نگرانی از ضعیف شدن اقتصاد کشور در آینده. برای جلوگیری از زیانی که در صورت وقوع این شرایط نصیب آنها میشوند، سرمایهگذاران به خرید اوراق قرضه بلندمدت (مثلا ۱۰ ساله) روی میآورند که تقاضا برای این اوراق و در نتیجه قیمت آنها را بالا میبرد که به معنای کاهش نرخ بازده سالانه آنها است.
ذهنیت منفی سرمایهگذاران نسبت به آینده اقتصاد آمریکا، صرفا ناشی از عملکرد بازار اوراق قرضه نیست. در ماه جاری بخش صنعت این کشور کوچکتر شد و برای نخستین بار در ۱۰ سال گذشته، شاخص «PMI» به زیر عدد ۵۰ رسید که نشانه انقباض فعالیتهای اقتصادی نسبت به ماه قبل است.۶ این رخدادها نیز طبعا موجب نگرانی سرمایهگذاران از آینده و چشمانداز تیره اقتصاد این کشور شده است.
این همه در حالی است که رشد اقتصادی آلمان، نیرومندترین اقتصاد اروپا، در فصل دوم سال جاری منفی شد (عمدتا به دلیل مشکلات در بخش صادرات این کشور). انگلستان نیز در فصل دوم سال جاری رشد منفی را تجربه کرد؛ و از همه اینها مهمتر، رشد اقتصادی چین کند شده و طبعا خریدهایش از کشورهای دیگر رو به کاهش دارد. جنگ تجاری ترامپ و چین که هر روز شعلهورتر میشود، اقتصاد هر دو کشور (و البته بسیاری از کشورهای دیگر را) تضعیف کرده است.
به گفته تحلیلگران آمریکایی هنوز نمیتوان از بروز قطعی رکود (به معنای رشد منفی اقتصاد در دو فصل پیاپی) قبل از انتخابات ۲۰۲۰ مطمئن بود؛ اما تقریبا همه صاحبنظران کسادی بازارها را قبل از انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا، قطعی میدانند. کسادی بازارها و احتمالا رکودی که در پی آن خواهد آمد، برای نامزدهای رقیب موهبتی است که درست به نقطه قوت ترامپ ضربه میزند و پیروزی او را در انتخابات بعدی بسیار دشوار میسازد.