مهدی ذاکریان، استاد حقوق بین الملل و تحلیلگر مسائل بینالملل: سفر به بصره اقدام خوبی است و شروع همکاری از بصره و خرمشهرمیتواند منجر به همکاریهای بزرگتر بین دو کشور شود./ اما روابط با کشورهای منطقه و عراق منوط بر این است که شما بتوانید با عراق تراکنش مالی کنید. از نظر من امروز سفر به عراق و بصره مهم هست اما مهمتر از آن حل رفع تحریمها و FATF است./ زمانی که شما تحریم باشید و نتوانید تراکنش مالی انجام دهید این همکاریها میشود یک نوع باجگیری منطقهای. وقتی ایران نمیتواند پول جابه جا کند عراق، ترکیه، پاکستان، آذربایجان و… یک ریال را گاهی دو ریال یا حتی ۲۰۰ ریال حساب میکنند.
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، مهدی ذاکریان، استاد حقوق بین الملل تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با مطهره حیدری، خبرنگار گروه رسانهای خبرهای فوری مهم درخصوص علت سفر مسعود پزشکیان به بصره گفت درباره علت سفر دکتر پزشکیان به بصره توضیحی ارائه نشده اما شاید به خاطر مجاورت مرزی با ایران و به خصوص اهمیت شهرهای مرزی و خرمشهر، گسترش همکاریهای منطقهای و روابط دوستانه این سفر انجام میشود. اگر بخواهیم علت را از نظر منطقی پیدا کنیم باید در ابتدا خود آقای پزشکیان بگوید اما چیزی که به نظر میرسد این است که این همجواری میتواند سبب ساز گسترش همکاریهای منطقه شود. یک تئوری در روابط بین الملل داریم به نام نظریه همگرایی، کسانی که دانش اندکی دارند معمولا انتهای این تئوری را نگاه میکنند یعنی پایانش که همکاری در سطح بالاست و موجب سیاست خارجی مشترک، اقتصاد مشترک و پول مشترک و… میشود اما دانشمندانی که در این حوزه کار کردند میدانند که آغازش خیلی مهم است و آغاز این نوع اقدامات با کارهای کوچک شروع میشود. متخصصین شعار وحدت و پول واحد و اتحاد ایران و عراق را نمیدهند. بلکه معتقدند باید از یک کار کوچک شروع کنیم تا به همگرایی بزرگ برسیم. برای نمونه اتحادیه اروپا که امروز پول واحد به نام یورو، شینگن و پاسپورت، سیاست خارجی مشترک، پارلمان اروپا و دیوان عدالت اروپایی و … را دارند، همکاریشان را با زغال و فولاد شروع کردند و بعد همراه با چهار کشور دیگر شدن جامعه اقتصادی و بعد رسیدن به اتحادیه و بازار مشترک اروپا و در آخر رسیدند به اتحادیه اروپا.
وی ادامه داد: البته گفتم که اطلاعی از علت سفر به بصره ندارم اما اقدام خوبی است که همکاری از بصره و خرمشهر شروع شود تا بعد به همکاریهای بزرگتر دو کشور برسد. ولی تا دیروز همه پایان این تئوری را میدیدند که از وحدت ایران و عراق و حتی از یک ملت واحد بین ایران و عراق صحبت میکردند. حتی یک نفر در این خصوص گفت بوده مرز خیلی مهم نیست، حالا یه کم این سمت باشد یا آن سمت فرقی ندارد چون ما با شیعیان عراق یک ملت واحدیم. درحالیکه اینها خیالی است و واقعی نیست. چون وحدت و اینها که میگویند تبلیغاتی است. ایران هزینه میکند و میگوید که ما دو ملت پشت هم هستیم اما وقتی آمریکا، قاسم سلیمانی را در خاک عراق ترور میکند، دولت عراق هیچ اقدامی انجام نمیدهد. این نشان میدهد همگرایی واقعی نیست. اگر طبیعی بود به عنوان مثال شبیه آلمان و اروپا عمل می کردند که وقتی آلمان در میکونوس دادگاهی به راه انداخت و سفیر ایران را احضار کرد، فرانسه و کل اتحادیه اروپا به حمایت از آلمان سفیر ایران را احضار کردند، خب این یعنی همگرایی واقعی.
ذاکریان درباره نقش میانجی عراق اضافه کرد: کشوری میتواند بین دو کشور دیگر میانجی باشد که با آنها روابط عمیق سیاسی، اقتصادی و… داشته باشد. درحالیکه عراق پول برق ما را نمیدهد. چطور میخواهید میانجی ما با عربستان شود؟ البته اگر هم بشود، میانجیهای قلابی هستند نه واقعی. مثل روسیه که به عنوان میانجی برای حل برجام و به نفع ایران به سمت مذاکره با آمریکاییها رفت اما نه به جزایر ایران رحم میکند و نه به کریدور و خطوط مرزی ایران احترام میگذارد. حتی به تعهدات هستهای خود در بوشهر نیز پایبند نیست و به طور کلی هیچ سابقه مثبت و روشنی در همکاری با ایران ندارد. خب این کشور چگونه میخواهد میانجی به نفع ایران باشد؟
این استاد دانشگاه درباره سیاست ایران نسبت به عراق گفت: روشهایی که در گذشته انجام میشد حالا چه در دوره آقای رئیسی یا دوره آقای روحانی و حتی آقای احمدی نژاد، اگر موثر بود که ما بهره فراوانی یا حداقل یک بهره اندک از رابطه با عراق برده بودیم.
وی تاکید کرد: البته از این نظر که مشکلات سفر زوار ایرانی به عتبات حل شده و یک سری همکاریهای محدود اقتصادی در حد ارسال محصولات کشاورزی و دامی یا صادرات برق بهره اندک بردیم. اما چیزی که انتظار میرود وسیعتر است. نگاه آقایان به منطقه یک نگاه امنیتی پایدار نیست که اگر باشد منافع ملی تامین میشود. یعنی اگر روابط عمیق اقتصادی برقرار میشد امنیت هم برقرار میشد. به طور مثال آلمان و فرانسه در ابتدا یک قرارداد نظامی منعقد نکردند، از همکاریهای اقتصادی شروع کردند. درحالی که آقایان در ایران همکاری را از امنیت و سیاست شروع میکنند که اگر به فعالیت اقتصادی منجر شود یا دستوری است یا پایدار نخواهد بود. من در یک جایی بودم که چند صادر کننده ایرانی به عراق و سوریه، حضور داشتند و میگفتند مردم عراق و سوریه کالاهایی که روی آن ساخت ایران نوشته باشد را نمیخرند و اگر روی همین کالای ایرانی با همان کیفیت بنویسند ساخت ترکیه یا چین و… میخرند. خب این نتیجه برنامهریزی دولتهای گذشته بوده.
این کارشناس بینالملل ادامه داد: حالا به باور من اگر اقدامات کوچک از همین روابط بین بصره و خرمشهر شروع شود و دستگاههای امنیتی ما اگر بتوانند کنترل امنیتی را انجام داده تا اتباعی که سوء پیشینه ندارند راحتتر رفتوآمد کنند و همکاری و سرمایهگذاری مشترک از صنایع غذایی گرفته تا صنایع خودرو و… انجام شود، اقدام خوبی است. اما همه اینها منوط بر این است که شما بتوانید با عراق تراکنش مالی کنید. از نظر من امروز سفر به عراق و بصره مهم هست اما مهمتر از آن حل رفع تحریمها و FATF است. وقتی ایرانایر تحریم میشود یعنی ضربه بزرگی به صنعت هوایی کشور وارد میشود. درحالی که ایرانایر در دوره شاه رنکینگ بالای هواپیمایی جهانی را داشت.
مهدی ذاکریان افزود: من میخواهم الان به این نتیجه برسم که همکاریهای منطقهای خوب است اما زمانی که شما تحریم باشید و نتوانید تراکنش مالی انجام دهید این همکاری میشود یک نوع باجگیری منطقهای. چون عراق، ترکیه، پاکستان، آذربایجان و… میدانند ایران دستش زیر ساطور بین المللی تحریم است و نمیتواند پول جابهجا کند، برای همین یک ریال را گاهی دو ریال یا حتی ۲۰۰ ریال حساب میکنند. پس همکاری اقتصادی که بخواهیم بگوییم منجر به منافع ملی شود با وجود تحریمهای مالی یک رویاست که فقط منجر به چپاول ایران توسط کشورهای منطقه خواهد شد. مگر اینکه تحریمها و FATF حل شود و انزوای بینالمللی برطرف شود. آخر این چه سیاستی است که در ماجرای اوکراین نه سر پیاز باشید و نه ته پیاز، اما نه روسیه برای شما کاری کند نه اوکراین! درحالیکه امارات، عربستان، قطر، ترکیه هم سر پیاز هستند و هم ته پیاز و با هردو ارتباط دارند و منافع خودشان را به دست آوردند.
وی با اشاره به جنگ عراق و کویت گفت: در دوره مرحوم هاشمی که عراق به خاک کویت حمله کرد، ایران هم از آمریکاییها و نیروهای ائتلاف علیه عراق امتیازی گرفت و هم از عراق. درحالیکه الان در ماجرای اوکراین و روسیه ما به هر دو طرف باختیم. درحال حاضر نیازی نیست آقای پزشکیان به بصره برود، اگر در دفترش با حضور متخصصین این مسائل را حل کند خیلی بهتر است. در اصل اولویت باید اینها باشد. اینکه صرفا رئیسجمهور و افراد تغییر کردند اما سیاستها همان باشد و شما تور سفر به خارج راه بیاندازید که منجر به اتفاق جدیدی نخواهد شد و حتی باعث میشود همان ۱۶ میلیونی هم که به آقای پزشکیان رای دادند در آینده به جمع کسانی که رای ندادند بپیوندند. مردم تغییر میخواهند. الان همکاری ایران و عراق را نه روسیه میخواهد و نه آمریکا و حتی کشورهای منطقه مثل عربستان از حضور ایران در منطقه احساس نگرانی میکند. بنابراین دولت چهاردهم باید سیاستهایی که درست است را بهتر و آنهایی که نادرست است را تغییر دهد نه اینکه راه رئیسی، روحانی و احمدینژاد را تکرار کند.
مهدی ذاکریان، تحلیلگر مسائل بینالملل در پایان نسبت به دوره سیدمحمد خاتمی افزود: آقای خاتمی به طور مثال هرسال به سازمان ملل نرفت اگر اشتباه نکنم فقط یکبار رفت ولی جدای از دیدگاه رهبری، قانون اساسی و برنامهها خودش، برنامههای جدید ابتکاری داشت. این یعنی الان در کشور ما با تغییر افراد وضعیت درست نمیشود بلکه با تغییر سیستم مشکلات حل خواهد شد. آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوریاش گفت سیاست خارجی ما مریض است و در سیاست خارجی من عزت، مصلحت و حکمت هدف است و ابزار دستیابی به آن تنشزدایی و گفتگوی تمدنهاست. بعد هم برای اینها در سازمان ملل مصوبه گرفت. همین باعث شد کشورهای اروپایی سفرای خود را به ایران برگردانند. در ۸ سال دولت خاتمی کمترین فساد اقتصادی را داشتیم و ارزشمندترین دوره ریال بوده همچنین پول ملی نیز با ارزش و باثبات بوده است. کمترین تنش با جهان نیز در این دوران تجربه کردیم و قدرت اقتصادی و نظامی ایران نیز در این دوره حفظ شده بود.
در علوم سیاسی و حقوق بینالملل اندیشه و عقلانیت صادقانه نیاز است نه عقلانیت ریاکارانه. الان چه چیزی فرق کرده؟ فرق مخبر و عارف چیست وقتی عارف هم میگوید عقل سلیم نمیپذیرد بنزین دلاری را ۱۵۰۰ تومان بفروشیم. خب آیا عقل سلیم میپذیرد که ما بنزین را دلاری بخریم اما حقوقمان ریالی باشد؟ پس تا زمانی که عقلانیت صادقانه حاکم نشود ما همین وضعیت را خواهیم داشت.