٣ماه حساسِ پیشرو با تحریمهای ثانویه
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، پمپئو، بازهم اشتباه میکنی. هیچاتفاق جدیدی در ۲۰ سپتامبر رخ نمیدهد. کافی است، قطعنامه ۲۲۳۱ را بخوانی. حتی بولتون که رئیست را قانع کرده بود تا به تو دستور دهد به مشارکت آمریکا در برجام خاتمه دهی این قطعنامه را خوانده بود. به تعبیر بولتون فرایند ساده، خودکار یا سریع نیست. بلکه بصورت تعمدی، پیچیده و طولانیمدت طراحی شده است. آمریکا یک عضو برجام نیست. این صحبتهای وزیر امورخارجه کشورمان تقریبا نظر تمامی اعضای برجام و اعضای شورای امنیت است اما در این میان آنچه که اهمیت دارد این است که دولت ترامپ ثابت کرده در عرصه بینالمللی به هیچحد و حدود و قانونی پایبند نیست و بهصورت یک جانبه پا بر تمامی اصول و قوانین بینالمللی میگذارد. در همین راستا طبق شنیدهها رئیسجمهوری آمریکا قصد دارد با امضای یک فرمان اجرائی، طرفهایی که وارد مبادلات تسلیحاتی با ایران میشوند را تحریم کند. این فرمان اجرائی به رئیسجمهوری آمریکا اختیار خواهد داد علیه طرفهایی که ممنوعیتهای مربوط به مبادلات تسلیحات با ایران را نقض میکنند تحریمهای ثانویه اعمال کند. این فرمان اجرائی که احتمالاْ طی روزهای آینده صادر خواهد شد طرفهای ناقض این ممنوعیتها را به قطع دسترسی به بازار آمریکا تهدید میکند. اقدامی نیز که باز هم برخلاف قطعنامه شورای امنیت است و گواهی دیگر بر عدم پایبندی دونالد ترامپ به تمامی قوانین موجود در عرصه بینالمللی است. در راستای بررسی این مساله «آرمانملی» گفتوگویی با نصرت ا… تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن و کارشناس ارشد مسائل بینالملل داشته است که در ادامه میخوانید.
ایران در این هفتههای حساس پیش رو باید بیشتر به چه مواردی توجه کند تا بهانه به دست دولت ترامپ ندهد و از این پیچ تاریخی نیز به سلامت عبور کند؟
سه ماه بسیار مهمی پیش روی سیاست خارجی کشورمان قرار دارد. سپتامبر، اکتبر و نوامبر ماههایی هستند که بسیاری از مجهولات این عرصه را شفاف میکند. آنچه که بهنظر میرسد این است که اقدامات ایران در این سه ماه بیشتر از تحرکات دولت آمریکا و همپیمانان او اهمیت دارد. امروزه آنچه که بسیار اهمیت دارد این است که ایران چه باید بکند و چه نباید بکند تا در این سه ماه باز هم نگذاریم ترامپ از انزوای ناشی از خروج از برجام، رها یابد. مهم است که ایران یاران برجامی خود را حفظ کند و با رفتار خود نگذارد بار دیگر ترامپ به آن ها نزدیک شود. ۲۰ سپتامبر، مهلت ۳۰ روزه برای فعال شدن مکانیزم ماشه که دولت ترامپ از آن سخن به میان میآورد به اتمام خواهد رسید و بهدنبال این هستند تا تحریمهای بینالمللی را علیه ایران فعال سازند. تحریمهایی که بر اساس مفاد بند ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شده بودند. این تلقی را در عرصه بینالمللی هیچ کشوری تا به امروز از آمریکا نپذیرفته است. تفسیر ایالات متحده با تمام تلاشهای ترامپ برای قانع کردن جهانیان مورد پذیرش قرار نگرفته است. ترامپ با خروج از برجام یک بازی خطرناک را شروع کرده است اما ایران تا به امروز بسیار خوب در مقابل ترامپ بازی کرده و نگذاشتیم ترامپ یارگیری کند و علیه ایران اجماعسازی کند. آنچه که اهمیت دارد در این سه ماه پیشرو نیز بتواند همین مسیر را ادامه دهد و به آمریکا بهانه ندهد.
آیا ترامپ به تنهایی و بدون اجماعسازی ذکر شده میتواند تحریمهای بینالمللی را علیه ایران فعال کند؟
ترامپ در چند ماه اخیر نتوانست خود را بهعنوان یک مشارکتکننده در قطعنامه ۲۲۳۱ ثابت کند به این دلیل که قطعنامه ۲۲۳۱ مشروعیت خود را از برجام میگیرد و ترامپ به این علت که با دستور اجرائی رئیس جمهور و نمایشی که به راه انداخت از برجام خارج شد دیگر هیچکشوری نپذیرفته است که عضوی از ۲۲۳۱ هستند. نتیجه رایگیری شورای امنیت نیز در همین راستا بود که تبدیل به یک شکست برای ایالات متحده شده است. ترامپ تمامی مشروعیت خود را در عرصه بینالمللی از دست داده است و در همین راستا نمی تواند تحریمهای بینالمللی را علیه ایران فعال کند. در این میان دو نکته حائز اهمیت است. قطعنامههای لغو شده بینالمللی در مقابل تحریمهای ثانویهای که آمریکا بعد از خروج از برجام بر ایران تحمیل کردند بیشتر جنبه نمادین دارند که بهصورت هوشمندانهای وضع شده بودند، به گونهای که مصرفکننده نهایی را مورد حمله و توجه قرار داده بودند و هم اینکه تاثیرات و گستردگی آن بسیار بیشتر از قطعنامههای سازمان ملل بود. با این دو فرض اگر به این برسیم که ترامپ وجاهت بینالمللی خود را از دست داده است و نمیتواند آنها را با اجماع اجرائی کند و در این میان تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که قطعنامهها را صرفا یک طرفه ایجاد کند. با فرضهای فوق عملا در این عرصه ترامپ به نتیجهای نخواهد رسید زیرا تحریمهای ثانویه که بسیار گستردهتر و سختتر بودهاند را در گذشته اعمال کرده است. ترامپ اگر نتواند کشوری را با خود همراه کند عملا اعمال تحریمهای بینالمللی بهصورت یک طرفه نتیجه نخواهد داشت و بر ایران فشار وارد نمیکند.
آیا ترامپ بهدنبال همراه کردن سایر کشورها خواهد رفت یا اینکه بهدنبال یک ابزار دیگر برای فشار علیه ایران خواهد گشت؟
ترامپ به سمت این امر میرود تا کشورها را با خود همراه کند و در این مسیر از ابزاری همچون زور، تطمیع یا قانع کردن آنها استفاده خواهد کرد. به همین علت اقدامات ایران بسیار مهم میشود. ایران نباید به گونهای رفتار کند که ابزاری در اختیار ایالات متحده قرار دارد. این عرصه بسیار اهمیت دارد زیرا اگر ایران هوشمندانه و خوب عمل نکند کشورهایی که امروزه با ترامپ همراه نشدهاند با کوچکترین اقدام او دیگر از ایران فاصله خواهند گرفت. ایران باید تلاش کند که کشورها را پشت سر خود حفظ کند. ترامپ اگر بار دیگر بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شود یک بندهایی در دبیرخانه سازمان ملل بهصورت بلندمدت وجود دارد که شاید به آن روشها متوسل شود. قطعا این فشار علیه ایران حفظ خواهد شد و ایران باید نزدیکی خود را در سه ماه آینده با اروپا، چین و روسیه حفظ کند تا در مقابل این فشارها مقاومت کند. روز یکشنبه، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و اکتبر که تحریمهای تسلیحاتی ایران لغو میشوند روزهای بسیار حساسی هستند و هرچه به این روزها نزدیکتر شدهایم، فشارها نیز چند برابر شده است. ترامپ نیز به علت اینکه دستاوردی در عرصه بینالمللی ندارد و به علت اینکه دستاوردهای خود را نیز در داخل از دست داده است بهدنبال این است که پیروزی بر ایران را بهعنوان دستاورد بزرگ جلوه دهد و در این عرصه ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیکی نیز دارد و در راستای غلبه بر ایران از آنها بهصورت مداوم استفاده میکند. بیشتر تحلیلگران بر این باور هستند به علت اینکه ترامپ نمیتواند از ظرفیتهای مکانیزم ماشه و تداوم تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران استفاده کند ممکن است به تحریمهای ثانویه علیه کشورهایی روی آورد که با ایران همکاری کنند. چه در بحثهای تسلیحاتی و چه در مقولههای اقتصادی موانعی ایجاد خواهد کرد.
در صورتی که ترامپ در انتخابات موفق نشود، تقابل ایالات متحده با ایران و عرصه بینالمللی به چه سمتی هدایت میشود؟
فضای فکری ترامپ با سایر سیاستمداران آمریکایی متفاوت است و اصطلاحا تاجرمعاب است و به خوبی از سیاست و چالشهای آن خبر ندارد. آنچه که مسلم است این است که ترامپ در عرصه سیاست خارجی ناموفق بوده است و این وعده توافق زودهنگام را در راستای متفاوت نشان دادن کارنامه خود در عرصه سیاست خارجی مطرح میکند. در همین راستا ایران را کشوری معرفی میکند که به هیچوجه مذاکره نمیکند اما او میتواند ایران را به پای میز مذاکره بکشاند. این قبیل صحبتهای ترامپ مشخصا قابل اعتماد نیست و نمیتوان حتی یکدرصد نیز به آن اتکا کرد. ایران نباید معطل حرفهای روزمره ترامپ شود. باید راهبرد ترامپ را شناخت. ترامپ میخواهد با فشار حداکثری مردم را در مقابل دولت قرار دهد تا فضا را به نفع خود تغییر دهد. بیشتر اندیشکدههای آمریکایی بر این باور هستند که قدرت نرم ایران فراتر از پهنه جغرافیایی اش شده است. این را آمریکا برای خود خطر میداند و راه چاره آن را تجزیه ایران میدانند. در این خصوص تصمیمگیری نشده است اما قطعا این مقوله را در ذهن خود مورد پردازش قرار میدهند. بودن یا نبودن ترامپ بهعنوان رئیس جمهور در دولت آینده این کشور بسیار حائز اهمیت است زیرا اگر او باز هم رئیسجمهور شود مشکلات جدی را در مجامع بینالمللی به وجود خواهد آورد. ترامپ بهدنبال تضعیف کردن شورای امنیت و تک قطبی کردن جهان است و در همین راستا او تضعیف شدن شورای امنیت را مهم نمیداند. بعضی از کشورهای دیگر از جمله روسیه و چین در این میان به هیچوجه علاقهای ندارند که این مجامع تضعیف شوند زیرا حق وتو برای آنها بسیار مهم است و قطعا در این عرصه در مقابل ترامپ خواهند ایستاد. روسیه و چین یکی از خط قرمزهایی که دارند همین مقوله است و میخواهند ابزاری داشته باشند تا نظر خود را در عرصه بینالمللی تاثیر دهند. ایران باید از همین موارد استفاده کند تا هم به مجامع بینالمللی نزدیکتر شود و کشورهایی همچون روسیه و چین را با بهرهگیری از همین اختلافات در نزدیکی خود حفظ کند.
در صورت به نتیجه نرسیدن تلاشهای آمریکا علیه ایران، آیا ترامپ به اقدامی خطرناک همچون حمله نظامی علیه ایران روی خواهد آورد؟
آمریکا به هیچعنوان ظرفیت حمله کردن به ایران را ندارد. این کشور در وضعیتی قرار دارد که آمادگی این اقدام را نیز ندارد و ضرورت آن نیز هنوز در میان آنها نهادینه نشده است. به عقیده من هیچحمله و جنگی بین ایران و ایالات متحده رخ نخواهد داد. در این برهه زمانی هدف اصلی ترامپ این است که با فشارهای اقتصادی گسترده ایران را از داخل دچار فروپاشی کند. ترامپ به هیچوجه زیر بار هزینه جنگی جدید نمیرود. یکی از انتقادات همیشگی او به سایر روسایجمهور آمریکا نیز همین تحمیل هزینهها بهواسطه وقوع جنگ بوده است و خود نیز قطعا این کار را انجام نمیدهد. امروزه آنها هزینههای زیادی برای مدیریت کشور خود باید انجام دهند و به همین علت یک دردسر جدید برای خود ایجاد نمیکنند. هیچ رئیسجمهوری در لحظات آخر دوران قدرتش چنین ریسکی را انجام نمیدهد. ایران نیز لقمه راحتی برای آمریکا نیست و آنها به خوبی میدانند ایران دارای قدرت سخت و نرم زیادی در منطقه و حتی در عرصه بینالمللی است و این نفوذ ایران گریبان آمریکا را در صورت حمله به ایران بهصورت جدی خواهد گرفت. در مجموع باید گفت در حال حاضر حملهای به ایران رخ نخواهد داد و اینکه عنوان شد اگر ترامپ از راه دیپلماسی به نتیجه نرسد در مهرماه به ایران حمله خواهد کرد نیز نمیتواند صحیح و درست باشد. ایران نیز باید مراقب باشد و بهانه به ایالات متحده ندهد تا آنها در عرصه سیاسی هم نتوانند ایران را تحت فشار قرار دهند./آرمان ملی