راز رشد اقتصادی چین در سال سقوط سایر اقتصادهای جهان
به گزارش بخش بین المللی سایت خبرمهم، بر اساس برآورد صندوق بینالمللی پول در سال جاری میلادی به دلیل بحران “پاندمی” کرونا، اقتصاد جهانی رشد منفی را تجربه خواهد کرد و اقتصاد همه کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی، استرالیا و ژاپن و… رشد منفی را تجربه خواهد کرد، اما چین با رشد اقتصادی از معدود کشورهایی خواهد بود
که شاهد رشد اقتصادی مثبت خواهد بود. در این خصوص در مورد دلایل رشد اقتصادی چین با وجود رشد منفی سایر اقتصادها در جهان با دکتر ساسان شاهویسی کارشناس اقتصاد بینالملل گفتگویی کرد که وی در بدو امر میگوید: در مورد ارزیابی دلیل سود اقتصادی بیشتر چین نسبت به سایر کشورها با توجه به اینکه اقتصادسنجی و ملاحظات داخلی چین با سایر اقتصادها که مهمترین آن بازار مصرف بزرگ داخلی است، به موضوع اتفاقهایی مانند آنچه در شرایط پاندمیک ایجاد میشود، از منظر دیگری میتوان نگاه کرد.
وی با بیان اینکه در شرایط بروز پاندمیک در مرحله اول اپیدمی موج اول را به وجود میآورد میگوید: خیلی از کشورها میتوانند بحران اولیه آن را مهار و محدود کنند و حداقل تاثیر را از آن بگیرند؛ لذا یک توقف اولیه به وجود میآید و بعد دوباره شروع به حرکت میکند. عموما در اپیدمیها این شرایط هست و موقعیت توقف، نقطهای است.
شاهویسی در ادامه با بیان اینکه اتفاق این دوره شکل پاندمیک به خودش گرفته یعنی یک موج رفت دارد و یک موج برگشت میافزاید: اقتصادهای قدرتمند و دارای دانش روز وقتی متوجه چنین شرایطی میشوند، اقتصاد خود را متوقف میکنند و سعی میکنند در فاصله گذر موج اول و دوم ظرفیتسازی کرده و مصرف داخلی خود را متعادل کنند تا موج بعدی را با مدیریت بازگشتپذیری اداره کنند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه به نظر میرسد اتفاق رخ داده در چین فاصله موج اول و دوم را کاهش داده است و از همه مهمتر این کشور سعی کرده شرایط بازارسازهای داخلی خود را مدیریت کند میگوید: مدیران این کشور همچنین توانستهاند در عین کم کردن فاصله بین توقف، دامنه توقف، زمینهسازی برای بازگشتپذیری، انعطاف در بازگشتپذیری، حرکت به سمت بازگشت را تا حد امکان کاهش بدهند.
شاه ویسی اظهار میدارد: در بحران اول ما ۲ ترم یا ۲ پیشفرض را برای اقتصادهای بزرگ دنیا مانند آمریکا، چین و اتحادیه اروپا پیشبینی میکردیم و میگفتیم اگر در ترم اول متوقف شوند، حداکثر بعد از ۳ ماه ظرفیتسازی آماده بازگشتپذیری هستند و در نهایت از ماه دهم میلادی این بازگشتپذیری به وجود میآید و طی دوره ۲۰۲۰ بازگشتپذیری خود را به وجود میآورند. به ویژه که بخشی از کششپذیری در دامن بازارهای تولیدی و بخشی برای توسعه مصرفی یا دامنه تقاضا و مصرف بود، بر این باور بودیم که تعادل این دو، کششپذیری اقتصاد را برای ترم سوم به بعد میتواند منطقی کند؛ اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و در اقتصادسازهایی مانند آمریکا و اروپا دامنه از ترم اول طولانیتر شد و وارد ترم دوم شدند و الان که ماه پایانی ترم دوم هم هست، هنوز بخشی از بازگشتپذیری را در بخشی از بورس اقتصادهای پرقدرت آمریکا و اروپا نمیتوانید ملاحظه کنید. اما برخلاف این شرایط بعد از ترم اول در چین، این کشور به بازار صادراتیاش نسبت به داخلی شیفت کرد و کوشید ظرفیت بازگشتپذیری خود را نسبت به اقتصادهای دیگر مدیریت کند.
وی با بیان این یادآوری که رشد اقتصاد آمریکا قرار بود ۲.۳ درصد باشد اما امروز به ۵,۹ منفی برگشتپذیری یافته است میافزاید: دلیل نخست این اتفاق این است که یک ترم آنها دو ترم شده که برای خودشان منطقی است اما برای ما هم وقتی وضعیت آمریکا را با سایر دورههای بحرانی آن بخواهیم بررسی کنیم، چندان عجیب نیست. هرچقدر این دامنه را با تاخیر بازگشتپذیری کنند چه بسا این ۳درصدها در کنار هم، رشد اقتصادی آمریکا را به ۱۲,۹ منفی مشابه اقتصاد بحران ۱۹۲۹ برگشتپذیر کند.
شاه ویسی با بیان اینکه چنین وضعی برای اروپا هم قابل پیشبینی بود میگوید: نرخ رشد متوسط اقتصادی برای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۰ کمتر از ۲دهم درصد بود، اگرچه آلمان با بیش از ۳درصد پیشرو بود، فرانسه با حداکثر ۹ دهم درصد در حد لبالب و انگلستان هم که با آمدن جانسون سعی داشت تحرکی به اقتصادش بدهد اما به دلیل مشکل برگزیت که اجازه نمیدادرشدش مشابه همان یک درصد ایتالیا و زیر یک درصد اسپانیا بود. در نتیجه اروپاییها احساس نمیکردند چیز زیادی را از دست میدهند، چون شرایط آنها برای نرخ رشد برای سال ۲۰۱۹ با توجه به درگیری آمریکا و چین شرایط غیر قابل کنترلی را ایجاد کرده بود؛ کما اینکه آلمان هم پس از شیوع کرونا دارای رشد منفی ۳ درصد شد.
وی با بیان اینکه همه این اتفاقها در دامنه ترم یکم بود و حتی آلمان هم توانست در همان ترم اول مشکل را مدیریت کند و باقی اروپا نه، میافزاید: در این میان در شرق و جنوب شرق آسیا نیز کره جنوبی توانست در ترم اول مدیریت کند و حتی نرخ رشد مثبت را تجربه کند و ژاپن هم که تا حدودی از محل تحریک رژیم پولی خودش نسبت به دلار متضرر شد؛ اما سرانجام اقتصاد خودش را بالانس کرد و رشد آن کمتر از نیم درصد منفی است.
شاه ویسی در ادامه با بیان اینکه ظرفیت هند نیز موجب شد تا در ترم اول و دوم برخلاف چیزی که برای اقتصاد چین قابل پیشبینی بود، خود را در نرخ متوسط حفظ کند و ظرفیت را حفظ کرده است، میگوید: امروز چینی که نرخ رشد آن در سال ۲۰۱۹به میزان ۶ درصد و در سال ۲۰۲۰ آن را به میزان شش و ۲ دهم درصد پیشبینی کرده بود؛ برگشتپذیری به صفر را برای قریب به یک ماه تحقق داده و دوباره با این انعطاف اقتصاد خود را ترمیم میکند.
وی با بیان اینکه بخشی از جبران افت سایر اقتصادهای جهان نتیجه سریعتر خارج شدن چین از دامنه ۲ ترمی رکود اقتصاد جهانی است، اظهار میکند: با این حساب اگر بخواهیم تا پایان سال ۲۰۲۰ اندازهگیری کنیم، برای چین رشد اقتصاد با نرخ ۳درصد میتواند قابل تحقق باشد و حتی اگر بتواند عین دوره قبل یعنی زمان بحران اقتصادی آمریکا در ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ رخ دهد که در آن کشور چین جایگزین اقتصاد نوپدید برای از دسترفتگی بحران آمریکا شد (تا جایی که کشورهای گرفتار بحران در اجلاس G7 و G20 از اوباما میخواستند فدرال رزرو به مدد بانکها بیاید و منابعی را در اختیار آنها بگذارد یا بانک مرکزی اروپا با فرماندهی آلمان ظرفیتی را در اختیار اقتصاد بگذارد)؛ در نهایت چین بانکی را معرفی کرد و کوشید با سرمایهگذاری تازه، ظرفیتهای خودش را به اشتراک بگذارد.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه با وجود همه این اقدامات، اثرگذاری مشهود بعد از ۱۰ سال، بیانگر شدت گرفتن رشد اقتصادی در چین و از دسترفتگی نرخ رشد اقتصادی در آمریکا و اروپا بوده است اظهار میدارد: همه اینها در حالی است که یک اقتصاد نوپدید توانسته بود از نقطه بحران شرایط بهتری رابه وجود آورد.
وی در ادامه تعبیر خود را از واقعیت رشد اقتصادی چین حتی در این شرایط را چنین تشریح میکند: واقعیت این است که اقتصاد امروز چین این انعطاف را دارد که خیلی سریعتر از بحران خارج شود، کما اینکه شما دیدید موج دوم بحران هم در چین به وجود آمد، اما خیلی سریع با قرنطینهسازی و محدودیت شدید آن را مدیریت کرد. لذا به نظرم شرایط یا مدیریت مواجهه با بحران در چین توانسته این انعطاف را در بازگشتپذیری نسبت به پاندمی ایجاد کند و زنجیره تامین (که مهمترین عامل از دسترفتگی در بحران کرونا بود و مهمترین هدفگذاری آن تقطیع ظرفیت زنجیره عرضه و تقاضا بوده است) را بازسازی کند.
شاه ویسی با بیان اینکه در واقع هر اقتصادی زودتر میتوانست از دامنه دو ترمی خارج شود، قطعا ظرفیت برگشتپذیری را به اقتصاد بینالملل پیدا میکرد میگوید: شرایط گویاست که چین از هر نظر مبتنی بر رقابت بازار و چرخههای زنجیره اقتصادی توانسته موفق باشد؛ البته این دامنه استمرار نیز دارد مگر آنکه تحریمهای جدید آمریکا این اثر را تا حدودی تحت الشعاع قرار دهد؛ اما اینکه سایر بازارسازها “همپیوندی” خود با چین را در شرایط تحریمهای آمریکا حفظ میکنند یا خیر و در پارادایم جنگ تجاری کالا یا ارز آمریکا و چین قرار میگیرند یا خیر نیز در نوسان این رشد اقتصادی حائز اهمیت خواهد بود.
وی با استناد به صحبتهای خانم کریستین لاگارد (رئیس وقت صندوق بینالمللی پول) در پایان سال ۲۰۱۹ که گفته بود اگر بخواهد این بازی در سال ۲۰۲۰ هم ادامه یابد نرخ رشد اقتصادی جهان بیش از ۳ درصد لطمه خواهد دید اظهار میدارد: حال شرایط به گونهای است که بحران بیش از آن مقطع هم اضافه شده و گسل جدیدی در همپیوندی جهانی را بهجا گذاشته که کنار آنها میتواند جهان از جمله چین را نیز در تعلیق قرار دهد./آفتاب یزد