به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، آرزوی خانهدارشدن در تهران قرار است به همت مسئولان و متولیان شهری با ساخت خانههای ۲۵ تا ۴۰ متری به واقعیت تبدیل شود. خانههایی شبیه خانههای قمرخانمی، اما با این تفاوت که همسایه از همسایه بیخبر است و روحی در آجرهایش دمیده نیست.
یک حیاط کوچک با حوضی در میانه آن و اتاقهایی دور تا دورش که هر کدامشان به یک خانواده اجاره داده میشد. خانوادهها گاه شامل زوجهای جوان میشدند و گاه شامل خانوادههایی چند نفری با بچههای قدونیمقد. اغلب اما فقیر و تنگدست. خانوادههایی که از روی ناچاری تن به زندگی در خانههای قمرخانمی میدادند. سالهاست اما خبری از خانههای قمرخانمی در تهران نیست، هرچند آپارتمانهای قوطی کبریتی به زبان تهرانیها یکی یکی در محلات این شهر سر از خاک برآوردند. با وجود این اما تفاوتهای بسیاری میان خانهها قمرخانمی و این آلونکهای مرتفع وجود دارد. اصلیترینش هدف و کارکردی است که هرکدام از این خانهها برای صاحبانش دارند. از ابتدای دوران سازندگی در تهران هرچه جمعیت این شهر رو به فزونی گذاشت، خانهها حتی در محلات فقیرنشین بیشتر از پیش کوبیده شد و به جایش آپارتمانهای نقلی ساخته شد. بخشی از دلایل این اتفاق افزایش ناگهانی جمعیت و شمار خانوارهایی بود که به خانه نیاز داشتند. نوسازی و مقاوم کردن بناهای محلات فرسوده بهانهای شد برای افزایش این ساختوسازها، هرچند غیراصولی و بدون توجه به حوادث طبیعی چون زلزله. اما این فرآیند نوسازی پلاک به پلاک خانهها خود تبدیل به اسبابی برای تبدیلشدن خانهها به سرمایههای کلان برای بسازوبفروشها شد. افرادی که سرمایه موردنیاز برای ساختوساز خانههای چندطبقهای را داشتند و حالا با تجمیع زمینهای یک محله مجتمعهایی را برای اسکان خانوادههای تهرانی فراهم میکردند که با ویژگی تازهای همراه بود؛ «واحد». واحدها خانههای موجود در هر طبقه از آپارتمان را شامل میشدند. طبقاتی که ممکن بود تعداد واحدهایش به تناسب مساحت ملک افزایش یابد. هرچه واحدهای موجود در هر طبقه از آپارتمان بیشتر میشد، از مساحت واحدها کاسته میشد و بر تراکم جمعیت میافزود. نتیجه این اقدام اما بالارفتن هرروزه قیمت مسکن در تهران و کوچکتر شدن مساحت خانهها بود. با افزایش تورم در قیمت مسکن در تهران، افزایش جمعیت شهر با رشد مهاجرت روستاییان به تهران و کاهش توان مالی و افزایش فقر، خانهدارشدن در تهران تبدیل به رویا شد. اجارهنشینی جای آن را گرفت، هرچند قیمت اجارهبها نیز به قدری افزایش یافت که مستاجران روز به روز از توان مالیشان کاسته شد. آنهایی که توان مالی کمتری داشتند، به خانههای کوچکتر و به محلات پایینتر نقل مکان کردند. این اتفاقات در حالی بود که شهرهای بسیاری در اطراف تهران پدید آمدند و بر جمعیت حاشیهنشین تهران نیز افزودند.
آرزوی خانهدارشدن در تهران با خانههای ۲۵ متری
حالا داستان خانهدارشدن در تهران به نظر میرسد قرار است مسیر دیگری را طی کند. درحالیکه مسئولان و متولیان تامین مسکن در تهران از ایجاد سامانهای برای نظارت بر روی خانههای خالی در تهران سخن میگویند، عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران از پیشنهاد شهرداری برای ساخت خانههای ۲۵ تا ۴۰ متری خبر داده است. خانههایی که به گفته او، فعلا با موانعی بر سر راهشان روبهرو هستند. او گفت: «ما در حال برداشتن موانع ساخت خانههای ۲۵ تا ۴۰ متر هستیم؛ چرا که این مسئله نیازمند رای کمیسیون ماده ۵ است.» گلپایگانی که از آمادگی شهردار تهران برای کمک به تامین مسکن در تهران خبر داده، ایده ساخت آپارتمانهای کوچکاندازه را در همه کلانشهرها یک ضرورت و نه یک انتخاب دانسته است. شاید بتوان این خانههای ۲۵ تا ۴۰ متری که قرار است به صورت واحدهایی در دل آپارتمانهای چندین طبقه در تهران ساخته شود را با خانههای قمرخانمی در دهههای ۴۰ و ۵۰ و شاید کمی بعدتر در سالهای ابتدای پس از پیروزی انقلاب مقایسه کرد. خانههایی که به سبب ارزانقیمت بودن به خانوادههای فقیرتر اختصاص داشتند و نیاز آنها را به مسکن برطرف میکردند. هرچند تفاوتهای فاحشی حداقل از نظر ظاهری میان این دو نوع از خانهها وجود دارد اما آنچه آنها را به هم مرتبط میکند، شاید فلسفه وجودی آنها است. خانههای قمرخانمی گرچه با داشتن حیاطی نقلی و صمیمیت میان ساکنان آن فضایی متفاوتتر از واحدهای مسکونی امروزی دارا بودند، اما فلسفه شکلگیری آنها نیز وجود فقر در جامعه آن روزگاران تهران بوده است. خانههایی که البته پیوندی با سنت و تاریخ این سرزمین نیز داشتهاند. فلسفه بهوجودآمدن خانههای ۲۵ تا ۴۰ متری در تهران امروز نیز فلسفه مشابهی با خانههای قمرخانمی دارد؛ البته با تفاوتهایی در فرهنگ امروز ایران، همچون زندگی مجردی.
فقر، فلسفه وجودی ساخت خانههای ۲۵ متری
گرچه شاید برخی شکلگیری خانههایی با متراژهای پایین در تهران را پدیدهای اقتصادی تلقی کنند، اما این پدیده اقتصادی کارکردهای اجتماعی نیز در دل خود دارند. ایده خانههای ۲۵ متری که شاید به یک حمام و دستشویی، یک آشپزخانه و یک اتاق نشیمن خلاصه شود، از این رو ممکن است در ذهن متولیان مسکن در تهران شکل گرفته باشد که در کنار افزایش فقر، موج تجردگرایی و زندگی مجردی نیز افزایش یافته است. در سالهای اخیر شمار دختران و پسرانی که به دلایل مختلف از جمله بیکاری و عدم توان مالی لازم برای تشکیل زندگی در تهران روی به زندگی مجردی آوردهاند رو به فزونی است، افرادی که یکی ساکنان اصلی خانههای ۲۵ متری در تهران را تشکیل خواهند داد. با این تفاسیر، رشد فقر و کاهش توان مالی مردم ممکن است این خانههای ۲۵ متری را به محلی برای سکونت خانوارهای تنگدست تبدیل کند. خانههای کوچکی که در طبقات متوسط یا فقیرنشین ساخته خواهند شد و به واسطه قیمت قابل پرداختی که دارند، خانوادههای کمتوان یا زوجهای جوانی که توان مالی اندکی دارند، بیشتر روی به خرید آنها خواهند آورد تا از شَر اجارهنشینی خلاص شوند. این اتفاق اما دو پیامد منفی به همراه دارد. تراکم جمعیت در خانههای کوچک نهتنها فرهنگ غالب محلههای تهران را تغییر خواهد داد، بلکه میتواند تلفات جانی را در پی رخدادن حوادث غیرمترقبه و طبیعی افزایش دهد. از سوی دیگر، افزایش جمعیت خود آسیبهای اجتماعی بیشتری به همراه خواهد داشت. به علاوه زندگی در خانههای تنگ و باریک سیاست، کاهش فرزندآوری را ترغیب خواهد کرد؛ چراکه فضایی برای افزایش شمار جمعیت خانوار وجود ندارد. سیاستی که برخلاف سیاستهای افزایش فرزندآوری در ایران و پیری جمعیت است که از سوی دولت و حاکمیت دنبال میشود.
تبعات ساخت خانههای ۲۵ متری در حالی است که گلپایگانی، معاون شهرسازی شهرداری تهران، درباره انتقادات احتمالی پیرامون این تصمیم گفته است: «۲۰ سال پیش شهری به اسم بهارستان وجود نداشت، اما حالا در فاصله نیمساعتی از تهران، شهرستان بهارستان با ۳۰۰ هزار نفر جمعیت ایجاد شده است. چرا وقتی اسم طبقه فرودست به میان میآید همه نگران میشوند؟ چرا آن موقعی که ساخت وسازهای بلندمرتبه در مناطق شمالی تهران بدون رعایت ضوابط قانونی ساخته میشد کسی واکنش نشان نداد و مطمئن باشید این طرح با مکانیابی درست اجرا خواهد شد.» معاون شهرسازی شهرداری تهران همچنین درباره تبعات اجتماعی راهاندازی مسکنهای ۲۵ تا ۴۰ متری با بیان اینکه این پیشنهادها توسط کارشناسان بررسی شده است، گفت: «اتفاقا من تصورم این نیست که ایجاد این مسکنها رشد جمعیت را خیلی بالا ببرد. به عنوان مثال در منطقه ۱۰ املاک ریزدانه زیادی وجود دارد، اما میزان استقبال و گرایش مردم کم است و شما ببینید که افراد فرودست در تهران الان هم وجود دارند. خانوادههای چهارنفرهای که هر لحظه سقف بر روی آنها خراب میشود یا زوجین جوانی که پس از ازدواج میخواهند کنار خانوادههایشان باشند اما توانایی خرید مسکن ندارند و چرا نباید این افراد فضای سکونت آبرومند داشته باشند؟» /ابتکار