استانیفرهنگیقم

بازگشت دزد مجسمه‌ها

خبرهای فوری: با سرقت سردیس قیصر امین‌پور خاطره سرقت‌های سریالی مجسمه در تهران زنده شد

به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرهای فوری، برای قیصرامین‌پور ناگهان چقدر زود دیر شد؛ مجسمه‌اش را دزدیدند، به همین سادگی. قیصرِ برنزی البته چندان زیبا نبود و شاعرخوش قریحه خوزستانی را تکیده‌تر از خودش نشان می‌داد، اما به هرحال مجسمه بود و بدل قیصر که فارغ از همه سختی‌های این شهر نشسته بود ابتدای بلوار قیصر امین‌پور در سعادت‌آباد تهران. خبر این دزدی که پخش شد خاطرات ۹ سال قبل جان گرفت؛ خاطرات روزهایی که شهر ملتهب شده بود از دزدی‌های سریالی مجسمه‌های پایتخت؛ یک روز ستارخان، یک روز باقرخان، یک روز صنیع خاتم و شهریار و روزی دیگر شریعتی و ابن‌سینا و مادر و فرزند و یک روز هم گوساله دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران. سال ۸۹ به‌راحتی سرکشیدن یک لیوان آب، ۱۲ مجسمه تهران دزدیده شد بدون این که آب از آب تکان بخورد و کسی دستگیر شود یا لااقل سرنخی به دست بیاید. عده‌ای همان سال‌ها گفتند دزدی‌ها زیر سر ارزش برنز و فلزاتی است که در مجسمه‌ها به کار رفته و گفتند دزدها انگیزه مالی دارند و این مجسمه‌ها را ذوب می‌کنند و به شکل فلز خام می‌فروشند. اما عده‌ای این را ساده‌انگاری دانستند و تحلیل کردند که این یک جنگ ایدئولوژیک و اعتقادی درشهر است که رو‌در‌روی هنرهای تجسمی ایستاده نه یک دزدی معمولی. پرونده سرقت سریالی مجسمه‌ها در تهران البته چون آن سال‌ها به نتیجه نرسید و مجرمی دستگیر نشد تا از انگیزه‌هایش بگوید، این تحلیل‌ها نیز درحد فرضیه باقی ماند.

حالا اما با دزدیده شدن سردیس قیصر، یکی ازمحبوب‌ترین شعرای معاصر بازهم این تحلیل‌ها زنده شده، البته دیروز پیروز حناچی، شهردار تهران در واکنشی خنثی به این دزدی گفت سرقت اموال عمومی شهر تنها به سرقت مجسمه‌ها محدود نمی‌شود و دریچه‌های چدنی را نیز می‌دزدند. بله،‌ سرقت اموال عمومی نه در تهران بلکه درهمه شهرهای کشور اتفاق می‌افتد. دزدها حتی به شیرهای آبخوری در پارک‌ها هم رحم نمی‌کنند و برای همین خیلی از شیرها با پیچ و صفحات فلزی، ضد سرقت شده‌اند! حتی دفتر تحقیقات راهبردی پلیس پیشگیری ناجا سال ۸۶ گزارشی مفصل از میزان سرقت سیم برق در استان لرستان منتشر شد که سر شنونده از حجم آن سوت می‌کشید. در این گزارش مشخص شد فقط در عرض یک‌سال ۳۱ هزار و ۹۹۸ کیلو سیم برق در این استان دزدیده شد که سهم مرکز استان (خرم‌آباد) ۱۶ هزار و ۲۲۵ کیلو و سهم شهرهای نسبتا کوچکی مثل الیگودرز، پلدختر و دورود به ترتیب ۵۹۵۳، ۲۷۰۹ و ۲۱۶۱ کیلو بود. سیم برق را به خاطر مس‌ آن می‌دزدند که باارزش است، دریچه‌های چدنی و درپوش‌های فلزی فاضلاب و شیرهای برنجی آب را هم برای قیمتش می‌دزدند، اما مجسمه‌های تهران را چرا به یغما می‌برند. وقتی مجتبی موسوی، معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان زیباسازی شهر تهران می‌گوید این مجسمه‌ها ارزش هنری دارند فقط و ارزش ریالی‌شان چندان نیست. به‌خصوص این که می‌گوید فلز مجسمه‌ها را نیز که آب کنند، می‌توانند به قیمت ضایعات بفروشند. پس موضوع چیست؟ آیا کسانی نمی‌خواهند پای مجسمه‌ها به شهر باز شود یا اساسا از قماش وندال‌ها و شهرخراب‌کن‌ها هستند که از سرقت مجسمه‌ها لذت می‌برند؟

شورای شهر چه می‌گوید؟

اعضای شورای شهر تهران تا امروز پاسخ روشنی برای این پرسش‌ها نداشته‌اند حتی حسن خلیل‌آبادی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا به فارس گفته است هرگونه اظهارنظر مستلزم بررسی دقیق موضوع است،‌ حجت نظری، عضو دیگر این کمیسیون نیز درگفت‌وگو با ایسنا تردید داشته که پاسخ روشنی به پرسش‌ها بدهد و میان انگیزه‌های مادی و غیرمادی، یکی را انتخاب کند. البته او گفته است اگر انگیزه دزدها مادی باشد، می‌توان جنس مجسمه‌ها را عوض کرد و نجات‌شان داد مثلا این که از این به بعد همه سردیس‌ها را با سنگ ساخت که ارزان است و منفعتی برای سارقان ندارد. طبق آمارسازمان زیباسازی شهر تهران ۲۵درصد مجسمه‌های پایتخت از برنز ساخته شده‌ است و معاون فرهنگی و اجتماعی این سازمان نیز می‌گوید، برنز برای ساخت مجسمه از اصالتی خاص برخوردار است. پس این که برای جلوگیری از دزدی، جنس مجسمه را تغییر دهیم، راهکاری اصولی نیست و به گفته مجتبی موسوی شاید نتواند به عنوان یک سیاست همیشگی در دستور کار باشد. پس باید چه کار کرد؟ آیا مجسمه‌سازی با فلزات با ارزش را باید کلا بوسید و کنار گذاشت یا باید حفاظت از سرمایه‌های هنری شهر را جدی‌تر گرفت؟  علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران که می‌گوید حفاظت و صیانت از آثار و مجسمه‌های شهر تهران نیاز به قانون و مصوبه جدید ندارد و هر اثر هنری به این دلیل که ثروتی عمومی و متعلق به بیت‌المال است باید توسط شهرداری و با کمک پلیس محافظت شود. این شاید درست‌ترین و معقول‌ترین راهکار باشد که بر لزوم هوشمندی مدیریت شهری و پلیس که حافظ نظم و امنیت است اشاره دارد، راهکاری که تا به حال دست‌کم دوبار درباره مجسمه‌ها در تهران جواب داده است.
مراقبت لازم است
۸ مهر پارسال ساعت ۳۰ دقیقه بامداد سه موتور‌سوار در خیابان قائم‌مقام فراهانی داشتند تندیس برنزی شهید ارمنی گاگیک طومانیان را که۵۰ میلیون تومان ارزش داشت و فقط یک روز از نصبش می‌گذشت، می‌دزدیدند که با فریادهای «آی دزد» مامور آبیاری فضای سبز این محدوده پا به فرار گذاشتند. سال ۸۹ نیز در قالب همان سرقت‌های سریالی معروف، عده‌ای داشتند مجسمه ۷۰۰ کیلویی عبدالرحمن صوفی رازی منجم و ریاضیدان برجسته ایرانی را در منطقه۲۰ تهران با جرثقیل و تجهیزات کامل می‌ربودند که با تلاش نگهبان پارک ناچار به فرار شدند. پس با مراقبت و هوشیاری می‌توان مانع سرقت سارقان شد، حتی می‌توان با راهکارهای هوشمندانه‌تر از وقوع سرقت‌ها جلوگیری کرد تا کار به جایی نرسد که مجسمه‌ها مثل مجسمه عبدالرحمن درجریان کش و قوس با سارقان آسیب ببیند وشهرداری مجبور شود برای ترمیم آن ۹۵ میلیون تومان از بیت‌المال هزینه کند.
معاون سازمان زیباسازی شهر تهران دیروز گفت تا پایان سال، ۳۰ مجسمه جدید در تهران نصب می‌شود و سردیس به یغما رفته قیصر امین‌پور نیز دوباره ساخته و نصب می‌شود که با آن ۳۰ تا می‌شود ۳۱ مجسمه که به حفاظت نیاز دارند، هر روز، هرلحظه، حتی حفاظت از سوی مردم و این که با حواس جمع و ششدانگ مراقب اموال شهر باشند، گویی که دارند مال و اموال خود را می‌پایند.

مجسمه، جزئی از مبلمان شهر است

ما در مبلمان شهری، عناصر مختلفی داریم که باید در فضای شهر استفاده شوند مثلا نیمکت، چراغ، سطل‌زباله و تابلوی راهنما که جزو حداقل‌های این مبلمان هستند. برخی ارکان مبلمان شهری را اما بسیاری از افراد نمی‌شناسند مثل یادمان‌ها، سردیس‌ها، مجسمه‌ها و حتی نماهای شهری که جزئی از مبلمان شهری محسوب می‌شوند. در واقع همان‌طور که اتاق پذیرایی خانه را طوری می‌چینیم که به دل مهمان بچسبد، شهر هم به چنین اصولی نیاز دارد و مجسمه‌ها و سردیس‌ها عاملی برای زیبایی شهر و آگاهی مردم هستند.
البته نکته مهم این است که بین نیمکت و چراغ راهنما با سردیس‌ها و مجسمه‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد. مثلا چراغ‌ها و نیمکت‌ها جنبه عمومی دارند و در مکان‌های عمومی شهر قرار می‌گیرند، اما سردیس‌ها به‌طور موضوعی در سطح شهر نصب می‌شوند. به این ترتیب نمی‌شود مجسمه قیصر امین‌پور را در میدان ولیعصر گذاشت.
متاسفانه ما از این نوع طراحی‌ها و یادمان‌های موضوعی در شهرهای کشور به‌خصوص در تهران بسیار کم داریم و در این باره بسیار فقیر هستیم. خب طبیعی است با این کمرنگ بودن، ما به عنوان یک شهروند عادی با مجموعه مجسمه‌ها و نمادها به عنوان یک مبلمان شهری برخورد نمی‌کنیم و نگاهمان با این عناصر شهری غریب و نامانوس است. بهتر است وقتی بزرگراهی را به نام آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی یا شهید همت نامگذاری می‌کنیم، جایی از آن محل را پاتوق کنیم و سردیسی از او با یک زیرنویس کوتاه بنویسیم که همه بدانند به چه دلیل این مکان یا این اتوبان به نام چنین اشخاصی ثبت شده است.
به دلیل ضعف در این بخش، عامه مردم نه خبر دارند که مجسمه‌ها جزئی از مبلمان شهر هستند و نه به مراقبت از آنها باور دارند. در دهه‌های اخیر که همه‌چیز قیمتی و مادی شده است، طبیعتا آثار هنری نیز ارزش مادی دارد و طبیعی است در خطر سرقت قرار بگیرند. به نظر من با توجه به شرایط فعلی باید طراحی شهری طوری اصلاح شود که این تندیس‌ها از سرقت مصون بمانند، اما این که چه قالبی باید داشته باشد، جای تفکر بسیار دارد. درکشورهای اروپایی عموما مجموعه آثار هنرمندان را در قاب‌های شیشه‌ای قرار می‌دهند که ضمن حضور در شهر و آگاهی دادن به مردم از سرقت‌های احتمالی نیز مصون باشند، راهکاری که ما نیز می‌توانیم به آن فکر کنیم.

پلیس بیشتر مراقب باشد

درباره سرقت مجسمه قیصر امین‌پور، مثل هر طرح پلیسی دیگری اول از همه باید بدانیم که چه کسی آن را برداشته یا به سرقت برده است؟ طبیعتا اگر کسی آن را دزدیده و یک سرقت اتفاق افتاده، موضوع باید از طریق پلیس پیگیری شود؛ اما موضوع این است که درباره مجسمه‌های شهری، همیشه بحث دیگری هم وجود داشته مبنی بر این که گاهی این مجسمه‌ها و سردیس‌ها به مذاق برخی افراد خوش نمی‌آید و هستند کسانی که آن را به‌دلیل سلیقه شخصی برمی‌دارند.
اما درباره سرقت، ماجرا این است که قضیه باید به صورت عقلی بررسی شود، یعنی این که اگر جنس آن نماد از فلزات گرانبهاست، باید مراقبتش به پلیس شهری سپرده شود. طبیعتا وقتی یک نهاد فرهنگی، مجسمه‌ای درست می‌کند و در شهر می‌گذارد، خودش نباید برای حفاظت از آن کنارش بایستد. این نهاد کار خودش را کرده و حالا باید یک سیستم حفاظتی برای آن اثر فعال شود.

جهت دریافت مهم‌ترین خبرها، ایمیل خود را وارد کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بخوانید:

دکمه بازگشت به بالا