نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش: استیضاح وزیر آموزش و پرورش به نظر من لازم است. این وزیر توانایی گرداندن یک وزارتخانه پر مخاطبی مثل آموزش و پرورش را ندارد اما به این شرط که بیایند و یکی که به این ساختار آشنا باشد و مشکلات را بشناسد انتخاب کنند.
به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرمهم، محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش درخصوص ریشه اصلی بحران کمبود معلم در کشور به مطهره حیدری، خبرنگار گروه رسانهای خبرهای فوری مهم گفت: بحران کمبود معلم، ریشه یک سیاست صرفه جویانه در دولتهای قبلی در دو دهه گذشته است. به طور مثال در همین ۲۰ یا ۲۵ سال گذشته که اعتراضات معلمان آرام آرام شکل گرفته از لحاظ دغدغهها و نارضایتیهایی که همیشه وجود داشته نسبت به کمبود حقوق، افزایش حقوق انجام شده ولی نسبت به تورم موجود، قدرت خرید معلمان هم کاهش پیدا کرده تاجایی که اعتراضات خیابانی شد و یک جنبه سیاسی امنیتی به خودش گرفت.
نیکنژاد اضافه کرد: به همین خاطر یکی از راهکارهایی که به ذهن دولتهای گذشته رسید این بود که تعداد معلمان را کم کنیم چون معلمان زیاد هستند، از این طریق میتوانیم بودجهای که وجود دارد و بین یک میلیون معلم به فرض مثال تقسیم میشود بین ۵۰۰ یا ۷۰۰ هزار معلم تقسیم کنیم و درنتیجه از این طریق میتوانیم ریشه کمبود معلم را بخشکانیم. در صورتی که تعداد معلمان از یک دورخیزی که در دولت روحانی انجام گرفتند و گفتند که ما باید یک چهارم معلمان را کاهش دهیم و به این سیاست روی آوردند که سالانه بین ۵۰ تا ۶۰ هزار معلم را بازنشسته کنیم. از طرفی بین ۲۰ تا ۲۵ هزار دانشجوی فرهنگی را جذب میکردند.
وی تاکید کرد: نتیجه این سیاستها به جایی رسید که خود وزیر هم چند روز گذشته اعلام کرد حدود ۲۰۰ هزار معلم کم دارند. حالا اگر چه وزیر عنوان میکند این موضوع را ولی به نوعی میخواهد این مسئولیت را از روی دوش خود بردارد. البته یک سیاست دراز مدت کار را به این رسانده وگرنه با یک برنامهریزی و با یک برآورد دقیق آن هم در صورتی که همه چیز از تعداد دانشآموز بگیر تا تعداد کلاسها مشخص است، میشد جلوی این بحران را گرفت.
محمدرضا نیکنژاد در ادامه گفت: به هرحال ما امروز رسیدیم به اینجا و کسی هم متاسفانه پاسخگوی این موضوع نیست. دولتهای قبل هم که دیگر پاسخگو نیستند. الان هم وزیر نمیتواند دست کم از بخش خود شانه خالی کند چون از چند ماهی که بر سرکار آمده میتوانست به وسیله مدیران و مشاورانی که دارد این کمبود معلم را تشخیص دهد. این موضع خاصی نیست که نتوان آن را کاری کرد. این کمبود معلم قابل دیدن و بررسی بوده که میتوانستند متوجه شوند. به هرحال این بحران امسال هست و به نظرم هم قابل جبران نیست. خودمم ماندهام که میخواهند امسال با این وضعیت چه کنند؟!
این کارشناس آموزش و پرورش درخصوص آثار و تبعات کمبود معلم گفت: آموزش و پرورش ما کارآمدی لازم را ندارد این را خود مسئولین هم میگویند و چیزی نیست که پنهان باشد. در یک برآورد باتوجه به بررسی آزمونهای بینالمللی که ایران هم در آن خوشبختانه شرکت میکند، متوجه میشویم چه در جایگاه نامناسبی قرار گرفتهایم. گفتم خوشبختانه ایران هم شرکت میکند چون اگر در این آزمونها هم شرکت نمیکردیم که دیگر اصلا متوجه نمیشدیم که آموزش و پرورش ما در چه سیر قهقرایی قرار گرفته.
وی اضافه کرد: متاسفانه در ده سال گذشته ما همیشه جز کشورهایی انتهایی در جدولهای آزمونهای بینالمللی بودیم. آخرین آمار آزمونهای جهانی که در رسانهها هم خیلی بازتاب داشت نشان دهنده افت دانشآموزان ایرانی نسبت به سال گذشته خودشان بود. اما این روند یک روند متاسفانه ۱۰ یا ۱۲ ساله و یا حتی بیشتر است که منجر به رسیدن ما به اینجا شده. حالا در این شرایط شما در نظر بگیرید معلم هم نباشد. این یعنی آموزشی وجود ندارد.
نیکنژاد در ادامه گفت: البته وزیر گفته کمبود معلم داریم اما هیچ کلاسی بدون معلم نمیماند. این یک فرار روبه جلو است. درحال حاضر یکی از دغدغههای جهانی این است که معلم را به عنوان یک فرد حرفهای بشناسیم. یعنی هرکسی نمیتواند جای معلم را بگیرد.
وی درخصوص شعار روز جهانی معلم افزود: شعار امسال روز جهانی معلم که ۵ اکتبر مصادف با ۱۳ مهر بود اتفاقا بر کمبود معلم تمرکز داشت و گفته شد که کمبود معلم یک چالش جهانی است و باید برای آن یک چارهجویی جهانی داشته باشیم تا بتوانیم داوطلبان جوان را به کار معلمی ترغیب کرده و معلمانی را هم که سرکار هستند را با راهکارهایی باعث شویم این شغل را ترک نکنند و میگوید یکی از راهکارها این است که این شغل را یک شغل حرفهای بدانیم. این یعنی هرکسی نمیتواند آموزش دهد.
نیکنژاد ادامه داد: ایران با توجه به آزمونهای استخدامی و بحرانهای سیاسی و اجتماعی که دارد در این چالش در یک وضعیت بدی قرار دارد. ما شاید معلمانمان استعفا ندهند اما متاسفانه ترک غیرفیزیکی دارند یعنی انگیزه و تمرکزشان برای کار معلمی کم میشود.
ما در حال حاضر هیچ معلم مردی که نانآور خانواده باشد را نداریم که فقط معلم باشد و بتواند بر حقوق معلمی متکی باشد. اینها میروند شغلهای دوم و سوم میگیرند و تمرکزشان از آموزش دور میشود. این موضوع شناخت معلم به صورت حرفهای که گفتم در جهان هم شناخته نشده.
در ایران هم شناخته نشده برای همین وزیر آموزش و پرورش میگوید ما کمبود معلم داریم اما کلاسها را بدون معلم نمیگذاریم. خب این یعنی چه؟ یعنی معاون، دفتردار یا مدیر را برای آموزش به عنوان معلم بر سر کلاسها میگذارند.
این افراد آموزش ویژه دیدهاند برای کار خودشان به خصوص مدیر مدرسه که باید رهبر آموزشی باشد چندین سال است که وادار میشود به تدریس در کلاسها. این آموزش نیست. آموزش و آموزش دهنده هرکدام یک تعریف مشخص دارند.
محمدرضا نیکنژاد تاکید کرد: یک جایی با ما صحبت میشد که چرا اعتراض میکنید گفتیم معیشت کم است، گفتند شما بروید ما از اتباع به جای شما استفاده میکنیم. این نگاه برخی از مسئولین است به حرفه آموزش. خب زمانی که این نگاه وجود دارد شاید کلاها پر باشد از معلم اما آموزش و آموزشدهندهای به معنای حرفهای وجود ندارد.
این شرایط منجر میشود بخش مهمی از دانشآموزانی که در مناطق کمبرخوردار و حاشیهای بیشتر به آموزش نیاز دارند، با بحران کمبود معلم جدیتری روبرو باشند و این موضوع دامن میزند به کیفیت پایین آموزش، بیسوادی گسترده در کشور و بازماندگی از تحصیل و تبعات اجتماعی، امنیتی و اقتصادی که میتواند با خود به همراه داشته باشد.
وی درخصوص استیضاح رضا مرادصحرایی گفت: در کل این معضل و مشکل اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم مشکل این وزیر نیست، مشکل دیدگاه است. اما این به این معنی نیست که وزیر کنونی در آن بیتقصیر است. چون همانطور که گفتم وزیر فعلی میتوانست دست کم یک کار کوتاه مدت انجام دهد.
یعنی حداقل انتظار این است که وزیر آموزش و پرورش یک برآوردی داشته باشد نه اینکه به ۲۰ مهر برسیم ولی هنوز معلم نداشته باشیم. شما این کمبود معلم یا پر کردن کلاس به هر نحوی را میتوانستید قبلتر هم بگویید. کجا بودید آن زمان که رفتید به مکه و توجیه هم کردید که نه آسیبی نمیرسد و میروید به کارهای غیرمرتبط و شخصی میپردازید یا شعارهای غیر مرتبط میدهید و وارد چالشهای رسانهای میشوید.
نیکنژاد افرود: من دشمنی با کسی ندارم. سیاستهای آموزش و پرورش را کلی میدانم و کلی هم نقد میکنم یعنی اینها به فرد بستگی ندارند. آقای وزیر چرا این کمبود معلم را وسط تابستان نگفتید؟
مدیران مدرسه برنامهریزیشان از خرداد سال گذشته یا چه بسا از فروردین سال گذشته آماده میکنند. بخشهایی از آموزش و پرورش سال تحصیلی جدید که شروع میشود، برای سال بعد برنامهریزی میکنند.
وی خطاب به مرادصحرایی، وزیر آموزش و پرورش گفت: شما اگر نمیدانستید که کمبود نیرو دارید پس مقصرید چون باید حتما میدانستید، اگر میدانستید و نگفتید که خب چرا نگفتید؟ شما نباید بگذارید این آمارها بالا بیاید تا نماینده مجلس بیاید و بگوید حدود ۲۴ هزار کلاس بدون معلم است.
نیکنژاد تاکید کرد: البته رضا مرادصحرایی به دلایل دیگر هم میخواهد استیضاح شود اما همین خود بحران کمبود معلم برای استیضاح کافی است. این وزیر قرار بود و قول صددرصدی داد که به مهر نرسیده معوقات رتبهبندی معلمان را میدهیم. حتی گفت اعتراضات تا پایین شهریور پاسخ داده میشود ولی هیچکدام انجام نشد.
محمدرضا نیکنژاد درخصوص سایر وعدههای رضا مرادصحرایی نسبت به معلمان بازنشسته گفت: من خودم بازنشسته سال ۱۴۰۱ هستم. معلمان شاغل الان حقوقشان را یک سال است که میگیرند ولی بازنشستگان ۱۴۰۱ هنوز رتبهبندی برایشان اجرا نشده و میانگین دریافتی اینها ۱۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است در حالیکه معلمان شاغل حدود ۱۵ میلیون حقوق میگیرند.
وزیر گفت ما ۴ هزار میلیارد تومان دادهایم به سازمان بازنشستگی تا رتبههایشان در ماه آینده زده شود اما از آن موقع که این وعده را داد تا امروز چندماه است که گذشته و هیچ کاری انجام نشده. امیدواریم با استیضاح این وزیر کنار گذاشته شود چون توانایی مدیرت را ندارد و قبل از انتخاب او به عنوان وزیر خیلی از کارشناسان از جمله خود من، با بررسی رزومهاش گفتیم این شخص نمیتواند آموزش و پرورش را اداره کند.
اما کنار رفتن او به این معنی نیست که کسی بهتر از او بیاید. در همین دولت متاسفانه چند وزیر برای آموزش و پرورش کنار گذاشته شد. و از بین اینها یک نیروی قوری که آشنا به اموزش و پرورش باشد را نداشتیم.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش در پایان تاکید کرد: استیضاح به نظر من لازم است. این وزیر توانایی گرداندن یک وزارتخانه پر مخاطبی مثل آموزش و پرورش را ندارد اما به این شرط که بیایند و یکی که به این ساختار آشنا باشد و مشکلات را بشناسد انتخاب کنند.