مسافران این پرواز شهروندان ایران، کانادا، اوکراین، افغانستان و سوئد بودند و حالا که ایران مسئولیت سقوط هواپیما را پذیرفته است لازم است ابعاد حقوقی مسئله از منظر حقوق داخلی و بین المللی مورد بررسی قرار گیرد.
از آن جایی که هواپیما متعلق به کشور اوکراین بوده و تعدادی از مسافران هم تبعه کشورهای دیگر بودند و تعدادی از مسافران هم تابعیتهای دوگانه داشتند مسئولیت ایران را باید از دو جنبه داخلی و خارجی مورد بررسی قرار داد.
جنبه داخلی مسئولیت ایران
جنبه خارجی مسئولیت ایران
در خصوص جنبه خارجی مسئولیت ایران با سه مسئله به شرح ذیل مواجه هستیم:
۱- بحث هواپیمای ساقط شده که متعلق به دولت اوکراین بوده و ایران باید به طور کامل جبران خسارت کند به این صورت که یا باید هواپیمایی را بخرد و به دولت اوکراین بدهد یا اینکه با یک پول بین المللی جبران خسارت کند.
۲- بحث افرادی که فقط تبعه یک کشور خارجی هستند مثل خدمه هواپیما، در خصوص این افراد ایران موظف است بدون هیچ شرطی جبران خسارت کند که این جبران خسارت هم باید به صورت موثر انجام گیرد مطابق مقررات بین المللی منظور از جبران خسارت موثر این است که جبران خسارت باید سریع و به یک پول بین المللی انجام گیرد همچنین میزان غرامتی که پرداخت میشود باید مطابق استانداردهای بین المللی باشد یعنی فقط قوانین ایران بر آن جاری نیست بلکه باید مورد موافقت بازماندگان هم قرار گیرد.
۳- شاید مهمترین و بحث برانگیزترین قسمت قضیه مربوط به ایرانیانی است که تابعیت مضاعف دارند مثل ایرانی-کاناداییها (تابعیت مضاعف به معنای جمع شدن دو یا چند تابعیت در یک شخص میباشد این اشخاص در همان حال که تابع دولتی هستند دولت دیگر نیز آنها را تابع خود میداند یعنی هم زمان شهروند دو کشور هستند)
ممکن است این سوال مطرح شود که این قضیه در شرایطی صورت گرفته که فضای جنگی بر ایران تحمیل شده بود حال آیا پذیرفتن این مسئله در اصل ماجرا یعنی جبران خسارت تاثیری دارد؟
در خصوص پاسخ این سوال باید گفت: اینکه ایران مسئولیت را پذیرفته حتماً باید جبران خسارت کند و جبران خسارت هم باید به صورت مالی و عذرخواهی صورت بگیرد و فضای جنگی تحمیل شده به ایران هم در اصل ماجرا تاثیری ندارد در واقع این جو جنگی مانع مسئولیت نیست پس جبران خسارت باید انجام گردد./فرارو