به گزارش بخش حوادث سایت خبرهای فوری، اختلاف مالی صاحب سوپرمارکت با مشتریاش به چند ساعت گروگانگیری خطرناک منجر شد. طراح این گروگانگیری مرد طلبکاری بود که روی تخت بیمارستان و تنها با یک تصویر از چک خیالی، چهار نفر را برای آدمربایی اجیر کرد. این مرد با فرستادن عکس فتوشاپشده چک ٣۵٠ میلیاردی در گروه تلگرامی، مشتریاش را صاحب این چک اعلام کرد. همین مسأله باعث شد سه نفر از اعضای گروه تصمیم به ربودن صاحب این چک و سرقت و اخاذی از او بگیرند.
چند وقت پیش مردی با مراجعه به دادسرای امور جنایی پایتخت از یک گروگانگیری خبر داد. او درباره جزئیات ماجرا به بازپرس گفت: «من راننده تاکسی فرودگاه هستم. دیروز بعدازظهر وقتی از فرودگاه مهرآباد سه مرد را بهعنوان مسافر سوار کردم، گرفتارشدم. آن سه مرد در راه ناگهان اسلحهای را به من نشان دادند و تهدیدم کردند. خیلی شوکه شدم. آنان حرف از چک ٣۵٠میلیارد تومانی میزدند، درصورتیکه من راننده تاکسی هستم و اصلا این مبلغ پول را در خوابم هم ندیدهام، ولی آنها میگفتند چکی به این مبلغ دارم و باید قسمتی از پول را به آنها بدهم. این اتفاق درحالی افتاد که آن سه نفر خود را مأمور اطلاعات معرفی کردند. همه خانواده من را میشناختند و از زندگیام باخبر بودند. طوری رفتار کردند که من مطمئن شدم آنان مأمور اطلاعات هستند و دربارهام تحقیق کردهاند، اما نمیدانم چرا میگفتند من چک ٣۵٠میلیارد تومانی دارم. هرچه قسم خوردم، فایدهای نداشت تا اینکه آنان تصویر چک را هم نشانم دادند. من آن چک را تا به حال ندیده بودم. آن سه مرد با تهدید خواستند به خانهام بروم، با هم رفتیم و آنان همه جا را گشتند، وقتی چک را پیدا نکردند، دوباره من را سوار خودرو خودم کردند و خواستند به بیمارستان فیروزگر بروم. آنان در راه حتی مرا کتک زدند که باعث شد به مأمور بودنشان شککنم. هر۴ نفر راهی بیمارستان شدیم و مرا به اتاقی در بیمارستان بردند که مردی آنجا بستری بود، بلافاصله آن مرد را شناختم، او صاحب سوپرمارکت محلهمان بود. خیلی تعجب کردم و شوکه شده بودم، نمیدانستم ارتباط او با این افراد چه بود تا اینکه صاحب سوپرمارکت گفت اشتباه شده است و چک نزد من نیست، آن سه مرد هم من را رها کردند و تصمیم گرفتم شکایت کنم. هنوز هم نمیدانم چرا چندین ساعت اسیر این گروگانگیران بودم و بیدلیل مرا تا صبح نزد خود نگه داشتند.»
با اعلام این شکایت به دستور بازپرس، تیم تحقیق نزد صاحب سوپرمارکت در بیمارستان فیروزگر رفت. این مرد بیمار در تجسسهای پلیسی راز کینهای قدیمی را فاش و به طراحی سناریوی آدمربایی اعتراف کرد. او دراینباره به مأموران گفت: «شاکی از مشتریهای قدیمی سوپرمارکت من است. مادرش از مغازه ما زیاد خرید میکند، ولی خیلی وقتها پول نمیدهد و به صورت نسیه اجناس را برمیدارد. آنقدر این خریدها زیاد شد که مبلغ بدهی به ۵٠میلیون تومان رسید، برای همین به شاکی گفتم که بدهی مادرش را پرداخت کند، اما او مرتب بهانه میآورد و پول مرا پس نمیداد. چند ماه گذشت و نتوانستم پولم را از این مرد پس بگیرم، خیلی از او عصبانی بودم و کینه داشتم، برای همین تصمیم گرفتم انتقام بگیرم. از آنجاییکه پسرعمهام چند وقتی میشد دنبال پول بود، نقشهای را در ذهنم طراحی و عکس چکی به مبلغ ٣۵٠میلیارد تومان را با فتوشاپ به صورت دقیق طراحی کردم، بعد آن را در گروه تلگرامی که پسرعمهام در آن عضو بود، فرستادم و به پسرعمهام گفتم این چک الان نزد شاکی است. به او گفتم میتواند با ربودن این مرد کلی پول به جیب بزند، او هم که به شدت نیاز مالی داشت، قبول کرد و با دو نفر از دوستانش حرف زد، آنان هم پذیرفتند و با هم نقشه آدمربایی را طراحی کردیم. فقط میخواستم شاکی کمی ادب شود و بترسد. از طرفی گفتم شاید او پول زیادی داشته باشد و از ترس آدمرباها پولهایش را به آنان بدهد و از این طریق من هم به پولم برسم. پسرعمهام با همدستی دو نفر از دوستانش، علیرضا را ربود، اما هیچ پولی نصیب ما نشد. وقتی آنان او را به بیمارستان آوردند، مجبور شدم بگویم اشتباهی او را ربودهاند و صاحب چک این فرد نیست.»
این اعترافات کافی بود تا پلیس، پسرعمه او و یکی دیگر از متهمان را بازداشت کند. پسرعمه متهم که با شنیدن اظهارات پسرداییاش به شدت شوکه شده بود، در اعترافات خود به مأموران گفت: «چند وقتی میشد که نیاز مالی داشتم. بدهکار بودم و باید حتما پول جور میکردم، به هر دری میزدم، فایدهای نداشت تا اینکه پسرداییام تصویر چکی را در گروه فرستاد. مبلغ چک خیلی زیاد بود و همه ما را شوکه کرد. او گفت میداند صاحب این چک چه کسی است و میتوانیم با ترساندن او کلی پول به جیب بزنیم. به پیشنهاد پسرداییام تصمیم گرفتیم از صاحب چک اخاذی کنیم. اما گویا همه چیز خیالی بوده و ما قربانی نقشه انتقامگیری پسرعمهام شدیم.»
بعد از اعترافات این مرد، متهمان با دستور قضائی روانه زندان شدند و تحقیقات برای شناسایی متهم فراری این پرونده همچنان ادامه دارد.