پایان زندگی عاشقانه زیر سایه سنگین فشار اقتصادی
خبرمهم: هانیه که چند سالی است با محسن ازدواج کرده، تصمیم گرفته از او جدا شود و به یک رابطه طولانی پایان دهد. او میگوید آنها با هم به این نتیجه رسیدهاند.
هانیه که چند سالی است با محسن ازدواج کرده، تصمیم گرفته از او جدا شود و به یک رابطه طولانی پایان دهد.
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، او میگوید آنها با هم به این نتیجه رسیدهاند.
تو و شوهرت چه مدتی با هم زندگی کردید؟
ما شش سال است که ازدواج کردهایم و چهار سال قبل از آن هم با یکدیگر رابطه عاطفی داشتیم.
چطور با هم آشنا شدید؟
در یک شرکت خصوصی کار میکردیم. من منشی مدیرعامل بودم و محسن هم کارهای فنی و کامپیوتری شرکت را انجام میداد.
چه شد که تصمیم گرفتید ازدواج کنید؟
به خاطر صمیمیتی که در محسن میدیدم با او ازدواج کردم. ما هر دو از خانواده متوسط رو به پایین بودیم و برای اینکه هزینههای زندگیمان را تامین کنیم کار میکردیم. من بعد از دیپلم کارهای دفتری را یاد گرفتم و بعد هم به دانشگاه رفتم و همزمان کار هم میکردم. بعد متوجه شدم محسن هم خودش هزینه زندگی و تحصیل خودش را میدهد. اینطور شد که به هم نزدیک شدیم.
رابطه شما چطور پیش میرفت؟
خیلی خوب پیش میرفت. علایق مشترک داشتیم. خیلی مسافرت میرفتیم. تیپهای شبیه هم میزدیم و زندگی خوبی داشتیم اما بعد از مدتی همه چیز خراب شد.
چه چیز باعث خرابی اوضاع شد؟
وقتی ازدواج کردیم کم آوردیم. دیگر نمیتوانستیم به علاقههایمان برسیم. پول به اندازه کافی نداشتیم. اجاره خانه سنگین شده بود. تصمیم گرفتیم در زیرزمین خانه پدری محسن زندگی کنیم اما بعد از چند ماه در این خصوص هم دچار مشکل شدیم. روابط خانوادگی به هم ریخت. پدر و مادر محسن از حضور ما در خانهشان راضی نبودند. کمکم رابطه ما سرد شد و بعد هم تصمیم گرفتیم جدا شویم.
یعنی فشار اقتصادی باعث شد از هم جدا شوید؟
اصل ماجرا همین است. ما نتوانستیم مستقل زندگی کنیم. البته هر کدام از ما هم دوست دارد تنها باشد.
بعد از جدایی چه میکنی؟
به خانه پدر و مادرم برمیگردم. البته فکر میکنم به ارتباط با محسن ادامه بدهم، چون ما همدیگر را دوست داریم ولی هیچکدام تحمل زندگی مشترک را نداریم و به همین خاطر هم میخواهیم جدا شویم.