اولین شکایت از اعضای این باند توسط مردی به پلیس داده شد که مدعی بود صدها دلار او به سرقت رفته است. او گفت: من مقداری دلار داشتم و میخواستم آن را بفروشم. دنبال یک صرافی مناسب میگشتم که به یک سایت اینترنتی برخوردم که قیمت خرید دلار را بیشتر از صرافیهای دیگر نوشته بود.
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، مرد ادامه داد: به شماره تماسی که داده بودند زنگ زدم و مردی که پشت خط بود گفت خودش صرافی دارد اما اگر دلار را خارج از صرافی بخرد مالیات نمیدهد و برای همین میتواند با قیمتی گرانتر از مشتری بخرد. من هم حرفش را باور کردم و سر قرار حاضر شدم. یکدفعه چند مرد با قمه و چاقو به سمت من آمدند و مجبورم کردند هرچه دلار دارم بدهم و بروم.
بعد از این شکایت بود که شکایت دیگری نیز به ماموران داده شد اما مشخص بود که عاملان سرقت تلاش میکنند جایی قرار بگذارند که دوربین نداشته باشد. با این حال، در یکی از شکایتها مشخص شد که محل قرار میدان هفت تیر بود. به این ترتیب، ماموران با بررسی دقیقن دوربینهای مداربسته آن منطقه توانستند عاملان سرقت را شناسایی کنند.
در حالی که شکات به ۱۲ نفر رسیده بودند، هر چهار سارق دلار شناسایی و بازداشت شدند. سپس پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی شکات حاضر شدند و یک به یک آنچه را اتفاق افتاده بود، توضیح دادند و خواستار مجازات متهمان و بازگرداندن اموالشان شدند.
یکی از آنها که پروندهاش باعث دستگیری عاملان سرقت شده بود، گفت: با من در میدان هفت تیر قرار گذاشتند. سارقان در جای شلوغ قرار گذاشتند که کسی نتواند آنها را دنبال کند. با قمه به سمتم حمله کردند و مرا به دیوار چسباندند و از من خواستند دلارها را بدهم. من هم از ترس جانم این کار را کردم. چون جمعیت در آن منطقه زیاد بود نشد که آنها را دنبال کنم اما دوربینهای مداربسته صورت آنها را ضبط کرده بود، البته دو سه نفری که سمتم آمده بودند نقاب داشتند اما یکی از آنها نداشت که باعث شناسایی و بازداشت آنها شد.
سپس متهمان یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. متهم ردیف اول گفت: من اتهام را قبول ندارم، چون من کاری نکردم، در واقع این کار را دانیال، متهم ردیف چهارم، کرد. او همه چیز را گردن ما انداخت و بعد که با وثیقه آزاد شد فرار کرد.
سپس دو متهم دیگر در جایگاه قرار گرفتند. آنها هم اتهام را متوجه دانیال کردند و گفتند: دانیال خودش این کار را میکرد و اصلاً به ما دلار هم نمیدادند. هیچ دلاری دست ما نیست، او با دلارها فرار کرده است.
بعد از پایان جلسه دادگاه، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.