تجاوز و جنایت در نخلستان تنگه یک
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، محمد، پسر ده ساله تنگهای، رویایش داشتن کفتر بود. همین رویا کابوس خانواده مطوری شد. اواخر پاییز ۹۹ عقربهها از یازده صبح عبور کرده بودند که محمد هوایی شد. هوای خرید کبوتر آن روز در سرش لانه کرده بود. با همین افکار خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. اکبر همبازی و از اقوام دور محمد بود که عامل این جنایت دهشتناک شد. حالا خانواده اکبر از خانواده محمد رضایت میخواهند. هنوز راز این قتل مبهم بر کسی مشخص نشده است. نخلستانی که اکبر و محمد در آن حضور داشتند، ساکت مانده و راز آن روز را خاک کرده است.
از کبوتر تا تجاوز
پدر محمد با صدایی گرفته از اعترافات قاتل میگوید: «وقتی مأموران آگاهی به اکبر مظنون شدند او را گرفتند و اکبر هم اعتراف کرد.» اکبر در اعترافاتش گفت: «در خانه کبوتر زیاد دارم. وقتی مقتول به منزلمان آمد و از من دو کبوتر خواست به او فروختم. بعد از دو ساعت دوباره برگشت و عنوان کرد کبوترها پرواز کردند و به سمت خانه ما آمدند. من هم به او گفتم کبوترها به سمت خانه ما نیامدند؛ اما محمد جلوی در خانه دو ساعتی را نشست. بعد از دو ساعت از من خواست به سمت نخلستان برویم و با او ارتباط برقرار کنم. بعد از ارتباط به من گفت به پدرم بگو به من تجاوز کردی. من هم عصبانی شدم. محمد را با دستانم خفه و از نخلستان فرار کردم.» صادق در واکنش یادآوری اعترافات اکبر صدایش لرزان شد: «پرواز کبوتران کجا و درخواست تجاوز پسرم، محمد کجا؟!.» پدر مقتول وضعیت اکبر، قاتل پسرش، را تشریح میکند: «اکبر بعد از دستگیری به کانون اصلاح تربیت در اهواز انتقال یافت.»
رضایت نمی دهم
خشونت در صدای صادق مانع از تشریحی آرام میشود: «اعضای خانواده اکبر از خودش گرفته تا برادرانش معتاد هستند. نسبت فامیلی با ما دارند. من تک تک آنها را خوب میشناسم. تمام بچههای روستا از صبح تا شب در خیابان در حال بازی هستند؛ اما ما همیشه نگران بچههایمان هستیم. آنها را در خیابان تنها رها نمیکردیم. همسرم وقتی دید، محمد قصد دارد برای خرید کبوتر به بیرون از خانه برود، حتی به من هم زنگ زد، تا اجازه ندهم؛ اما نمیدانستم چه اتفاق شومی در انتظار خانواده ما نشسته است.»
صادق از طایفه مطوری میگوید: «از دو طایفه بودیم با وصلت میان دو طایفه در چندین سال پیش یک طایفه را تشکیل دادیم؛ آن هم مطوری. خانواده اکبر از اقوام دور ما هستند. حالا آنها میخواهند از ما رضایت بگیرند. بارها با بزرگان طایفه و شیخ ما گفتوگو کردند تا از خون فرزندمان بگذریم.»
پول وکیل ندارم
بغض میان صدای پدر داغدیده پدیدار میشود: «بعد از آن ماجرا، شیخ قبیله به طرفداری از خانواده قاتل درآمد. تحمل ننگ تجاوز یک طرف و ناعدالتی در میان طایفه، دردی دیگر بر دردمان است. چندینبار و به طور مداوم برای رضایت شیخ طایفه واسطه شد تا من رضایت بدهم و از خون پسرم بگذرم. دلم رضا نیست رضایت بدهم. چرا باید این کار بکنم؟»
تلخی آن روز در ذهنش سایه انداخته است: «همین یک پسر را داشتم. دو فرزند دیگرم دختر هستند؛ یکی دوازده ساله و دیگری هشت ساله. بهتازگی هم زنم باردار شده، حدود پنج ماه است. نمیدانیم دختر است یا پسر. جای محمد در زندگیمان خالی است؛ طوری که با ده پسر دیگر هم جبران نمیشود. اکبر به پسرم تجاوز کرد. اعترافاتش را هم طوری مطرح کرد که محمد مقصر است. بعد هم او را کشته است. قاتل در تمام اظهاراتش بیان کرد محمد از من خواست تا تجاوز کنم. کدام پسر ده سالهای از پسری دیگر درخواست تجاوز میکند؟! پول هم ندارم تا وکیل بگیرم، شاید اگر وکیل داشتم میتوانستم از خون پایمالشده محمد دفاع کنم. خانواده قاتل رضایت هم میخواهند.»/شهروند آنلاین
موندم اگه یه انسان فقیر و بی کس یکی از اعضای خانوادش رو کشتن از کجا بیاره قسمتی از پول دیه قاتل رو بده تا قصاص انجام بشه
قاتل هم میگه می کشم پول که نداره دیه بده منو قصاص کنند مجبور پولی واسه دیه بگیره من آزاد بشم بعد مدتی هم جنبه عمومی رو یا میخرم یا عفو میخورم میام بیرون ،الان هم که زندان برای خیلی از خلافکارها هم محل در آمده و هم محل آسایش و افتخار
الان دزد رو میگیرن تحویل دادگاه میدن میگن برید رضایت مال باخته رو جلب کنید آزاد هستید اون میگه ده بار دزدی میکنم اگه یه بار گیر افتادم مالشو پس میدم آزاد میشم خبری از جنبه عمومی جرم نیست
کم کم دوباره داریم به عقب بر می گردیم اگر از حمایت مالی و فردی بیشتری برخوردار باشی همیشه حقت رو میگیری کسی هم جرات نمی کنه بهت زور بگه ولی اگه نظر مالی ضعیف بودی و کسی رو هم نداشتی ازت حمایت کنه حق همیشه خورده میشه
اگر برای کار های خلاف مجازات های مناسب صادر و اجرا شود کسی به راحتی جرات خلافکاری به سرش نمی زد متاسفانه در کشور ما قانون مثل حروف والی می مونه نوشته می شود ولی خوانده و اجرا نمی شود اگر هم اجرا شود برای مردم بد بخت و بیچاره و بی کس تا کوچکترین حرفش خوانده و اجرا می شود
باید اعدام کنن اون جنایت کار را