دروغگویی مادر گریان در صحنه قتل پسرش / پشت پرده ماجرا چه بود؟
خبرمهم: قتل مرد ۳۰ سالهای با ضربات چاقو، پلیس آگاهی را با پرونده متفاوتی مواجه کرد.
به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، چندی پیش مرگ مرد جوانی در یک بیمارستان به پلیس ۱۱۰ گزارش شد. تیمی از ماموران کلانتری پس از مراجعه به بیمارستان آنان، با جسد مرد ۳۰ سالهای که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود، روبهرو شدند. در تحقیقات ابتدایی پزشکان ادعا کردند که نیمساعت پیش این جوان توسط مادر و برادرش به بیمارستان منتقل شده است. او با توجه به شدت خونریزی در همان دقایق نخست از دنیا رفت.
بازپرس جنایی در جریان قتل مرد جوان قرار گرفت و به تیمی از پلیس آگاهی دستور داد سرنخی از این جنایت به دست آورند.
کارآگاهان برای رازگشایی از این قتل خاموش مادر قربانی را بازجویی کردند. او گفت: در خانه نشسته بودیم و با پسر کوچکترم میوه میخوردیم که ناگهان سر و صدای پسر بزرگتر را از داخل کوچه شنیدیم. وقتی به کوچه رسیدیم با جسد نیمهجانش که خون زیادی هم از وی رفته بود، روبهرو شدیم و برای نجات جانش، خیلی سریع او را به بیمارستان رساندیم، ولی کار از کار گذشته بود.
با توجه به اینکه برادر کوچکتر قربانی در بیمارستان نبود، پلیس به او مشکوک شد و از طریق تلفن خواست خود را معرفی کند، اما او ادعا کرد که برای تهیه مقدمات مراسم برادرش از بیمارستان بیرون رفته است.
پشت پرده قتل خونین توسط پلیس فاش شد
کارآگاهان در شاخه دیگری از تجسسها دست به تحقیقات محلی زدند و دریافتند شب درگیری در کوچه محل زندگی قربانی درگیری وجود نداشته و کسی شاهد درگیری نیز نبوده است.
بر این اساس پلیس ضمن بازداشت مادر خانواده برادر کوچکتر را نیز در خانه یکی از بستگانش دستگیر کرد و او را تحت بازجویی قرار داد که این جوان ۲۵ ساله ادعاهای گذشتهاش را تکرار کرد.
ماموران که احتمال میدادند «علیرضا» برادرش را در درگیری به قتل رسانده است، او را تحت بازرسی بدنی قرار دادند و با چندین زخم تازه که مربوط به درگیری با چاقو بود، روبهرو شدند که وی در ادعایی جدید گفت: با خروج از بیمارستان به خاطر اینکه بسیار ناراحت بودم، در خیابان با مردی درگیر شده و زخمها نیز مربوط به همان درگیری است.
با اظهارات جوان ۲۵ ساله کارآگاهان برای یافتن سرنخ جدیدی از این ماجرا به خانه آنها رفتند و با خانهای به هم ریخته که وسط پذیرایی آن خون زیادی ریخته شده بود، روبهرو شدند که شواهد نشان میداد در آنجا درگیری مرگباری رخ داده است.
با به دست آمدن همین سرنخ کارآگاهان مادر خانواده را دوباره تحت بازجویی قرار دادند. او هنگامی که فهمید پلیس از همه چیز خبر دارد، لب به بیان حقیقت گشود و گفت: امشب در خانه نشسته بودیم و در حال میوه خوردن بودیم که پسران به خاطر شارژ گوشی موبایلشان با هم جر و بحث کردند و اختلافشان لحظه به لحظه بیشتر میشد تا آنجا که برای هم چاقو کشیدند و میانجیگری من برای پایان دادن به این درگیری نتیجهای نداد. آنها با چاقو به سوی یکدیگر حملهور شدند و وقتی به خودمان آمدیم، دیدم علیرضا غرق در خون روی زمین افتاده است و سریع او را به بیمارستان رساندیم، اما دکترها گفتند شدت جراحت و خونریزی زیاد است و امیدی برای زنده ماندن وی نیست. آنها دقایقی بعد گفتند علیرضا از دنیا رفته است.
او در ادامه افزود: خیلی ناراحت بودم و نمیدانستم این غم را چگونه تحمل کنم. پسر کوچکترم گریه میکرد و از من میخواست در تحقیقات به پلیس دروغ بگویم تا وی زندانی نشود. نمیتوانستم درست فکر کنم و میترسیدم تنها پسری که برایم مانده است را نیز از دست خواهم داد و به همین خاطر به دروغ گفتم علیرضا بیرون از خانه توسط افراد ناشناس زخمی شده است!
با ادعای مادر قربانی، عامل جنایت که متوجه اعترافات مادرش شده بود، به تشریح جزئیات قتل برادرش پرداخت و گفت: برادر بزرگترم همیشه به من زور میگفت و آن شب هم سر شارژکردن گوشیاش با من دعوا داشت و با ناسزاگویی به من توهین میکرد تا اینکه از کوره در رفتم و با او دست به یقه شدم و وی با برداشتن چاقو ضربهای زد و من هم که به شدت عصبانی شده بودم، با برداشتن چاقو ضربهای به سینهاش زدم و وقتی که وی روی زمین افتاد و بیهوش شد تازه فهمیدم که دست به چه کاری زدهام و از این کار به شدت پشیمان شده بودم، اما پشیمانی هم سودی نداشت و از مادرم خواستم به پلیس دروغ بگوید تا به زندان نیفتم.
با اعترافات جوان برادرکش ماموران با بازسازی صحنه جنایت و تکمیل تحقیقات، پرونده را در اختیار بازپرس جنایی برای صدور کیفرخواست قرار دادند./رکنا
اگه اعدام کنید این برادر کشی و پدر کشی و خانواده کشی ها پایان میپذیرد و کسی جرات نمی کند و از عواقب آن میترسد