به گزارش بخش حوادث سایت خبرمهم، ساعت حدود یک بعد از ظهر است و ۱۶ساعت از
حادثه مرگبار گذشته است، اما همچنان بوی دود در محل پیچیده و افرادی زیادی در نزدیکی محل حادثه و مقابل کوچه شهید امیر ماهروزاده که کلینیک در آن قرار دارد تجمع کردهاند و درباره حادثه حرف میزنند. تعداد زیادی از مأموران پلیس و یگان امداد تهران هم در محل حاضر هستند و امنیت آنجا را به عهده دارند. مأموران پلیس کوچه ماهروزاده را از دو طرف غرب و شرق با نوار زرد رنگ مسدود کردهاند و مانع رفت و آمد شهروندان به کوچه میشوند و فقط عوامل آتشنشانی و تعدادی از اهالی محل و نیروهای خدماتی شهرداری اجازه تردد دارند. از ابتدای کوچه ساختمان سیاه و دود گرفته کلینیک دیده میشود. وقتی وارد کوچه میشوی تعدادی عوامل آتشنشانی هنوز در حال بررسی محل حادثه هستند. ساختمان سر و پا سیاه و دود گرفته است و جلوی آن با گونیهای آبی و طوسی راهراه پوشانده شدهاست تا رهگذران در حال عبور از آنجا به عمق فاجعه پی نبردند.
پس از کنار زدن قسمتی از گونیها با صحنه هولناکی روبهرو میشوی. آهنهای سقف کاذب حیاط ساختمان همچون کلافی سر در گم در هم پیچیده شده است و داخل حیاط مملو از آهن پاره، کپسولهای هوا و بقایای باقیمانده از آتشسوزی است. از داروخانه کلینیک که در گوشه حیاط بود دیگر خبری نیست و الان جز تلی از آهن پاره و وسایل سوخته شده از آن باقی نمانده است. با دیدن این صحنه در یک لحظه حادثه دلخراش و مرگبار پلاسکو در اندازهای کوچکتر برایم تداعی میشود. ساختمان سمت چپ کلینیک که دفتر آژانس هوایی در آن قرار دارد با توجه به عقبنشینی آن نسبت به ساختمان کلینیک به نظر میرسد
خسارت زیادی ندیده است، اما شیشههای ساختمان سمت راست آن که مسکونی است بر اثر شدت انفجار شکسته شده و دود حاصل از آتشسوزی نمای آن را سیاه کرده است. شدت انفجار خسارتهایی هم به ساختمانهای روبهرو وارد کرده است به طوریکه شیشههای آن ساختمان هم شکسته شده که سه نفر از نیروهای شهرداری در حال جارو زدن شیشههای شکسته بودند. به گفته مأموران مستقر در محل حادثه، ساختمان کلینیک و ساختمانهای اطراف به خاطر عدم ایمنی و امکان ریزش شیشهها و نمای ساختمان تخلیه شده است و به همین خاطر از ماندن ما هم دراین محل جلوگیری میشود.
جانم را مدیون لغو شدن نوبت بیمارانم میدانم
در ادامه به سراغ تعدادی از پزشکانی رفتم که مطبشان در
کلینیک است و در این حادثه جان سالم بهدر برده بودند. دندانپزشکی میگوید: چند سالی است که در طبقه دوم کلینیک مطب دارم و هر روز هم تعدادی بیمار برای ترمیم دندانهایشان به مطبم مراجعه میکنند. معمولاً زمان مراجعه بیماران را طوری تنظیم میکنم که بیماری داخل مطبم معطل نماند. روز حادثه تا ساعت ۷عصر در مطب مشغول کار بودم و قرار بود دو بیمار دیگر هم که نوبت گرفتهبودند به مطبم بیایند، اما هر دو بیمار ساعت۷ تماس گرفتند و نوبتشان را لغو کردند. پس از این مطبم را تعطیل کردم و به خانهام رفتم که از طریق فضای مجازی متوجه آتشسوزی در کلینیک شدم. به سرعت خودم را به کلینیک رساندم که دیدم آتشنشانان آتش را خاموش کردهاند و تازه متوجه شدم تعدادی از همکاران پزشکیام و کارکنان کلینیک در حادثه آتشسوزی کشته شدهاند. وی در پایان گفت: از دست دادن تعداد زیادی از همکارانم تلخترین حادثهای بود که در طول عمرم دیده بودم و مرا به شدت متأثر کرد و اگر آن شب دو بیمار من هم نوبت ویزیتشان را لغو نکردهبودند، شاید الان من هم در میان کشته شدگان بودم، چون قرار بود تا ساعت۹ شب کار کنم و الان من جانم را مدیون آن دو بیماری میدانم که نوبت ویزیتشان را لغو کردند.
انفجار وحشتناکی بود
مرد جوانی که در نزدیکی محل حادثه مغازه لاستیک فروشی دارد، میگوید: داخل مغازهام همراه پسر برادرم نشسته بودم که بوی دودی از بیرون به مشامم رسید. وقتی بیرون آمدم دیدم دود از داخل ساختمان سینا اطهر بیرون میآید که به نزدیک ساختمان رفتم و دیدم طبقه همکف آتش گرفتهاست و تعدادی از کارمندان هم با کپسول آتشنشانی در حال خاموش کردن هستند. حدود ۶دقیقهای این آتشسوزی ادامه داشت و در این مدت چند نفری از طبقات بالایی سراسیمه به بیرون آمدند که ناگهان اولین انفجار رخ داد. پس از آن انفجارهای بعدی رخ داد که ششمین و آخرین انفجار خیلی شدید بود به طوریکه شعلههای آتش و دود همه ساختمان را فراگرفت و حتی شیشههای ساختمانهای اطراف و مغازه من هم شکست و حتی تعدادی از افرادی که در آن نزدیکی بودند، زخمی شدند. صحنه وحشتناکی رقم خوردهبود و همه از ترس به گوشهای پناه برده بودند، اما هیچکس خبر نداشت که در طبقات بالایی چه اتفاق تلخی در حال رخ دادن است، تا اینکه آتشنشانان در محل حاضر شدند و آتش را خاموش کردند و بعد ما متوجه شدیم تعداد زیادی از کادر پزشکی و درمانی طبقه چهارم در اثر این حادثه فوت کردهاند.
خدا به من رحم کرد
زن جوانی که دودقیقه قبل از
حادثه مرگبار محل را ترک کرده بود، گفت: دقایقی قبل از حادثه برای گرفتن سونوگرافی شوهرم به داخل کلینیک رفتم. سونوگرافی را گرفتم و به دکتر نشان دادم و دکتر هم نسخهای نوشت. پس از آن از داروخانه دارو گرفتم و از ساختمان بیرون آمدم و برای انجام کاری به داخل خیابان رفتم. حدود دو دقیقه قبل از حادثه وارد کوچه شدم تا به خانهام بروم که دم در کلینیک تصمیم گرفتم دوباره به داخل ساختمان بروم و از دستگاه عابر بانک آنجا پول بردارم، اما منصرف شدم و به راهم ادامه دادم. وقتی به در خانهام رسیدم صدای انفجار به گوشم رسید که به عقب برگشتم و با صحنه هولناکی روبهرو شدم. وی در پایان گفت: اگر آن شب برای برداشت پول به داخل ساختمان میرفتم الان من هم یکی از کشته شدگان این حادثه بودم.
آخرین تماس با خانواده
یکی از فوت شدگان این حادثه دختر ۲۰ سالهای است که به عنوان کارشناس بیهوشی در آن
کلینیک مشغول به کار بوده است. یکی از بستگان دختر جوان گفت: دختر فوت شده از بستگان نزدیک من است. او تنها دختر خانواده بود و خانوادهاش او را به دانشگاه فرستاده بودند و در رشته بیهوشی فارغ التحصیل شده بود. دختر جوان در آن کلینیک کار میکرد که دقایقی بعد از حادثه به خانوادهاش تلفن میزند و درخواست کمک میکند. دختر جوان به خانوادهاش میگوید که ساختمان آتش گرفته و او و همکارانش داخل ساختمان در میان دود گرفتار شدهاند. او میگوید که نفس کشیدن برای آنها سخت شده به طوریکه احساس خفگی میکند. خانواده وی پس از تلفن دخترشان به شدت نگران میشوند و در حالی که با او تلفنی در حال حرف زدن هستند به طرف محل کار دخترشان به راه میافتند، اما دقایقی بعد تلفن دخترشان قطع میشود و وقتی هم آنها به ساختمان میرسند با صحنه دلخراشی روبهرو میشوند و میفهمند که دخترشان را در این حادثه از دست دادهاند.
برادر زادهام دانشجوی پزشکی بود
مرد میانسالی هم که در این حادثه برادرزادهاش را از دست داده بود، گفت: برادر زادهام ابراهیم جدی دانشجوی رشته پزشکی بود که در کلینیک سینا اطهر از یک و نیم سال قبل به عنوان دستیار پزشک مشغول به کار بود. ابراهیم اولین فرزند و امید خانوادهاش بود و با فوت دلخراشش همه ما را سیاهپوش کرد. شب حادثه از طریق فضای مجازی متوجه این حادثه شدیم که همراه برادرم به محل حادثه رفتیم و بهدنبال ابراهیم میگشتیم. ابتدا در میان مصدومان گشتیم، اما او را نیافتیم که بعد او را در میان فوت شدگان شناسایی کردیم.
دزد عروسکها گرفتار پلیس شد
مرد میانسالی که به خاطر سرقت یک کارتن عروسک و اموال دیگری از چند انباری یک ساختمان مسکونی دستگیر شده بود، همراه مالخر اموال مسروقه راهی زندان شد.
به گزارش جوان، ۱۵اردیبهشتسال جاری، مأموران کلانتری۱۵۹ بیسیم از سرقت انباری یک ساختمان مسکونی باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها حکایت از آن داشت، سارق یا سارقان بعد از ورود به پارکینگ ساختمان مسکونی، یک کارتن عروسکی را که در داخل یکی از انباریها بود سرقت کردهاند. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارق یا سارقان آغاز شد تا اینکه در روند تحقیقات مشخص شد سارق مرد میانسالی است و به تنهایی مرتکب سرقت شده است. همچنین مشخص شد سارق قبلاً نیز با ورود به همان پارکینگ دوچرخه و اموال دیگر همسایهها را نیز سرقت کردهاست. با بدست آمدن این اطلاعات، سارق به نام عبدالله ۴۰ساله دستگیر و پرونده با دستور قضایی دادیار دادسرای ناحیه۱۵ تهران برای رسیدگی بیشتر به پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد. سرهنگ کارآگاه علی کنجوریان، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی پایتخت گفت: «متهم با اعتراف به جرمش گفت اموال سرقتی را به فردی به نام یوسف فروخته است. با اقرارهای متهم، مالخر اموال مسروقه تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ۲۸اردیبهشت ماه متهم دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهش تعدادی از اموال مسروقه نیز کشف شد.» وی در پایان گفت: «متهمان با اعتراف به جرمشان برای سیر مراحل قانونی به دادسرا معرفی و با صدور قرار مجرمیت روانه زندان شدند.»
سخنگوی آتشنشانی:پلمب کردن از اختیارات ما نیست
سخنگوی آتشنشانی تهران با انتقاد از مالکان ساختمانهایی که
هشدار مداوم دریافت میکنند گفت که حوادثی مثل پلاسکو و سینا اطهر در پی همین بیتوجهیها رقم میخورد.
جلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی به خبرنگار ما گفت: «از زمان اعلام این حادثه نیروهای ما از چهارایستگاه در فاصله زمانی ۵دقیقه در محل حاضر شدند. البته این نکته قابل توجه است که موقعیت جغرافیایی کلینیک از نظر ترافیکی بسیار پرحجم و پرتردد است و نیروهای آتش نشانی در زمان ایدهآلی در محل حاضر شدند. وی درباره چگونگی تجهیزات و امکانات نیروهای آتشنشان در این حادثه گفت: «نیروهای امدادی از نظر امکانات و تجهیزات مشکلی نداشتند. مشکل جدی ما تردد خودروهای پارک شده در نزدیکی محل حادثه حتی در کوچههای باریک و ازدحام جمعیت بود. این ازدحام به قدری بود که فرمانده بارها حضور عوامل نیروی انتظامی و خلوتی محل را اعلام و درخواست کرد. البته عوامل انتظامی حضور داشتند، اما با توجه به شرایط حاکم نیاز به تسریع بود زیرا عملیات باید از چند جهت انجام میشد.»
جلال ملکی با اشاره به ناامن بودن محل حادثه و حضور مردم گفت: «بارها در حوادث مشابه توصیه شد مردم به خاطر ناایمن بودن محل حادثه از حضور در محل خودداری کنند، اما شب حادثه شاهد بودیم بسیاری از مردم با دوربین تلفن همراه مشغول گرفتن فیلم انفجارهای شدید آن هم در یک محیط خطرناک و ناایمن بودند و نمیدانیم چرا با هر سفارشی رعایت نمیکنند!»
وی در ادامه به اهمیت باورپذیری ایمنی تأکید کرد و گفت: «این مهم باید به صورت یک فرهنگ در زندگی جاری شود. اگر اخطار و دستورالعملی داده میشود به نفع مالکان و مراجعه کنندگان است. حوادث در گذشته باید درس عبرت شود، ولی متأسفانه وقتی یک حادثهای مثل پلاسکو اتفاق میافتد تا چندماه موجی برای رعایت هشدارها راه میافتد، اما بلافاصله به دست فراموشی سپرده میشود. این ساختمان نیز از سال ۹۴ طی سالهای٩۶، ٩٧ و ٩٨ بازدید شده بود و حدود چهار اخطار در زمینه توجه به ایمنی این ساختمان صادر و دستورالعملهای لازم نیز در این خصوص ارائه شدهبود که متأسفانه ترتیب اثر خاصی داده نشد. در سال٩٨ نیز یک اخطار جدی از سوی شهرداری صادر شده بود. نگهداری غیراصولی مواد و تجهیزات
خطرناک، توجه به راههای خروج، سیستم برق و … از مواردی بوده که در دستور العملهای ابلاغ شده ذکر شده بود.» ملکی ادامه داد: یکی از مشکلات ایمنی این است که آتشنشانان قدرت اجرایی ندارد و این موضوع در حوزه اختیارات ما نیست که بخواهیم توقف فعالیت کنیم یا پلمب کنیم. سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران با بیان اینکه موارد مشابهی در شهر وجود دارد که به ایمنی آنها رسیدگی نمیشود، گفت: «طی مدت گذشته هماهنگیهایی که با دستگاه قضایی انجام میشد، افزایش پیدا کرده است؛ اما با این حال برخی مراحل اداری باید طی شود که پس از چند بار اخطار اقدامات لازم انجام شود، این در حالیست که هیچ تضمینی نیست حادثه چه زمانی رخ میدهد. در برخی از کشورها این مشکلات حل شده و با دادن اختیارات به آتشنشانی در خصوص برخورد با ناایمنیها این روند اداری را تسریع کردند، در حالی که در برخی از موارد ما همچنان با مشکلاتی در همکاری با آتشنشانی مواجه هستیم. طبیعتاً اگر آتش نشانی بتواند با هماهنگی دستگاه قضایی برای تسریع در کار به این موضوع ورود کند، بسیار مؤثر خواهد بود.»
ملکی با اشاره به اینکه در حوادث مشابه بیشتر مراجعات به شرکتهای بیمهای بود، گفت: «جای سؤال است که بپرسیم چقدر مردم برای ایمنسازی ساختمانهایشان مراجعه کردهاند و اگر بدانند با ایمنسازی ساختمانها مراجعات مردمی بیشتر خواهد شد به این امر مهم تسریع خواهند بخشید. از سوی دیگر توجه مالکان به ایمنسازی ساختمانهایی که رویکرد درمانی دارند، بسیار حائز اهمیت است تا یک باشگاه ورزشی. زیرا در باشگاه ورزشی اگر حادثهای رخ دهد افراد حاضر قادر به فرار هستند و کمتر دچار آسیب میشوند، اما در یک مرکز درمانی افراد بیمار حضور دارند که ناتوان هستند و کنار آنها پزشکان و پرستاران نیز باید مراقب بیماران باشند. بنابراین صدمات جانی چندین برابر خواهد شد. هم اکنون ساختمانهای ناایمنی وجود دارند که در حال گوش کردن به این قبیل اخبار هستند. امیدواریم درس عبرتی باشد تا با پرداخت مبلغی کمتر و ایمنسازی محل جلوی حوادثی با هزارها میلیارد خسارت مالی و جانی را بگیرند.»
پیامد ناگوار بیتوجهی به ایمنی سازهها
دکتر علی ماهر مشاور رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
هیچگاه در بیمارستان شاهد نگهداری سیلندرها و کپسولهای گاز زیراتاق عمل نیستیم، زیرا این موضوع یکی از مغایرتهای ایمنی ما در بیمارستانها محسوب میشود، اما میبینیم که در مرکز سینا اطهر دقیقاً این اتفاق افتاده و کپسولهای اکسیژن زیر قسمت جراحی نگهداری میشدند. به طور کلی در کشور وضعیت مناسبی از نظر سازهای و ایمنی ساختمانها در بخش سلامت نداریم. باید توجه کرد که بیش از ۵۰درصد ساختمانهای بیمارستانهای کل کشور بیش از ۴۰سال عمر دارند که اصلاً برای بیمارستان وضعیت مناسبی نیست. حال وقتی این شرایط به سایر مراکز درمانی و مراکز جراحی محدود هم تعمیم مییابد، شرایط بدتر هم میشود. متأسفانه این حادثه نیز در یک مرکز جراحی محدود رخ داده که به نظر میآید بسیاری از آیتمهای آییننامه ایمنی بیمارستانها و مراکز درمانی در این مرکز رعایت نشدهبود. در حوزه نظارت بر ایمنی سازهای سایر مراکز مانند مراکز تصویربرداری یا مراکز جراحی محدود که با تعجب ظاهراً هر دو این موارد در
کلینیک سینا اطهر وجود داشته که به نظر من از لحاظ کارشناسی شدنی نیست، متأسفانه فقط در زمان افتتاح مراکز وضعیت آنها از نظر انطباق با آییننامه چک میشود. اگر وزارت بهداشت در زمان افتتاح موارد را به درستی چک کرده و نظارت درستی داشتهباشد، بعد ممکن است تغییراتی در آن مراکز رخ دهد که خیلی مورد رصد نیست. زیرا متأسفانه چیزی با عنوان اعتباربخشی مراکز تصویربرداری یا مراکز جراحی محدود در ایران نداریم.
نظارت بر مراکز درمانی در مواردی که شکایتی از مراکز رخ دهد، انجام میشود همچنین در زمان تمدید پروانههای این مراکز نیز باید مورد نظارت قرار گیرند، اما باید توجه کرد که تعداد ناظران ما به نسبت مراکز بسیار کم است و احتمال اینکه نتوانند این نظارت را انجام دهند، زیاد است. در عین حال به نظر میرسد که هیچ یک از مواردی که در زمینه مدیریت خطر در اعتباربخشی مطرح است، در مراکز جراحی محدود وجود ندارد و استانداردهای اعتباربخشی، خطرات مرتبط با مراقبت بیمار، کادر پزشکی و کارکنان، بحث عفونتها و… بحثهایی است که برای آنها در اعتباربخشی برنامه داریم، اما متأسفانه در مراکز جراحی محدود و تصویربرداری مکانیزمی برای ارزیابی این موارد نداریم. این ارزیابیها در قالب اعتباربخشی در بیمارستانها مورد توجه قرار میگیرد، اما در سایر مراکز درمانی اینطور نیست.
راهکار اصلی این است که مراکز جراحی محدود و مراکز تصویربرداری باید حتماً مورد اعتباربخشی قرار گیرند. در عین حال ما مراکز طب هستهای هم داریم که زیر نظر دانشگاهها قرار دارند و از آنجایی که این مراکز چشمه رادیواکتیو دارند، اگر در آنها اتفاقی بیفتد، ممکن است نشر رادیواکتیو اتفاق بیفتد که بسیار خطرناکتر است و باید این مراکز هم مورد اعتباربخشی قرار گیرند./روزنامه جوان