به گزارش بخش اقتصادی سایت خبرهای فوری، با اعلام و اجرای افزایش قیمت بنزین، کشور شاهد تجمعات و اعتراضهای گستردهای بود که تعدادی از استانها و شهرستانهای کشور را درنوردید. این اعتراضها از نظر حجم، ابعاد و خشونت و نیز اقشار درگیر در آن در نوع خود کمسابقه بوده و تلفاتی نیز برجای گذاشت. خسارتهای ناشی از تخریب و تاراج مراکز دولتی و عمومی نیز یکی دیگر از ویژگیهای بیسابقه اعتراضهای اخیر است. همزمانی درگیری و آشوب در نقاط مختلف شهرستانها هم از ویژگیهای تجمعات اخیر است.
۱- با وجود تکذیب مقامات کشور از جمله وزیر نفت در روزهای آخر هفته قبل از ۲۴ آبان، اجرائیشدن سیاست جدید و در نتیجه اعمال افزایش قیمت بر بنزین نتیجه و پیامد مخربی در پی داشت.
۲- شوک ناشی از اعلام قیمت بنزین فقط منحصر به اقشار کمدرآمد نبود، بلکه ناهماهنگیهای گسترده مسئولان و مقامات کشور در سطوح ملی و محلی از جمله واکنش فوری و جدی برخی ائمه جمعه، نمایندگان مجلس و دیگران در مخالفت با قیمت جدید نشاندهنده سردرگمی درباره موضوع بود.
۳- افزایش قیمت بنزین فقط بر اقتصاد خانوار اقشار کمدرآمد و فقیر یا طبقه متوسط فشار وارد نمیکند. بخش بزرگی از بدنه دولت و سایر دستگاهها نیز خود جزئی از اقشار کمدرآمد محسوب میشوند و این شرایط بر آنان نیز فشار وارد میکند. محل سکونت بسیاری از این گروهها نیز در حاشیه شهرهای بزرگ قرار دارد.
۴- حضورنیافتن کارشناسان مسلط و موافق طرح در رسانههای جمعی و رادیو و تلویزیون قبل از اجرای طرح، حین اعلام خبر و پس از آن برای جامعه حامل این پیام بود که هیچ قشری از کارشناسان حداقل با این نحوه اجرا همراه نیست. همراهینکردن سلبریتیها و سایر اقشار اثرگذار اجتماعی و گروههای مرجع هم بر ابعاد روانی موضوع افزود.
۵- بخش بزرگی از جامعه ایرانی در دهه گذشته بیش از هر زمان دیگری به این باور رسیده است که فساد در دستگاهها رسوخ زیادی داشته؛ در سالهای اخیر هم این باور بسیار تقویت شده است. متهمشدن نزدیکان مسئولان کشور به فساد یکی از دلایل عصبانیت و نارضایتی مردم محسوب میشود. این شرایط اعتماد جامعه را متزلزل کرده است. باور به جناحیبودن و گزینشیبودن مبارزه با فساد بر ابعاد بیاعتمادی به کارابودن روشهای مقابله با فساد میافزاید. در چنین شرایطی جامعه تلقی میکند که فساد و در نتیجه ناکارآمدی موجب هدررفت سرمایههای کشور است و اگر قاچاقی مانند قاچاق سوخت انجام میشود، گستردگی آن نشان میدهد دستهایی در مدیریتها آلوده است؛ بنابراین فساد، مسبب اصلی خروج بنزین و سایر کالاهای اساسی از کشور است و برای جبران این خسارها نباید بنزین گران شود، بلکه باید با فساد مبارزه کرد! در چنین شرایطی است که جامعه خود را قربانی فساد میداند و هر نوع اصلاح اقتصادی با واکنش منفی و گسترده و فراگیر روبهرو میشود.
۶- جامعه ایرانی در چند دهه گذشته بهویژه در سالهای گذشته شاهد بیثباتی پیدرپی و مستمر اقتصادی و نیز گرانیهای ناشی از آن از جمله شوک افزایش قیمت ارز و در نتیجه افزایش قیمت کالاهای اساسی است. قدرت خرید جامعه بهشدت متأثر از این بیثباتی، روند کاهنده داشته است. در چنین شرایطی افزایش قیمت سوخت، موجب ایجاد احساس گرانی در مردم و منجر به عصبانیت میشود. در چنین شرایطی برای آرامش شهروندان نیز برنامه ویژهای تدارک دیده نشده است.
۷- جامعه ایران در دهه گذشته شاهد افول نفوذ جریانهای سیاسی قانونی است. جامعه تودهای و ذرهایشده بدون حضور نیروهای اثرگذار اجتماعی آماده واکنش به هر پدیدهای بهصورت خودجوش یا تحت تأثیر رسانههای بیرونی است. در چنین شرایطی اعلام قیمت جدید بنزین موجب بروز خشم اجتماعی میشود بیآنکه سازوکار اجتماعی مدیریت این خشم توسط نیروهای جامعه مدنی یا احزاب یا نخبگان مورد وثوق در دستور کار باشد. نهادهای مدنی و صنفی جایی در مناسبات اجتماعی ندارند و این تنها رسانه و شبکههای اجتماعی هستند که افکار عمومی را شکل میدهند.
۸- اگر گفته میشود در نظرسنجیهای موجود صداوسیما بینندگان بالایی دارد و در نتیجه اثرگذاری آن جدی و گستردهای است، چرا در حوادث اخیر این رسانه بزرگ نتوانست اثرگذاری مشهودی داشته باشد؟ چرا این رسانه نتوانست با برنامههای جذاب و بیطرفانه بازتابدهنده همه صداهای موجود در کشور باشد؟ این خلأ البته با رسانههای دیگر جبران شد و افکار عمومی توسط رسانههای رقیب سیراب شد.
۹- وقوع تجمعات و اعتراضات در بخش دیدهنشده جامعه یعنی در بخشهای حاشیهای و به عبارت سادهتر جنوب شهرها پدیده تازهای نیست. حوادث دیماه ۱۳۹۶ در این مناطق زنگ خطر بزرگی بود که دقیق شنیده و دیده نشد. این حوادث نشان داد گروهی از مردم احساس میکنند زندگی و معیشت آنان گروگان سیاستمداران است. این قشر سیاست خارجی و داخلی کشور را از یکدیگر تفکیک نمیکند. تمییزی میان جناحهای سیاسی کشور قائل نبوده و با سیاستهای اصلاح اقتصادی هم همراه نیست. چون از سویی برای این اصلاحات مورد توجه قرار نگرفته است و سهمی در طراحی این سیاستهای اصلاحی برای خود قائل نیست و از دیگر سو احساس میکند سیستم مدیریتی درگیر فساد است. طرفه آنکه این قشر تصور میکند مسئولان کشور در شمال شهرها اساسا متوجه فشار وارده بر این اقشار نیستند. علاوهبرآن این اقشار عموما فکر میکنند فرزندان مسئولان نیز در خارج از کشور زندگی بیدردسری دارند، درحالیکه فرزندان آنان در بدترین شرایط و با پرداخت پول در دانشگاههای کشور درسخوانده و اینک بیکار و در معرض آلودگی و آسیبهای اجتماعی هستند. امیدی به ازدواج یا خانهدارشدن ندارند و حتی با شرایط جدید قادر به گذران ساده زندگی هم نیستند. این اقشار زندگی پرمسئله و پرتنشی دارند اما احساس میکنند مسئولان کشور در رفاه، مشغول گذران زندگی هستند. این احساس بهطور طبیعی نفرتآفرین است. احساسی که برای مدیریت و تعدیل آن نهتنها کاری نشده بلکه صدای فساد برخی از مدیران نیز بلند است! در چنین شرایطی خشم فروخفته منتظر فرصتی است تا دمی خودنمایی کند. اعلام افزایش قیمت بنزین باعث بهوجودآمدن شوکی بزرگ شد و برای ابراز این خشم فرصتی مهیا کرد!
مهاجران ساکن حاشیه شهرها نقشی جدی در اعتراضات اخیر داشتند. حضور جمعیت میلیونی مهاجران در حاشیه شهرهای مختلف کشور، یکی از پدیدههای نوین در ساختار شهری ایران در شش دهه گذشته است. بخش عمدهای از حاشیه کلانشهر تهران و کرج از جمله ملارد، شهریار، رباطکریم، شهر قدس و سایر حواشی نقش پررنگی در اعتراضات اخیر داشتند. بررسی تحولات مناطق حاشیهای شهری در دهههای اخیر موجب شده تا اطلاعات کمی درباره فعلوانفعالات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این مناطق تولید شود. در چنین شرایطی است که شاهد اعتراضات جدی و گسترده در حاشیههای مناطق شهری هستیم. حاشیههای خوزستان و شیراز و کرمانشاه هم سهم بزرگی در حوادث اخیر داشتند.
۱۰-نرخ رشد جمعیت در حاشیه شهرها بیش از دیگر نقاط است. حضور مهاجران روستایی و اقشار فرودست و حتی مهاجران افغانستانی از جمله دلایل این وضعیت است. هر نوع بیثباتی اقتصادی برای این اقشار یعنی کوچکشدن سفره محقر زندگیشان! آرزوهای جوانان این حواشی معمولا با ناکامیهای بزرگی روبهرو است. فرصت و امکان کمتری برای تفریح و تخلیه هیجانات دارند. شرایط زندگی بهویژه کمبود امکانات محل زندگی هم بر نارضایتیهایشان افزوده است؛ نه خبری از تأسیسات ورزشی مناسب است و نه فرصتی برای حضور در کنسرت موسیقی یا هر نوع تفریح جمعی دیگر! در چنین شرایطی بنزین یعنی ماده حیاتی در زندگی این افراد گران میشود و این بهجز فقر و دستبهگریبانی با مشکلات بزرگتر برایشان چه معنای دیگری میتواند داشته باشد. در چنین شرایطی حضور در تجمعات هم اعتراض هم نوعی تخلیه هیجانات جوانی است! بیکاری گسترده جوانان هم متغیر بسیار جدی و اثرگذاری بر تشدید خشم اجتماعی است که در شورش اخیر اثرگذاری مشهودی داشته است.
۱۱-زنان نقش محسوسی در اعتراضات اخیر ایفا کردند. در سالهای گذشته نظام هنجاری و ارزشی ایرانیان درباره زنان دچار دگرگونی عمیقی شده است، بیآنکه در سطوح رسمی برای استفاده از این ظرفیت یا تعدیل برخی قوانین مرتبط با زنان اقدام چشمگیری شده باشد. در نتیجه نارضایتیهای زنان، افزون بر نارضایتیهای عمومی، شکل تازهای به خود گرفته است و اعتراضات اخیر فرصتی برای بیان این نارضایتی بود. بخشی از زنان مخالف روندهای موجود درباره زنان هستند. ترویج گاهوبیگاه چندهمسری، بیان سخنان تحقیرآمیز درباره زنان از تریبونهای مختلف و محدودیتهای اجتماعی از جمله حضور زنان در ورزشگاهها بر این نارضایتی افزوده است. زنان در اعتراضات اخیر ایفاگر نقش جدی و اثرگذاری بودند.
۱۲- شکل بیان نارضایتی نیز نشانگر تحول تازهای در بیان نارضایتیهاست. آتشزدن و حمله به بانکها، پمپبنزینها، فروشگاههای زنجیرهای و سایر مراکز اقتصادی ازجمله این تازگیهاست. مسلحانهشدن اعتراضها در شیراز، خوزستان و حتی بخشهایی از کرمانشاه نیز از دیگر ویژگیهایی است که چرایی آن نیازمند درک عمیقی از موضوع است. این پدیده اگر با اعتراضهای پیشین مقایسه شود، حامل نکات مفیدی خواهد بود.
۱۳- اگر نقطهایشدن اعتراضها را هم بر فهرست بالا بیفزاییم، میتوان گفت روشهای اعتراضی هفته گذشته نیازمند بررسیهای گستردهای برای درک عمیقتر این اعتراضهاست.
روشهای اعتراضی در ایران تحت تأثیر تحولات و متغیرهای زیادی است. این مهم وقتی میسر میشود که اطلسی از اعتراضهای اخیر تهیه و تولید شود؛ اطلسی که در آن با مشخصشدن ابعاد هر اعتراض از نظر تعداد جمعیت شرکتکننده، اقشار و طبقات شرکتکننده، جنسیت معترضان، گروه سنی معترضان، نوع اعتراض، دفعات اعتراض، ابزارهای مورد استفاده، شعارهای دادهشده، مراکز مورد حمله قرار گرفته، میزان خسارات هر مرکز، استفاده از سلاح، طول هر اعتراض از نظر زمانی و سایر مشخصات اعتراضها میتواند درک دقیقتری از موضوع را بیان کند. دفعات تکرار اعتراض، کاهش یا افزایش شمار معترضان و شدت اعتراض در این اطلس باید دقیقا مشخص شود.
۱۴- خشونت اعتراضهای اخیر دو وجه دارد؛ یکی خشونت معترضان و دیگر مواجهه نیروهای انتظامی و امنیتی. همچنین آموزش ناکافی و آمادهنبودن این نیروها در بسیاری از نقاط موجب افزایش تلفات شده است. عدم دسترسی گسترده به تجهیزات ضدشورش میتواند روندهای آتی را تحت تأثیر خود قرار دهد.
۱۵- حوادث اخیر نقطهعطف تازهای در تحولات اجتماعی و سیاسی کشور محسوب میشود و برای درک عمیق ریشهها و زمینههای آن، باید اقدامات کارشناسی تفصیلی متنوعی انجام شود.
اصرار دولت بر تصمیم خود مبتنی بر افزایش قیمت بنزین موجب میشود چنین گمان شود که تنها سناریوی در دست دولت، استمرار شرایط موجود و حفظ قیمت فعلی سوخت بوده و سناریوهای دیگری امکان ظهور و بروز نداشته است. بر اساس این، برای جبران بخشی از کاستیها و مدیریت شرایط موجود، پیشنهادهایی ارائه میشود:
۱-تشکیل کمیته کارشناسی و چندجانبه ملی با هدف بررسی علل و زمینههای بروز حوادث اخیر، یکی از ضروریات بسیار بااهمیت دراینباره است؛ کمیتهای ملی با وظایف مشخص و متشکل از گروهی از کارشناسان مستقل اعم از اقتصاددانان، جامعهشناسان، روانشناسان، پژوهشگران سیاسی و نیز کارشناسان دستگاههای سیاسی، انتظامی، امنیتی و قضائی که با بررسی عمیق زمینهها و علل بروز اعتراضها، نتیجه مطالعات خود را در اختیار دولت قرار دهند. این کمیته زیر نظر یکی از مراکز راهبردی کشور تشکیل شود و بررسیهای خود را سامان دهد.
۲- ابراز تأثر و تأسف دولت از کشتهشدن عدهای از هموطنان در حوادث اخیر، بهویژه دلجویی از خانوادههای داغداری که کسان خود را در حوادث اخیر از دست دادهاند. پرداخت مبالغی بهعنوان خسارت به صورت فوری و مراجعه مسئولان شهرستان و استانی برای ابراز تأسف میتواند بخشی از ناراحتی این خانوادهها را مهار کند.
۳- تشکیل کمیتهای کارشناسی برای اصلاح رویههای موجود و رفع برخی کاستیهای طرح اخیر افزایش قیمت بنزین و آسیبشناسی آن. در روزهای گذشته خبرهای رسیده از سیستانوبلوچستان حاکی از افزایش قاچاق بنزین است. پیش از این بنزین در اردیبهشت ۱۳۹۸ در این استان سهمیهبندی و بنزین آزاد به قیمت حدود چهارهزار و ۵۰۰ تا پنج هزار تومان معامله میشد. قیمت سه هزار تومان برای بنزین آزاد موجب رویآوردن افراد زیادی برای خرید بنزین و سپس قاچاق آن به خارج از کشور شده است.
۴- دستور رئیس شورای عالی امنیت ملی به نهادهای امنیتی و انتظامی و قضائی برای رعایت حقوق قانونی متهمان بازداشتشده حوادث اخیر.
۵- حضور کارشناسان موافق طرح ازجمله طراحان طرح افزایش قیمت بنزین در رسانههای جمعی برای مواجهه و اقناع افکار عمومی.
۶- ارائه مستندات کارشناسی تصمیم اخیر دولت به افکار عمومی؛ یکی از اتهاماتی که علیه دولت طرح میشود، نبود طرحی کارشناسیشده برای تصمیم دولت مبتنی بر افزایش قیمت سوخت است که این شایعه بازتاب زیادی در افکار عمومی داشته است./شرق