مهران مدیری از زنان چه تصویری میسازد؟
خبرهای فوری: رسانهها موجب انباشت تصاویر ذهنی و ایجاد تفکرات قالبی از زن در اذهان عمومی میشوند، ارائه تصویر زنان در خانه و دغدغه ظواهر دنیوی و زیبایی داشتن چیزی است که رسانهها برای ما ساختهاند و این تصاویر و انگارهها، عامل مهمی در ساخت اجتماعی واقعیت در بین مخاطبان و افراد جامعه محسوب میشوند؛ کاری که مهران مدیری در سریال «هیولا» به خوبی از عهده آن برآمد!
به گزارش بخش اجتماعی سایت خبرهای فوری، تصویر زن در مجموعه «هیولا»، کاریکاتور تقلیدشدهای است از آنچه که واقعیت ندارد و نتیجه این میشود که مخاطبان با تماشای این سریال تأییدی بر رفتارهای غلط اجتماعی خود مییابند و به این دور باطل ادامه میدهند. در این یادداشت سعی میکنم به این بپردازم که این سریال از چه زاویه و عینکی به زنان جامعه نگریسته است و این قشر چگونه بازنمایی شدهاند؟
بازیگر اصلی زن سریال «هیولا»، شبنم مقدمی در نقش شهره، همسر هوشنگ شرافت است، شخصیتی که به خاطر حجم دیالوگهای تکراریاش از جایی به بعد در مخاطب ایجاد دلزدگی میکند. شهره اگر سوار ماشین شاسی بلند میشود، اگر در خانه لازانیا درست میکند و مارچوبه میخورد و … بیش از هر چیز سعی میکند به زنان دیگر به ویژه مینا (سیما تیرانداز) فخر بفروشد و آن را نمایش دهد.
تورستین وبلن (جامعه شناس و اقتصاددان)، در اواخر قرن نوزدهم در نظریهاش تحت عنوان «نظریه طبقه تنآسا»، جامعهای را به تصویر میکشد که سرچشمههای اصلی مصرف در آن، تظاهر و تقلید است که در بالای آن طبقه مالکان قرار دارد، طبقهای که ناز و نعمت خود را به وسیله مصرف نمایش میدهد، طبقه مرفه گروهی از مردم هستند که صرفاً درصدد ارضای نیازهای فیزیکی، روانی و روشنفکرانه خود نیستند، بلکه همواره کالاهایی را برای خودنمایی و نه رفع نیاز مصرف میکنند. این نوع مصرف را وبلن مصرف نمایشی مینامد. نمونه این ویژگیها را در سرتاسر سریال در اکثر شخصیتهای زن به ویژه شهره و مینا میبینیم.
در واقع در این سریال، کالا برای رفع نیاز مصرف نمیشود، بلکه زنان سریال به دنبال تظاهر به مصرف و نمایش آن هستند. وبلن معتقد بود که مصرف زمانی از معنای طبیعی و اصلی خود فاصله میگیرد که بتواند بیانگر انگیزهای باشد که فرایند متفاوتی از انباشت کالا را در پی داشته باشد. انگیزهای که ریشه مالکیت از آن آب میخورد چشم و همچشمی است. همین انگیزه چشم و همچشمی در سیر تکامل خود، نهاد مالکیت را شکل میدهد و این نهاد در همه جنبههای تکامل ساختار اجتماعی نفوذ پیدا میکند. داشتن ثروت، بزرگی و افتخار میآورد و این امتیاز رشکانگیزی است. به یاد بیاورید صحنهای که شهره و هوشنگ سوار بر ماشین شاسی بلند، نزدیک خانه هستند و شهره مدام در جستجوی آشنایی است که بتواند با نمایش آن کالا به او فخر بفروشد. در واقع او که سالها با نداری همسرش به عنوان یک معلم ساده سر کرده، اکنون که شرایط را برای بهبود شرایط اقتصادی خانواده مناسب میبیند، از این فرصت استفاده میکند. هدف او صرفاً استفاده از کالا نیست، بلکه نمایش و تظاهر به داشتن کالاست (شهره بیشتر از آنکه عقده نداری داشته باشد، عقده تظاهر و فخرفروشی دارد).
مهری، مادر هوشنگ (گوهر خیراندیش) نیز که در ابتدا به شرافت همسر مرحومش میبالد و مخاطب توقع دارد که در برابر زیاده خواهیهای پسر و عروسش ایستادگی کند، در دام تجملات و توجه بیش از حد به ظواهر دنیوی میافتد. پس این زنان اگر آب ببینند، شناگران خوبی میشوند.
زنان سریال مدام برای نشان دادن داراییهای خود به رقابت میپردازند. وبلن درمورد سرچشمههای اجتماعی رقابت در زندگی بشری معتقد بود، حرمت نفس همان بازتاب حرمتی است که دیگران برای انسان قائل میشوند. بنابراین اگر شخصی به خاطر عدم توفیق در کوششهای رقابتآمیز مورد پسند جامعه، چنین حرمتی را به دست نیاورد، از فقدان حرمت نفس رنج خواهد برد. در یک فرهنگ رقابتی که انسانها ارزششان را در مقایسه با ارزش دیگران میسنجند، هرکسی پیوسته در تکاپوی این است که از دیگران پیشی بگیرد (صحنههای مهمانیهای دورهمی زنان سریال را به یاد آورید).
ویژگی فخرفروشی در این سریال مشخصه بارز زنان است و مردان کمتر دارای این ویژگی هستند. یک تفکر کلیشهای که در جامعه در مورد زنان وجود دارد، این است که زنان در مهمانیها مدام در صدد نمایش زیورآلات، کفش و لباس مارکدار خود هستند؛ موضوعی که این سریال به آن دامن زده است. کلیشهسازی تعداد اندکی از ویژگیهای ساده و قابل فهم در یک شخص را در نظر میگیرد و همه چیز درباره آن فرد را به آن ویژگیها تقلیل میدهد و آن ویژگیها را اغراق آمیز و ساده میسازد.
نکته دیگر اینکه ژن خوب و شرافت که از اجداد هوشنگ به او رسیده، از هوشنگ نیز به پسر خود (حامد) رسیده، او در عین سادگی، از سایر اعضای خانواده شریفتر است. اما دختر خانواده (هاله) هیچ رگهای از شرافت ندارد و از همان ابتدا به شیوه زندگی پدربزرگ خود انتقاد میکند و او را مسبب بدبختیهای خانواده میداند. گویا شرافت؛ ژنی است که اگر هم وجود داشته باشد، در جنس مذکر است و در جنس مؤنث کمتر اثری میتوان از آن یافت.
خانم زحمتکش با بازی آزیتا ترکاشوند، شخصیت دیگر سریال است؛ میتوان گفت تنها زن فعال در محیط و جامعه مردانه. به ظاهر قرار است ایشان به عنوان عضو هیئت مدیره خاف (مؤسسه مالی و اعتباری خاک پای فرهنگیان) نماینده زنان باشد. اما از آنجا که همیشه پای یک زن در میان است، وجودش باعث ایجاد فساد در هیئت مدیره میشود (ارتباط با کامروا). همچنین از او شخصیتی ساده لوح به تصویر کشیده میشود که به راحتی همه اعضاء علیه او توطئه میکنند و او را مقصر اصلی تمام فسادها و رانتخواریها معرفی میکنند. پس در این سریال زنان به گونهای به نمایش درمیآیند که وقتی وارد محیطهای کاری میشوند، ابژهای جنسی هستند و باعث ایجاد فساد اخلاقی میشوند و راهکار مبارزه با آن نیز حذف کامل زنان از محیطهای اجتماعی است. در حالی که مردان به راحتی به زندگی عادی خود ادامه میدهند و آب هم از آب تکان نمیخورد.
زن دیگر این سریال، شخصیت فلور با بازی شیلا خداداد است. زنی که به شدت به ظاهر خود اهمیت میدهد و او را بیشتر در مهمانیهای زنانه، آرایشگاه، در حال گرفتن فال قهوه و … میتوان دید. نه فعال اجتماعی است و نه دغدغه ایستادگی در برابر مفاسد همسرش را دارد. او از فسادهای مالی همسرش با خبر است و حتی در برخی مواقع او را همراهی میکند (سکانس ترغیب هوشنگ شرافت به قبول کردن پست مدیرعاملی یاران جنگل)، اما تنها چیزی را که بر نمیتابد، خیانت همسر است. پیام ضمنی سریال میتواند این باشد که تنها خط قرمز زنان، خیانت مرد است و تنها موضوعی که برایشان حائز اهمیت است، وفادار بودن مرد است و اینکه درآمد خوبی داشته باشند، راه به دست آوردن آن هم دیگر مهم نیست، پس هرچیزی از سوی زنان پذیرفته میشود، الا خیانت.
کارگردان با نمایش یک اثر دیدگاه خود را در جهت مخالفت یا موافقت با هنجارها و ارزشهای غالب در جامعه نشان میدهد. در این اثر زنان جامعهای که مهران مدیری به تصویر میکشد، زیاده خواه، راحت طلب، دهن بین، شکاک، پول پرست، اهل اهمیت به ظواهر و خانهدار هستند و کمتر دغدغه مشکلات جامعه را دارند. زن نشان داده شده در سریال مهران مدیری، زنی است که با انواع خاص کرمها، رژ لب و رنگ مو در جستوجوی ظاهر بهتر و زیبایی بیشتر است، دغدغه اصلیاش خانه بالای شهر و ماشین لوکس سوار شدن است. حال آنکه مشکلات، دغدغهها و خواستههای زن جامعه ایران بسیار مهمتر از آن چیزی است که در این سریال شاهد آن بودیم. (هرچند تمام شخصیتهای اصلی سریال مهران مدیری از لحاظ ویژگیهای اخلاقی دارای مشکلات عدیدهای هستند و هیچ یک از شخصیتهای جامعۀ به تصویر کشیده شده این سریال اخلاق مدار نیستند.)
اینها واقعیت های جامعه ماست,خدا و پیغمبر و مرگ کجای زندگیشون قرار داره,برخی هم برای پول دراوردن و لذت در این مفسده ها دست و پا میزنن…
اتفاقا درست به تصویر کشیده نویسنده گویا در اروپا زندگی میکند و از وضع جامعه خبر ندارد اتفاقا اینهایی که تو فیلم به تصویر کشیده شده اند همان شخصیتهای واقعی جامعه هستند که با نون حروم دزدی و رانت و رشوه و پولشویی... به جاهایی بزرگ رسیدند و زناشون هم حتی بدتر از این فیلم شخصیت دارند حتی آقای مدیری خیلی به زشتی واقعی موجود در جامعه به تصویر نکشیده شاید فکر کرده امثالی مثل این نویسنده تحمل واقعیت رو ندارند ای کاش همه از خودمان شروع کنیم و زرق و برق زندگی آدمهای دزد اهمیت ندهیم و دائم برای این آدمهای عوضی موس موس نکنیم و با این کار باعث از بین رفتن ارزش کذایی که برای نون حروم گذاشته میشه از بین میبریم
سلام.اینکه بخوایم کارهای مهران مدیری رو نقد کنیم بد نیست ولی داستان کلی این سریال رو دنبال کنید کمی میشه نرمتر برخوردکرد چون برای خانواده هایی که از مال ملت ارتزاق میکنن وروی اموال ملت چمبره زدن فکر نمیکنم چیزی غیر از مواردی که در سریال به نمایش گذاشته شده ملاک باشه…پول بادآوره و زیادحتما صرف همین امور میشه و به مرور روی شخصیت افراد تاثیر منفی شدیدی میزاره و به مرز ولگناری وهرزگی و….میکشونه…بد نیست از این زاویه هم به موضوع نگاه بشه…. این جمله (هرچند تمام شخصیتهای اصلی سریال مهران مدیری از لحاظ ویژگیهای اخلاقی دارای مشکلات عدیدهای هستند و هیچ یک از شخصیتهای جامعۀ به تصویر کشیده شده این سریال اخلاق مدار نیستند)شما نشان از دیدگاه اصلی مهران مدیریه…موفق باشید
مطلب جالبی بود ولی ای کاش نظریه تورستن وبلن که بیماری اجتماعی را که مبتلا به کلیت یک اجتماع است مخاطب کرده و مورد بررسی و آسیب شناسی قرار میدهد به طیف خاصی از زنان در اجتماع امروز محدود نمیکرد وگرنه کیست که نداند در تمام دنیا عموماً و در این کشور خصوصاً آسیب های اجتماعی همیشه در مورد زنان نتایج و صدمات مضاعف و جدی تری برجای میگذارد چرا که زنان همیشه علیرغم اهمیت ذاتی و طبیعی ناشی از نقش مادر، یاور،همسری، همراهی و عاطفی بی بدیلی که در اداره امور اجتماع بشری دارند دچار فقر و محرومیت تحمیلی توسط قدرتهای مدیریتی عمومآ مردانه میباشند و سهم آنها از قدرت هیچگاه تناسبی با اهمیت و ارزش ذاتی نقش آنان نداشته است، هیچگاه و در هیچ جامعه ای متاسفانه ، حالا که دیگر نور علی نور است، مگر خود زنان با افزایش آگاهی در این زمینه دامن همت به کمر زده و این دور باطل و کلیشه مرسوم را درهم بشکنند
این هیچی نیست برید سریال عاشقانه رو نگاه کنید انگار همه از دماغ فیل افتادن آنقدر واسه هم کلاس میذارن نمیرسن به کلاسشون مشروط میشن واسه ترم بعد همش دروغ مثلا میخوان بگن جامعه مرفه است و تنها همه به فکر عشق وعاشقی هستن و مشکل همینه و خیلی ها این سریال ها رو به خاطر لوکس بودن و آرزوهایی که بهش نمیرسن و در این سریال ها در رویانه واقعیت بهش میرسن میبنن وگرنه واقعیت اینه تو یه کلیپ تو شهرمون خبرنگار از خیلی ها پرسید کی گوشت خوردی همه از چندماه و چند سال پیش حرف میزدن و همه تا آرنج دستشون تو اشغالاست طرف یه سال نمیشه ازدواج کرده از هم جدا میشن اول واسه هم لقمه میگرن و توی یه بشقاب غذا میخورن اما وقتی سرماه شد اجاره خونه عقب افتاد عشق و عاشقی و رویا و سوسول بازی مثل برق سه فاز از کله آدم میزنه بیرون اینطوری آخه نمیشه به خدا جمع کنیدکه حناتون برای ما هیچ رنگی نداره سلبریدی های بی سواد مفت خور کتمان واقعیت مساوی با خیانت نابخشودنی.
البته در نان به نرخ روز خوری سلبریتی ها شکی نیست! همین کلاهبرداری دار و دستشون در ماجرای قهوه تلخ و نیمه کاره موندنش و عدم احترام به مخاطب و وعده الکی جایزه آپارتمان و …مثال ملموسشه.
ولی نقش زن تو این فیلم به خوبی و نزدیک به واقعیت هست! رکن اصلی چشم و هم چشمی و تجمل گرایی جنس زن هست, اگرچه بعضی مردا هم دست کمی ندارن!
فراموش کردید که این سریال طنز بوده!!!
به قالب در آوردن کلیشه ها در طنز و سیتکام در تمام دنیا وجود داره مثل بیگ بنگ تئوری که تمام از رفتار های کهنه و نژاد پرستانه ویا جنسیتی جامعه رو به نمایش درآورده که همین باعث از بین رفتن اون کلیشه ها میشه…
با نویسنده مخالفم. مدیری طیف وسیعی از خانمهای جامعه رو به تصویر کشید . و البته انواع مردان جامعه .
منتقد عزیز
شما فرق ترویج یک فرهنگ با نقد یک فرهنگ را اشتباه گرفتی
فضای فیلم درحال مقد این نوع زندگی و روش است و زنان سریال با دیدگاه انتقادی مواجه هستند
مدیری در سریال زنانی را به تصویر کشیده که مردانشان جزو رانتخواران جامعه هستند که البته منفور جامعه اند پس زنان این افراد هم با نگاه منفی نسبت به رفتارشان دیده میشوند
گمان میکنم اکثر افراد این زنان را عینک بدبینی نظاره کرده باشند تا بحث الگوگیری
نویسنده این مقاله یا با عقلی که دروت مغزش هست فکر نکرده و نوشته یا در جامعه و کره زمین زندگی نمیکنه.
دوست عزیز، جنس زن از اولین نسل همینطور بوده و خواهد بود و مهران مدیری فقط به تصویر کشیده حقیقتارو. زن های بازیگر درون سریال آنقدر غرور دارن که بخوان نقش دروغین بازی نکنن. بهتره قبل از مطالعه نادرست و قضاوت در مورد موضوعاتی که درکی ازش ندارین اول نگاهی به جامعه و خوانواده خودتون بندازین.
موضوع چشم و هم چشمی و پول پرستی و به قولی با کلاس بودن درون همه انسان ها هست فقط میزانش کم و زیاده حتی در مردها نیز وجود داره.
جالب اینجاس، تا یه سری حقیقتا گفته میشه مثل حقیقتایی که مهران مدیری به زبان میاره(برنامه خندوانه) یا به تصویر میکشه(سریال هیولا) ، امثال شما و …. جبهه میگیرین و درصدد نابودی هنرمند کشور هستین ولی اگه موضوعی باشه مثلا در مورد حضور زنان در ورزشگاه چشماتون رو میبندین و میگین زن حق نداره وارد ورزشگاه بشه در این مورد هم از منابع خارجی استفاده کنید نه فقط وقتی به نفع خودتون هست.
حمایت کنین هنرمند کشور رو تا بلکه جرقه ای در ذهن مردم روشن شد تا بدونن چشن و هم چشمی خوب نیست و بهتره خانواده ها با هم دوست و رفیق باشن تا دشمن
متاسفانه ایران از آگاهی مردم میترسه
نویسنده این مطلب کی بوده ؟
استاد مدیری تنها کسی هست که همیشه تونسته لبخند رو برای مردم ایران بیاره حالا این وسط شما چی میگی ؟! میخوام بگم مطلبت اینقدر از نظر من بی اهمیت بود که فقط پاراگراف اولشو خوندم و همون ۴ دقیقه هم واسش وقت نزاشتم
سعی نکنید با این حرف ها مردم رو منحرف کنید
واسه خبر فوری هم متاسفم که این مطالب رو پخش میکنه
مفهوم طنز همینه , چالشها رو بزرگنمایی میکنه اگر هم بگید که زنها اصلا این رفتارو ندارند مشخصه واقع بین نیستنید . حالا همه اینجوری نیستند اما داریم همچین زنهایی . البته مردها هم هستند . کلا فخر فروشی تو ذات یک سری از افراد جامعه هست. هیولا بودن هم همینطور.
زنها همین طور هستن و دغدغه ای ندارن . اگه شوهر پول داشته باشه همینطور رفتار می کنند . نداشته باشه هم جنگ اعصاب .
بظاهر پروژه حذف مدیری هم در حال رقم خوردن هست.
یک سری جفنگیات و خزعبلات به خورد مردم میدین
کارشناسان در همه علوم آنقدر زیاد هستند که همه سلیقه ها و خط مش فکری همه آدمهای روی کره زمین را پوشش می دهند
متاسفانه همثال افرادی مثله شما
سلبریتی های محبوب خود رو همیشه مطهر از عیبی می بینید این جماعت سلبریتی همیشه نان به نرخ روز میخورن تقی به توقی بخوره از ایران میرن بویی هم از شرافت ندارن
فقط ژستش رو میگیرن
چون الان تب و تاب اختلاس توی کشور هست موضوعات طنز هم به همون مسیر میره اگه فردا موضوع چیز دیگه ای بشه طنز هم هم همون سمت میره
خلاصه این جماعت نه درد دین دارن نه درد فرهنگ
درد این بزرگواران نان است
غم نان دارن
و برای نان هر کاری حاضرن بکنن دین بفروشن و یا فرهنگ و یا شرافت
کاملا موافقم
کاملا موافقم
مگه اینطور نیستند ؟ اتفاقا آقای مدیری تصویر زن امروز را به خوبی نشان داده اند …..با هم که رودربایستی نداریم ! زن اگر پروفسور هم شود باز هم همان چشم و همچشمی باز هم همان گیر دادن به شوهر، داشتن توقعاتی از شوهر که فقط خدا میتواند آنان را برآورده کند !، لج و لجبازی با مادرشوهر و خواهر شوهر داشتن، عشق به طلا و لباس و ….را دارد والله …..من سی و پنج سال سابقه کار دارم ! عروسم فوق لیسانس مدیریت داره باز دم به دم پسرم رو چک میکنه !پسر مظلوم و دست و پا چلفتی من را !
شما خودت خوبی اقای نویسنده.بهتره به جنبه های مثبت هم فکر کنی که بی پولی چقد میتونه راحت شرافت رو از ادم بگیره و عقده ای کنه.با شرافت نمیشه شکم سیر کرد.