نیکنژاد، کارشناس آموزشوپرورش: مطالب کنکور نشان دهنده گسترش بیعدالتی آموزشی در کشور است.
خبرمهم: نیکنژاد، کارشناس آموزشوپرورش: عموما مسئولین آموزشی کشور در دولتهای مختلف خودشان صاحبان مدارس غیردولتی هستند، برای همین تصمیم درست برای بهبود کیفیت مدارس دولتی گرفته نمیشود.
نیکنژاد، کارشناس آموزشوپرورش: طبق نتایج کنکور ۷۰ درصد قبولیها از مدارس سمپاد، حدود ۲۴ درصد غیردولتی و حدود ۶،۷ درصد هم از مدارس دولتی است. نقطه شروع آموزش در مدارس غیر دولتی و سمپاد با مدارس عادی یکسان نیست و این شروع بیعدالتی است./ دولت جدید باید با استفاده از کارشناسان و خبرگان آموزشی یک کمیته با عنوان توسعه و گسترش عدالت آموزشی تشکیل دهد تا مصداقهای ناعدالتی را پیدا کرده و بتواند با آن برخورد جدی کند./ در جهان امروز نمیشود دروازههای کشور را بست و همانند مسئولینی عمل کرد که میخواهند به زور یک ایدئولوژی را وارد ذهن بچهها کنند ولی موفق نخواهند شد./ باید اتباع افغانستانی در کشور تحت کنترل فرهنگی زادو ولد قرار بگیرند چون در سالهای آینده افزایش جمعیت اتباع افغانستانی از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی میتواند خطرساز باشد.
به گزارش بخش فرهنگی سایت خبرمهم، محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزشوپرورش به مطهره حیدری، خبرنگار گروه رسانهای خبرهای فوری مهم درخصوص وضعیت نتایج کنکور و سهم پایین مدارس دولتی در آمار رتبههای بالا و قبولیها گفت: باتوجه به اینکه ۸۰ تا ۸۵ درصد مدارس کشور دولتی هستند اما این مدارس در اولویت ساختار سیاسی و سیستم آموزشی کشور قرار نگرفتند، برای همین ما با کمبود بودجه و معلمان ناراضی روبرو هستیم. قبولی کنکور به عنوان یک عامل نشاندهنده کیفیت در آموزش و پرورش نمیدانم، بلکه تعریف کیفیت آموزشی در جهان نیز متمرکز است بر شهروند سازی و آماده کردن سطح زندگی دانشآموزان برای زندگی در آینده است. اما کنکور در کشور ما مانند یک غده سرطانی در کنار آموزش قرار گرفته و اگر تکلیفش مشخص نشود کیفیت را زیر سوال میبرد.
وی ادامه داد: نگاه کلی به نتایج کنکور نشان دهنده این است که ۷۰ درصد قبولیها از مدارس سمپاد بوده و حدود ۲۴ درصد از مدارس غیردولتی و حدود ۶،۷ درصد هم از مدارس دولتی است که این ۶،۷ درصد هم قطعا از مدارس دولتی عادی نیستند. این آمار نشان میدهد که فرزندان خانوادههای محروم حتی اگر استعداد زیاد و علاقه هم داشته باشند به خاطر مسائل اقتصادی و دریافتیهای زیاد نمیتوانند در مدارس سمپاد یا غیردولتی و حتی نمونه دولتی حضور پیدا کنند و نکته مهم اینجاست که نقطه شروع آموزش در این مدارس با مدارس عادی یکسان نیست و شروع بیعدالتی است. دستهای پشت پرده تمام تلاششان را برای ضعیف نگه داشتن مدارس دولتی میکنند تا حتی با وجود فشارهای اقتصادی، انگیزه خانوادهها را به سمت ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیردولتی و پرهزینه ببرند. یعنی دولتیها به قصد ضعیف نگه داشته میشوند تا هم از لحاظ مالی باری از دوش دولت برداشته شود و هم یک سری منافع مافیای آموزشی افزایش یابد. مطالب کنکور نشان دهنده گسترش بیعدالتی آموزشی در کشور است.
نیکنژاد درخصوص نگاه مسعود پزشکیان و وزیر جدید آموزش و پرورش تاکید کرد: نگاه دولت پزشکیان و صحبتهایش چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن عدالت محور بوده و تاکید داشته دو بخش آموزش و درمان باید همراه با عدالت به صورت کیفی و رایگان انجام شوند. اما درخصوص وزیر جدید آموزش و پرورش باید بگویم فعلا صحبت زیادی نداشته و نگاهش فکر میکنم بیشتر از آنکه به دنبال عدالت باشد در پی بحث ایدئولوژیک است و ما امیدمان دراین زمینه به دیدگاه رئیسجمهور است که معتقده آموزش باید به صورت عادلانه انجام شود. و اگر واقعا به دنبال اجرای عدالت در آموزش باشند باید با یک برنامه ریزی و کار پژوهشی که زمان هم لازم دارد بفهمند مشکل از کجاست و باید چه کاری را انجام دهند و اولین قدم حل بودجه آموزش و پرورش است که هر سال با ۳۰ درصد کسری روبرو است و هزینههای مدارس عموما بر دوش خانوادههاست.
وی اضافه کرد: البته مدارس چارهای جز گرفتن هزینه بالا از خانوادهها ندارند چون دولت مدارس را پشتیبانی نمیکند و سرانه مدارس قطع شده و بودجه آموزشی ناچیز است. تاکید میکنم دولت جدید باید با استفاده از کارشناسان و خبرگان آموزشی یک کمیته با عنوان توسعه و گسترش عدالت آموزشی تشکیل دهد تا مصداقهای ناعدالتی را پیدا کرده و بتواند با آن برخورد جدی کند. این کمیته میتواند راهکارهای مناسبی مثل دو برابر شدن بودجه آموزش و پرورش و چند برابر شدن بودجه تربیت معلم ارائه دهد. کشورهای اطراف ما در منطقه گامهای مثبتی برای افزایش کیفیت آموزشِ عادلانه برداشتند ولی متاسفانه ما در یک روند معکوس قرار گرفتیم. حتی در کشورهای پیشرفته و درحال توسعه حقوق معلمان نزدیک به متوسط کشوری است اما الان باوجود اینکه در بعضی شهرهای ما خط فقر بین ۲۵ یا ۳۰ میلیون است ولی حقوق معلمان تازه حقالتدریسیهای ماده ۲۸ زیر ۱۰ میلیون و رسمیها شاید نزدیک به ۱۵ میلیون باشد.
این کارشناسی آموزشی ادامه داد: آمار دو سال پیش بسیار نگران کننده است که در محدوده تهران حدود ۳ هزار داوطلب مرد برای ظرفیتهای موجود کم داشتیم. در ثبت نام های ابتدایی هم حدود ۱۷۰ تا ۱۸۰ نفر زن ثبت نام کردند و حدود ۱۰۵ هزار نفر مرد ثبت نام کردند. این امار نشان میدهد در سیستم آموزشی کشور جایگاه معیشتی لازم برای مردها وجود ندارد و این اتفاق باعث کاهش افراد علاقهمند به حوزه آموزش شده و تبعات آن کاهش کیفیت آموزشی است. بخش بزرگی از مسئولین آموزشی کشور متاسفانه باور به آموزش پولی دارند و خودشان دچار تعارض منافع هم هستند یعنی عموما مسئولین آموزش و پرورش خودشان صاحبان مدارس غیردولتی هستند، برای همین تصمیم درست برای بهبود کیفیت مدارس دولتی گرفته نمیشود.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزشوپرورش در پایان نسبت به خطر حضور اتباع غیرمجاز در کشور و حضور فرزندانشان در مدارس تاکید کرد: مهاجرت یک بحران جهانی است و نیازمند یک سری آموزشهاست. همانطور که افراد با شرایط متفاوت از کشور ما مهاجرت میکنند، باتوجه به شرایط افغانستان و سایر کشورها نیز افراد مختلف وارد کشورمان میشوند. اما جدا از آموزشها باید اتباع افغانستانی در کشور تحت کنترل فرهنگی زادو ولد نیز قرار بگیرند چون در سالهای آینده افزایش جمعیت اتباع افغانستانی از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی میتواند خطرساز باشد. البته من هراس از حضور اتباع ندارم و هراسافکنی نیز نخواهم کرد چون در کنار افرادی که میتوانند خطرساز باشد افراد خوب و فرهیخته با تحصیلات بالا هم حضور دارند. ولی حضور اتباع برنامهریزی مدون میخواهد و باید افراد قانونی وارد کشور شوند. به طور کلی در جهان امروز نمیشود دروازههای کشور را بست و درخصوص مقوله مهاجرت نمیتوان همانند مسئولینی که میخواهند به زور یک ایدئولوژی را وارد ذهن بچهها کنند و موفق هم نشدند، عمل کرد. من خودم از این خبر که گفتن ۵۰ درصد متولدین البرز اتباع افغانستانی بودند خیلی ترسیدم چون ما برای این وضعیت برنامهای نداریم و دولت همانند منِ شهروند نشسته و به این موضوع نگاه میکند درحالیکه باید اتباع را شناسایی کرده و مرزها نیز کنترل شود.