آقای نماینده از ظریف شکایت کرد
خبرمهم: نماینده تهران در مجلس از وزیر امور خارجه سابق به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس خبر داد.
به گزارش بخش سیاسی سایت خبرمهم، علی خضریان نماینده تهران در مجلس طی نامهای به محمد باقر قالیباف رئیس مجلس از شکایت خود از محمد جواد ظریف وزیر سابق امور خارجه به کمیسیون اصل ۹۰ قوه مقننه خبر داد و خواستار برخورد با اهمالکاریهای او در زمینه مذاکرات برجامی شد.
متن این نامه به شرح زیر است:
باسمهتعالی
جناب آقای دکتر قالیباف
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
سلامعلیکم
همانطور که مستحضرید، دولتهای یازدهم و دوازدهم برای حل مشکلات کشور، مذاکره برای رفع تحریمها را به عنوان راهبرد اصلی کشور انتخاب کرد. فرای مشکلات ذاتی این راهبرد، دکتر محمدجواد ظریف به عنوان مسئول اصلی مذاکرات نیز با ضعفهای کارشناسی که در طول مذاکرات از خود نشان داد، نقش مهمی در ضعف توافق برجام و سواستفاده دشمن از آن داشت، که نمونه اخیر آن در اظهارنظر ایشان پیرامون عدم اطلاع از وجود واژه تعلیق (suspend) در توافق پدیدار شد. اظهارنظری برخلاف صحبتهای قبلی ایشان در مجلس شورای اسلامی که نشاندهنده عدم اشراف ایشان بر متن توافق است. علاوه بر این اظهارنظر، موارد بسیار دیگری از این تناقضها و اقدام و اظهارات غیرکارشناسی در مورد مذاکرات، تحریمها و توافق در صحبتها و اقدامات دکتر ظریف وجود دارد، که لازم است این موارد مورد بررسی قرار گیرد مهمترین تناقضات، اظهارات و اقدامات دکتر ظریف که نشان دهنده عدم شایستگی ایشان برای مدیریت مذاکرات بوده است بهطور خلاصه شامل موارد زیر است که اسناد مربوط به آن به صورت مشروح ارائه خواهد شد:
الف)بیتفاوتی نسبت به احتمال خروج دولتهای بعدی آمریکا از برجام: دکتر محمدجواد ظریف در دفعات متعدد در طول انجام توافق، ادعا میکرد که به علت رفع قطعنامههای شورای امنیت و قوانین حقوق بینالملل، رئیسجمهورهای بعدی آمریکا نمیتوانند از توافق خارج شوند یا خروج آنها اثری نخواهد داشت. به طور مثال دکتر ظریف پس از نهایی شدن متن، در پاسخ به این سؤال که رئیسجمهور بعدی آمریکا میتواند برجام را کنار بگذارد و چه مکانیسم حقوقی برای الزام رئیسجمهور بعدی آمریکا برای اجرای برجام وجود دارد، گفته بود : «قطعنامه شورای امنیت برای آمریکا خیلی مهم است و مبنای مقبولیت جهانی دارد، به همین دلیل آمریکا نمیتواند اینکار]عدم اجرای تعهدات در برجام[ را انجام بدهد..، من به شما اطمینان میدهم که آن مبنای مقبولیتی نابود میشود.» علیرغم این اظهارنظر، ترامپ به راحتی و به صورت یکطرفه از توافق خارج شد و تمام توافقات دوران برجام نیز نیمهکاره رها شد.
ب)عدم شناخت از تفاوت و اهمیت تحریمها: یکی دیگر از ضعفهای دکتر ظریف، عدم شناخت از درجه اهمیت تحریمها بود. دکتر ظریف اینگونه تصور میکرد که با رفع تحریمهای شورای امنیت، دیگر تحریمهای آمریکا اثر نخواهد کرد. ایشان آذر۹۲ در صحن علنی مجلس گفته بود:«من به شما اطمینان میدهم زمانی که تحریمهای شورای امنیت فرو بریزد، تمام تحریمهای آمریکا جز تکهپارهای از کاغذ نخواهد بود». اما همانطور که در طول اجرای برجام و پس از خروج آمریکا از برجام مشخص شد، علیرغم نبود تحریمهای اقتصادی قطعنامههای شورای امنیت، به علت باقی ماندن تحریمهای آمریکا و شروط این کشور، ایران نتوانست بهرهمندی اقتصادی را ببرد، چنانکه دکتر ظریف پس از اجرای برجام، علیرغم ادعای کاغذی بودن تحریمهای آمریکا پس از رفع تحریمهای شورای امنیت، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ در نامهای به هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام نوشت:«بانکهای غیرآمریکایی عمدتاً به دلیل پیامها و اقدامات بازدارنده اوفک که مقررات رفع تحریمها را بهشدت مشروط و پیچیده جلوه میدهد و همزمان تحریمهای باقیمانده را برجسته و تهدیدآمیز معرفی مینماید، از ایجاد یا احیای روابط تجاری و اقتصادی با ایران اکراه دارند.»
ج)عدم فهم از دورههای مختلف تحریمی و علت پیروی اروپا از آمریکا: یکی دیگر از نقاط ضعف دکتر ظریف که باعث زیان فراوان اقتصادی به کشور شد، عدم فهم شرایط و دورههای مختلف تحریمی و میزان پیروی اروپا از تحریمهای آمریکا بود. وزیر سابق خارجه در ابتدا معتقد بود چون توافق قطعنامههای شورای امنیت را رفع کرده است، خروج یک کشور باعث نمیشود تا تعهدات سایر کشورها با مشکل روبهرو شود. دکتر ظریف در تائید صحبتهای خودش تحریمهای سال ۱۹۹۶(ایلسا) را مثال زد. صحبتهایی که نشان میداد دکتر ظریف اطلاعی از وضعیت بازارهای مالی دنیا ندارد. قانون تحریمهای ایران و لیبی(ایلسا) در سال ۱۹۹۶ قانونی بود که در آن آمریکا سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران و لیبی را با محدودیت روبهرو میکرد. این درحالی بود که هم مجازات قانون ایلسا محدود بود و هم اینکه به استناد گزارش مقامات آمریکایی در آن سالها شرکتهایی مانندپتروناس یا توتال که در ایران حضور پیدا کردند، منافع زیادی در آمریکا نداشتند. لذا بلافاصله اجرای قانون ایلسا متوقف شد. اما با گسترش بازارهای مالی و افزایش نقش دلار، وابستگی شرکتها به آمریکا و پیروی آنها از قوانین این کشور بیشتر شد. به همین دلیل پس از خروج آمریکا از برجام و درحالی که قطعنامههای شورای امنیت به حالت قبل خود بازنگشته بودند، اندک شرکتهای اروپایی که با ایران توافق کرده بودند، ایران را بدون دادن یک دلار جریمه ترک کردند. همین نگاه غلط باعث شد ایران علیرغم خروج آمریکا از برجام دل به اروپا ببندد، اما اروپاییها حتی کالاهای بشردوستانه به ایران را کاهش دادند. دکتر ظریف نیز که پیش از آن ادعا کرده بود، خروج آمریکا از برجام خللی در اقدامات اروپاییها وارد نمیکند، مجبور شد نامههای زیادی به اروپاییها بزند و از آنها بابت قطع تعاملات اقتصادی خود با ایران گله کند.
د) عدم تسلط به متن برجام در مورد بازگشتپذیری تحریمها: یکی دیگر از ضعفهای تیم مذاکرهکننده و مشخصاً دکتر ظریف عدم تسلط بر متن برجام در زمینه برگشتپذیری تحریمها بود. دکتر ظریف در ۱۳مرداد۱۳۹۴ گفته بود: «درصورت بازگشتپذیری، توافقات باقی خواهد ماند و کسی نمیتواند مانع آن شود.» این درحالی بود که براساس بند ۳۷ برجام، در صورت بازگشت تحریمها تنها توافقاتی باقی خواهند ماند که شامل تحریمهای شورای امنیت باشند و این موضوع شامل تحریمهای اروپا و آمریکا نمیشود. به همین دلیل هم پس از خروج آمریکا از برجام، علیرغم اینکه تحریمهای شورای امنیت مجدداً اعمال نشد، برخلاف ادعای دکتر ظریف توافقات باقی نماندند.
ه)عدم تسلط به متن در حوزه رفع تحریمها: یکی دیگر از موضوعاتی باعث زیان به کشور شد، عدم توجه دکتر ظریف به پانوشتهای۱۴ و ۱۶ پیوست دوم برجام است. دکتر ظریف سال ۹۴ و در کمیسیون برجام گفته بود:« از روز اجرا توافق، اجرای کل تحریمهای ایالاتمتحده متوقف خواهد شد.» این در حالی است که علاوه بر باقی ماندن تحریمهای اولیه و یا تحریم مهمی همچون محدودیت استفاده از چرخه دلار(U-TURN) در برجام، براساس پانوشت ۱۴ و ۱۶ پیوست دوم برجام، تحریمهای آمریکا صرفاً برای افراد خارجشده از لیست تحریم متوقف میشد و افراد باقیمانده در لیست تحریم(SDN list)همچنان شامل تحریم بودند و مؤسسات مالی دنیا در صورت انجام تراکنش مستقیم یا غیرمستقیم با آنها شامل جریمه محرومیت از نظام مالی آمریکا میشدند. همین موضوع باعث شد در طول اجرای توافق بانکهای بزرگ دنیا با ایران کار نکنند. موضوعی که در گزارش سوم وزارت خارجه در اجرای برجام نیز به آن اشاره شده بود. این موضوع نشان میدهد که عدم تسلط دکتر ظریف به ساختار متن و تحریمها باعث شده تا ساختار تحریمها باقی بماند و ایران آورده اقتصادی چندانی از توافق نداشته باشد.